خبرگزاری مهر؛ گروه استانها: جوانان و نوجوانان سرشار از ناگفتههایی هستند که وقتی به دل آن بزنید به معدنی از شگفتی دست مییابید.
اینجا هم سرزمین اسرار آمیز و مهد تاریخی داستان و ادبیات است، فرزندان این خاک هم همیشه از غنای وسیع و فخر بکری برخوردارند که توانستند این دیار را به مهد تعلیم و تربیت تبدیل کنند.
«جوانا مشیرپناهی» یکی از نویسندگان خوش آتیه و جوان سنندجی است که قلم زدن را از سن کم شروع کرده و توانسته نام خود را در بر پیکره کتاب ماندگار کند.
«سلام کن به خدا» جرقهای برای استمرار نوشتن
جوانا با کتاب «سلام کن به خدا» توانسته الگوی پویا برای دوستان و برادر خود باشد که آنها را هم به کتاب علاقمند کرده است، در ادامه خواننده گفتوگو با این نویسنده علاقمند و خوش آتیه باشید.
مشیرپناهی در گفتوگوبا خبرنگار مهر بیان کرد: در حال حاضر دانشجوی مدیریت آموزشی است و از ۹ سالگی شروع به مطالعه و نوشتن کرده است.
وی خاطر نشان کرد: اولین باری که کتاب خواندم برایم بسیار لذتبخش بود و نوشتن هم چندین برابر برایم لذت بخشتر از خواندن کتاب بود.
نویسنده سنندجی اذعان کرد: اولین رمان من در سن ۱۷ سالگی چاپ شد و در حال حاضر هم چندین کتاب دیگر در دست نوشتن و آماده چاپ دارم.
ایده نوشتن از فیلمنامه رقم خورد
مشیرپناهی اذعان کرد: داستانهای من بیشتر تخیلی همراه با آرمانگرایی بوده و ایده کتاب سلام کن به خدای من از فیلم نامهای به خدا در ذهنم جرقه خورد.
وی گفت: مبدا و مقصد نوشتن برای من مفهومی فراتر دارد و اینکه انسانها به این نتیجه برسند که از درون با همه آنچه در اطرافشان است ارتباط بگیرند بسیار ارزشمند است.
نویسنده سلام کن به خدا افزود: من نوشتههای خود را به دوستانم که علاقه زیادی به مطالعه داشتند و حتی خودشان نویسنده هم هستند میدادم و حمایت آنها مشوقی برای من شد تا قدم در این راه بگذارم.
وی خاطرنشان کرد: همچنین حمایت پدر و مادرم و برادرم از من و دست نوشتههایم برای من انگیزه و مشوقی شد که کتاب بنویسم، پدر و مادر من هر دو معلم هستند و از بچگی همیشه کتاب میخواندند و از سن خیلی پایین هم با وجود اینکه نمیتوانستم بخوانم اما کتاب به دست من میدادند.
مشیرپناهی اظهار کرد: من وقتی نمیتوانستم بخوانم از دل کتابهایی که در دستم بود قصه بیرون میکشیدم و برای خودم داستان سازی میکردم و همین تبدیل به مشوقی برای من شد.
ارزشمند بودن در جامعه هدفی برای نویسندگی
وی تصریح کرد: هدف من در زندگی این است که تبدیل به یک نویسنده بزرگ، تأثیرگذار و ارزشمند در جامعه شوم.
نویسنده نوجوان یادآور شد: ارتباط من و برادرم با وجود ۹ سال اختلاف سنی بسیار خوب است و او همیشه به عنوان پشت و پناه من بوده و توانسته مشوقی برای نوشتن من باشد.
مشیرپناهی خاطرنشان کرد: برادرم همیشه با ذوق پیگیر کارهای من است و من برای او تبدیل به الگویی شدم چون فکر میکند من آدم کاملی هستم و باید شبیه من شود و همسطح من باشد.
نویسنده سنندجی بیان کرد: امروز نیاز به کتاب در جامعه ما بیشتر است و کتاب خوانی بیشتر حس میشود.
وی تصریح کرد: نیاز به مطالعه و کتاب به جای توجه به گوشی و تلویزیون باید میان افراد جامعه رونق بگیرد تا آرامش فکری و روانی و ارتقای سطح علم و آگاهی را برای خود مهیا کنند.
وی گفت: جامعه ما درگیر است و برای رسیدن به تعالی اول باید کتاب خواند تا به آزادی، تعالی و رشد رسید.
نویسنده سنندجی اضافه کرد: توصیه من این است که تمام افراد جامعه روزانه برای مطالعه حتی اگر یک ورق از کتاب باشد وقت بگذارند و این بسیار مهم است.