به گزارش همشهری آنلاین، محمد لسانی؛ پژوهشگر و کنشگر رسانه در روزنامه همشهری نوشت،برخی فعالان سیاسی تا زمانی که مقام و منصبی در چنته ندارند، به جزع و فزع مشغولند و مدام از نحوه انجام امور و نتایج حاصله انتقاد میکنند، اما به محض گرفتن حکم و در زمان تصدی مسئولیت، از طریق اجرای تکنیکهای مختلف سعی در طفره رفتن از جوابگویی و مواجهه با واقعیت دارند.
امام علی علیهالسلام به مالک اشتر میفرمایند برای هر کاری از کارهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی خود مدیر و رئیسی را برگزین که دارای این دو ویژگی* باشد:
۱. بزرگی و عظمت کار او را ناتوان و مغلوب نسازد.
۲. زیادی کار و تراکم آن، او را پریشان و رنجور ننماید.
شکی نیست هم بزرگی و هم فراوانی مشکلات و مسائل، مدیران را ابتدا سردرگم میکند، اما مبادا به جای عزم و همت در حل مسائل به فرافکنی و گریز رسانهای پناه ببرند.
در این مجال برخی از تکنیکهای گریز رسانهای را مرور میکنیم و مسئولان را از آنها برحذر میداریم:
آنچه تحویل گرفتهایم!
شاید قدیمیترین استدلالی که مدیران دارند، سیاهنمایی از گذشته است تا بتوانند همین وضعیت فعلی را تزیین کنند و انتظار پیشرفت را در مخاطب بخشکانند. خرابهسازی از گذشته هیچ کمکی به دستاوردسازی برای مدیران نمیکند.
ترامپ آمده است!
نگاه به خارج و بزرگنمایی اتفاقات فراملی شایسته نیست؛ آن هم حداقل برای کشوری مثل ایران که در ۴دهه گذشته با فاصلهگذاری منطقی از بازیگران زورگو و چپاولگر در نظام بینالملل توانسته یک جغرافیای تأثیرگذار برای خود تعریف کند و منافع ملی کشور را به دیگران گره نزند.
کارشناسان بگویند چه کنیم!
معطل گذاشتن امور کشور از طریق حواله به دیگران فقط مشکل را پیچیدهتر میکند. اصولا مدیران بهخصوص در حوزه دولتی، از تعداد گستردهای پژوهشگاه، اندیشکده و دانشکده برخوردارند که متولی جوابگویی به پرسشهای
مدیران است. توانایی فراخوان و تجمیع تحقیقات و گزارشهای کارشناسی از داخل هر دستگاه و رسیدن به نقشهای هدفمند و زمانمند از راهکارها یک عزم مدیریتی میخواهد.
نداریم نمیتوانیم!
توانایی خلق سرمایه و ایجاد ارزشافزوده توسط مدیران توانمند مقدور است و نباید انجام امور را به دارایی یک مجموعه محدود کرد. جمله طلایی شهید تهرانیمقدم را باید سرلوحه کارهایمان کنیم که مدیر قوی فراتر از امکاناتش کار میکند و متوقف کردن کار برای رسیدن و مهیا شدن امکانات، از ضعف است.
این فهرست همچنان قابل توسعه است، اما در این روزها شاید اصلیترین محورها همین است که ذکر شد. بههرحال گرچه در زمانی شاهد بودیم حداقل گفتاردرمانی میشد و افکار عمومی، به انتظار مینشست و منتظرانه به حل مسائل چشم میدوخت، اما پیگیری رویکرد جاری فقط به گسست و زنجیرهزدایی از امور ختم میشود. باید مراقب بود با این برداشت از صداقت که بیشتر پهلو به پهلوی سطحینگری و فقدان طرح و برنامه میزند، توانایی مدیران و کفایت آنان در حل مسائل به چالش کشیده نشود و بهزودی از طرحهای مدیران برای حل مسائل در بخشهای مختلف رونمایی و همزمان مراحل اجرایی در گستره ملی شروع شود تا اول از همه انگیزه و نشاط درون دولت و بعد در جامعه احیا شود.