قیمتگذاری دستوری در نرخ ارز و پایین نگه داشتن آن برای دوره طولانی، حاشیه سود شرکتهای بورسی را نسبت به گذشته به کمتر از نصف تبدیل کرد و به طور طبیعی، تولید برای بسیاری از فعالان، توجیه اقتصادی خود را از دست داده بود؛ لذا اصلاح نظام ارزی کشور به حذف رانت و انتقال سود به شرکتهای تولیدی منجر خواهد شد و انتظار میرود حاشیه سود شرکتها به محدوده گذشته بازگردد.
این موضوع به تسریع سرمایهگذاری در بخش واقعی اقتصاد منجر خواهد شد و خبر خوبی برای بورس به شمار خواهد رفت. همچنین P/E آیندهنگر شرکتها را به حدود ۴ کاهش داده و تا متوسط حدود ۷ تاریخی پتانسیل رشد دارد و محرک مناسب رشد بازار سرمایه خواهد شد و انتظار جبران جاماندگی چندساله اخیر بورس نسبت به دلار و مسکن را میتوان داشت. بازار ارز مسیر مناسبی را طی کرده است و اکنون با عبور از قیمتگذاری دستوری، به سمت یک بازار در حال حرکت است.
بدیهی است انتظار بلندمدتی که از این بازار داریم، نبود محدودیتهایی مانند دامنه نوسان است. اما در شرایط فعلی و مرحله گذار، نهاد ناظر اقداماتی را در جهت کنترل ریزساختارها مدنظر قرار داده و به نظر میرسد این موضوع به جهت کنترل و مدیریت نوسانات بازار ارز اتخاذ شده است که انتظار داریم در آینده این محدودیت تعدیل شود. به دلیل نبودقانون و مقرراتگذاری در خصوص بازار دلار آزاد و محدودیتهای معاملات در آن، بانک مرکزی این بازار را به رسمیت نمیشناسد و تمرکز خود را به بازار سکه برده است و قیمت دلار شناساییشده از بازار سکه را به عنوان لنگر قیمتی دلار به حساب میآورد.
بانک مرکزی در بازار ارز صرفا بر مدیریت ارز صادرکنندگان و تامین ارز واردکنندگان متمرکز است و در صورتی که بازار ارز آزاد مشابه بازار سکه برای عموم مردم شکل بگیرد، میتواند به مدیریت بهتر قیمت ارز منجر شود.