به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، امروز علیرضا زاکانی رئیس سازمان پسماند شهرداری تهران را تغییر داد. اما این تغییر بیشتر شبیه صندلیبازی بود. مدیر پیشین که بهخاطر عملکرد ضعیف در جمعآوری و مدیریت پسماند با انتقادهای گستردهای روبرو شده بود، از این سمت برکنار و به شهرداری منطقه ۱۸ تهران منصوب شد. جایگزین او، که پیشتر در گزینش شهرداری فعالیت کرده و شهردار باقرشهر و فرماندار پردیس بود، مدیریت پسماند پایتخت را برعهده گرفت. تهران، که طی سالهای اخیر با بحران آلودگی زبالهها و وضعیت غیربهداشتی پسماندها مواجه شده است، نیاز به مدیریت با تفکر و عملکرد تخصصی و موثر برای رسیدن به شهری تمیز نیاز دارد.
سوالی که اینجا مطرح میشود این است: در شهری همچون تهران که آلودگی و پسماند از هر گوشهاش به چشم میآید و زبالهگردها با کیسههای آلوده در کوچه و خیابانها پراکندهاند، چه اقداماتی باید صورت گیرد تا بتوان تهران را از این وضعیت بحرانی نجات داد؟
به گفته کارشناسان، مدیریت پسماند در کلانشهری چون تهران، یک مسئولیت جدی و حساس است که نیازمند تدبیر، آگاهی دقیق از مشکلات موجود و قابلیت بهرهبرداری از ظرفیتها و افراد متخصص است. برای اداره مؤثر پسماند، باید مدیری با مهارتهای مدیریتی قوی و تجربه عملی در این حوزه انتخاب شود تا مشکلات اساسی کشور در این زمینه برطرف شود. علاوه بر این، شناخت دقیق از چالشها و توانایی در واگذاری امور به متخصصان، از دیگر ویژگیهای یک مدیر شایسته در این عرصه است.
یکی از دلایل بحرانی بودن وضعیت مدیریت پسماند در تهران، افزایش بیرویه جمعیت در سالهای اخیر است. از مهاجرتهای بیرویه و افزایش حضور اتباع خارجی تا گسترش بیضابطه جمعیتی، تمام این عوامل منجر به افزایش نیاز به زیرساختهای شهری و پسماند شدهاند. استفاده از سیستمهای قدیمی و تجهیزات ناکارآمد تنها مؤید این حقیقت است که برنامهریزیهای شهری در این زمینه عملاً پاسخگو نبودهاند. یکی از نمونهها، پروژهای بود که قرار بود زبالهها از درب منازل جمعآوری و تفکیک شوند، اما این برنامه همچنان در مرحله وعده باقی مانده است.
نقطه ضعف دیگر، کوتاهمدتنگری مدیران قبلی بود که بهجای پیگیری راهکارهای دائمی، بیشتر به دنبال حل مشکلات فوری بودند. یکی از پیشنهادات بهکارگیری استراتژی جمعآوری زباله از داخل ساختمانهاست که در دیگر کشورها موفقیتآمیز بوده اما در تهران به دلیل نگرانیهای موقت از انتقادهای رسانهای و کمبود ریسکپذیری، اجرا نشده است.
همچنین، فرهنگسازی میان مردم برای ایجاد تغییرات اساسی در الگوی رفتاری بهمنظور بهبود وضعیت جمعآوری و مدیریت پسماند، یک نکته حیاتی است. بسیاری از مردم هنوز معتقدند میتوانند هر زمان که خواستند زبالههای خود را در خیابان بگذارند، چرا که جمعآوری آنها در تمام ساعات شبانهروز انجام میشود. این بینظمی سبب شده که مخازن زباله در بسیاری از مناطق همیشه پر و چهره شهر آلوده باشد. لذا ضروری است که جمعآوری زبالهها محدود به ساعات خاصی شده و خدمات بهطور منظم و زمانبندیشده انجام پذیرد.
با وجود حدود ۱۲ هزار نیروی پاکبان در تهران، کمبودهایی در ساماندهی مناسب آنها و مشکلات مدیریتی وجود دارد. با این حال، مدیریت بهینه زبالهها و جمعآوری دقیق پسماندها بهویژه در زمینه تفکیک در مبادی تولید، از جمله مداخلات ضروری برای اصلاح شرایط فعلی است. جمعآوری زبالهها بهصورت خشک و طبق یک برنامه زمانی دقیق، میتواند به حل مشکل شیرابهها و کاهش آلودگی کمک کند.
چالش اصلی تمیزی تهران به فرهنگسازی و تغییر سبک زندگی شهروندان در کنار مدیریت مناسب برمیگردد. این مسئله ایجاب میکند که مدیری توانمند، آگاه و دارای دیدگاه بلندمدت در این زمینه مسئولیت را بر عهده بگیرد و تصمیمهای بنیادی اتخاذ کند تا مردم به سیاستها و برنامههای آن اعتماد کنند.
برای موفقیت در تغییر سبک زندگی مردم، تنها نصب چند بیلبورد شهری کافی نخواهد بود. روشهای مؤثرتر و فراگیرتری باید استفاده شود؛ مثلاً آموزشهای محیطزیستی که در مدارس ارائه میشود، باید در سطح گستردهتری در میان بزرگترها و در سطوح مختلف جامعه با کمک شهرداری بهصورت هدفمند گسترش یابد. شهرداری میتواند با اتکا به نیروهای محلی خود در هر منطقه و بهرهگیری از ظرفیتهای موجود، بهجای روشهای غیرکارآمد، برنامهای جامع و پایدار در زمینه پسماند تدوین کند.
وجود مقاومت در برابر فرهنگسازیهای دولتی و نارضایتی در میان بسیاری از کارکنان آموزشی، همچنین عدم انگیزه در برخی از مسئولان در این زمینه، باعث ایجاد موانع بزرگ در این مسیر شده است. از سوی دیگر، رسانهها باید نقشی مؤثرتر در تبلیغ و اطلاعرسانی در جهت فرهنگسازی ایفا کنند؛ چراکه بیتوجهی رسانهها میتواند باعث عدم تأثیرگذاری در تغییر رفتار مردم شود. در این میان، میتوان از کمک سلبریتیها یا چهرههای محبوب نیز بهره گرفت تا شفافسازی بیشتری صورت گیرد و برنامههای شهری برای مدیریت پسماند و نظافت عمومی بهصورت جدیتری مطرح شوند.
اگرچه مشکلات تهران در مدیریت پسماند قابل توجه است، اما اصفهان بهعنوان یک نمونه موفق از مدیریت پسماند میتواند الگویی الهامبخش باشد. این شهر که از نظر جمعیت ۵ برابر کمتر از تهران است، از سالها پیش در زمینه تفکیک و بازیافت پسماندها به موفقیتهای چشمگیری دست یافته است. حتی از جنبه اقتصادی نیز بهطور مؤثری از پسماندها بهره گرفتهاند و منابع مالی قابل توجهی از این راه تولید کردهاند، در حالیکه در تهران بسیاری از مواد بازیافتی مانند کاغذ، دور ریخته میشوند.
برای دستیابی به موفقیت در اصلاح وضعیت پسماندهای تهران، تقویت ارتباط میان شهرداری و رسانهها امری ضروری است. رسانهها باید قادر باشند مطالبات و خواستههای شهروندان را منتقل کنند و مسئولین شهری را در راستای تحقق برنامههای بهتر و مؤثرتر برای مدیریت پسماندها تحت فشار قرار دهند.