در نگاه اول، باید از گاریدو سوال پرسید. پرسپولیسی که او ساخته، شاید به بحران نرسیده باشد، اما حتما به آن نزدیک است. تیمش بلحاظ آمار و امتیازگیری شرایط بدی ندارد، اما خوب بازی نمیکند. هنوز فرصت جبران دارد، اما بازیکنان مهم آن دچار افت محسوسی شدهاند. مدافعانش پراشتباه و مهاجمانش فرصتسوزند. گندوز، کلینشیت را فراموش کرده و حالا در شرایطی که مدتهاست از میزبانی در آزادی هم دور مانده، بیش از هر زمانی تردیدها نسبت به آینده گاریدو در پرسپولیس بیشتر شده است. اما در فرآیند ساخت این تیم پرایراد، فقط سرمربی است که باید پاسخگو باشد؟ قطعا نه! اما چرا کسی درباره رضا درویش و سهم مدیریت باشگاه در ناکامیهای اخیر تیم حرف نمیزند؟
پرسپولیسِ گاریدو، تیمی است که درویش بسته، همانطور که بخشی از موفقیتهای سالهای اخیر پرسپولیس به اسم او سند زده شده، در مشکلات امروز تیم نمیتوان سهم مدیریت باشگاه را نادیده گرفت. پرسپولیس در این فصل خروجیهای مهمی داشته و ورودیهایی متوسط. هم میانگینسنی تیمش بالا رفته و هم ستاره تاثیرگذاری ندارد. آمدن فرشاد احمدزاده، علی علیپور و سعید مهری یا بازگشت سرلک چه کمکی به کیفیت پرسپولیس کرده است؟ چرا باید چند صد هزار دلار صرف هزینه برای خارجیهایی، چون ژائو و ایوب شود؟
گاریدو در همان ابتدای فصل اعلام کرد که تیم با گزینههای پیشنهادی مدیریت جمع شده، همین مدیریتی که در پرونده نبیل باهویی یک سهمیه خارجی تیم را سوزاند و در نهایت لیست پرسپولیس تاوانش را داد. به همه اینها ماجرای هوادار متمول و دخالتهای مستقیمش در تصمیمسازیهای مدیریت را اضافه کنید که در تیم دودستگی ایجاد کرده است. فشارهایی که حالا برای اخراج گاریدو به اوج خودش رسیده و استقلال مدیرعامل پرسپولیس را به پایینترین سطح خودش رسانده است. یا ماجرای کریم باقری. او با تمام محبوبیتی که دارد چه نقشی در کادرفنی پرسپولیس داشته؟ چه ایدهای به فوتبال تیم اضافه کرده است؟ مربی که با فشار درویش به کادرفنی اضافه شد و پس از سالها همچنان تعریف درستی از نقشش در پرسپولیس وجود ندارد؛ و الا تا امروز به سمت نفر اول بودن میرفت.
درویش میتواند امروز رخ پرز بگیرد و با همراه کردن هیات مدیره حکم اخراج گاریدو را امضا کند، اما بخش بزرگی از مشکلات پرسپولیس با حتی با رفتن گاریدو هم حل نمیشود. مثل همین ماجراهای هوادار متمول که با هر مربی میتواند پرسپولیس به انشقاقی مرگبار مبتلا کند. او همین حالا چند ستاره مهم تیم را با خود همراه و علیه تیم کرده، در ریز مسائل فنی تیم نظر میدهد و حتی در نقل و انتقالات هم نقش دارد، چه تضمینی وجود دارد سرمربی بعدی هم تحت این فشارها قرار نگیرد؟
منبع: فرهیختگان