فرارو – مرجعیت خبری یکی از امور مهم در موضوع حکمرانی است که ارتباط مستقیم با حوزه امنیت ملی دارد. دولتها با توجه به سیاستگذاری و نگاهی که موضوع آزادی رسانهها دارند، تلاش میکنند این مرجعیت را درون مرزهای خود نگه دارند. اما از دست رفتن مرجعیت خبری، مسئلهای نیست که تنها به خاطر سیاستها و خط مشی در پیش گرفته شده از سوی دولتها اتفاق بیافتد. مجموعی از عوامل مختلف هستند که به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر این امر تاثیر میگذارند.
به گزارش فرارو، با کنار هم قرار دادن دادههای گزارش جامع رسانه ایران که پلتفرم تریبون آن را با استفاده از نظرسنجی آنلاین میان سطوح مختلف نیروهای فعال در رسانه گردآوری کرد، میتوان دلایل از دست رفته مرجعیت خبری یا به عبارتی دیگر کاهش آن را استخراج کرد.
بخشی از گزارش با تیتر بزرگترین چالشهای رسانهها در سال ۱۴۰۲، دغدغههای فعالان این عرصه را دستهبندی کرده است. شرکتکنندگان در این پژوهش، میتوانستند حداکثر سه گزینه را انتخاب کنند. این چالشها به ترتیب عبارتند از:
مشکلات اقتصادی و مالی (۶۰٪)
فیلترینگ و اختلالات اینترنت (۵۹ ٪)
تغییرات الگوریتمهای گوگل (۲۸ ٪)
جذب و حفظ نیروی انسانی (۲۲ ٪)
کم شدن مخاطبان در سطح وب (۲۱ ٪)
سیاستهای ابلاغی محدودکننده (۱۸ ٪)
رعایت نکردن حق کپیرایت در بازنشر محتوا (۱۸ ٪)
در میان هفت چالش که در گزارش ذکر شده، بخشی از آنها ریشهدار هستند و در دسته عواملی قرار میگیرند که به طور مستقیم برای تاثیرگذاری بر حوزه رسانه ایجاد نشدند. چالشهایی مانند مشکلات اقتصادی و مالی، فیلترینگ و اختلالات اینترنت، جذب و حفظ نیروی انسانی. سیاستهای ابلاغی محدودکننده نقش عامل مستقیم در این کاهش مرجعیت را ایفا میکند. مجموع این چالشها صرفاً مختص به رسانههای برخط نیست.
شاید این پرسش به وجود بیاید که مشکلات اقتصادی رسانهها و جذب و حفظ نیروی انسانی چه تاثیری بر موضوع مرجعیت خبری دارد. زمانی که رسانه نیروهای حرفهای خود را به دلایل اقتصادی و عدم وجود امنیت شغلی از دست بدهد، محتوای تاثیرگذار و دست اول را نیز از دست میدهد. تعداد نه چندان کمی از اعضای خانواده مطبوعات به دلایل مختلف از جمله مسائل مالی این شغل را ترک کردند و به کارهای دیگر میپردازند.
در چالش فیلترینگ و اختلالات اینترنت، بخش اول آن بر قسمت دوم ارجحیت دارد. به مرور زمان، گسترش دامنه فیلترینگ در کنار محدودیتهای اعمالی بر رسانهها برای پرداخت به برخی مسائل که مردم میخواستند یا میخواهند درباره آن بدانند، این مرجعیت رسانهای را کمرنگتر کرد. چرا که رسانههای فارسیزبان خارج از کشور یا حتی رسانههای معتبر جریان اصلی که به عنوان منبع مورد استفاده قرار میگیرند، سوژهها را از دست نمیدهند و معطل نمیمانند. جامعه نیز تشنه دانستن است. در همین فضا گاهی برخی رسانههای داخلی تلاش میکنند روایتی را در جامعه راه بیاندازند که خلاف واقعیت است و زمانی که نادرست بودن آن مشخص میشود، مرجعیت خبری داخلی را با چالش جدی مواجه میکند. چرا که ماجرای مذکور در ذهن جامعه باقی میماند. مرجعیت به مرور زمان به دست میآید، اما میتواند در یک روز از دست برود.