به گزارش همشهریآنلاین، ممکن است هر دیدگاهی در مورد خوان کارلوس گاریدو داشته باشید؛ اینکه تصور کنید او مربی خوبی است یا نه، یک بازنده ابدی به شمار میآید که از همه تیمهای آخرش اخراج شده و اینجا، در پرسپولیس هم گیج و سردرگم کار کرده است. هر کدام از این نگاهها در جای خودش قابل بحث است، اما دستکم یک نکته را در مورد او باید پذیرفت؛ اینکه سرمربی اسپانیایی پرسپولیس به اندازه کافی خوششانس نبوده است. مصدومیتهای پیاپی برای ستارههای کلیدی، بعضی گلهای بسیار عجیبی که تیم دریافت میکند، انبوه موقعیتهایی که از دست میرود و اتفاقاتی مثل اخراج گئورگی گولسیانی که روند مثبت بازی با سپاهان را به هم زد، از آن جمله هستند. با همه اینها، امروز به نقطهای رسیدهایم که بدون تعارف بوی اخراج به مشام خود گاریدو هم رسیده است. واقعبینانه باید گفت او تحت هر شرایطی بخت زیادی برای به پایان بردن فصل روی نیمکت پرسپولیس ندارد، اما عجالتا نخستین کاری که بهمنظور طولانیتر کردن حضورش در ایران میتواند انجام بدهد، بردن هر سه بازی پایانی نیمفصل اول است.
آسان، روی کاغذ
در عبور از جادههای پرپیچوخم لیگ، پرسپولیس گاریدو حالا و در پایان نیمفصل اول با ۳تیمی بازی دارد که در رتبههای پایینی جدول قرار گرفتهاند و دستکم روی کاغذ رقبایی آسان برای سرخپوشان بهنظر میرسند؛ مخصوصا که هرسه دیدار هم در تهران و در ورزشگاه شهر قدس برگزار خواهد شد. این سهگانه سرنوشتساز با مصاف برابر مس رفسنجان آغاز میشود و با حضور برابر خیبر خرمآباد و هوادار هم به پایان میرسد؛ ۱۱روز سرنوشتساز برای یک مربی بهشدت تحت فشار که حتی ۷امتیاز هم به دردش نمیخورد و هر ۹امتیاز کامل را باید بگیرد تا کمی، فقط کمی فیتیله این انتقادات پایین بیاید. هرچند بازی با نساجی در تهران هم همین ویژگیها را داشت، اما بازیکنان پرسپولیس ثابت کردند اگر نخواهند برنده شوند، بلدند چطور چیزی نزدیک به ۱۰موقعیت گل را هم حرام کنند؛ اتفاقی که اگر بار دیگر تکرار شود، گاریدو و خانواده پرجمعیتش باید تهران را ترک کنند.
بداقبالیهای موازی
شاید اگر رقبای پرسپولیس در این فصل به اندازه کافی قبراق و موفق نبودند، این حجم از فشار هم روی گاریدو وجود نداشت، اما بداقبالی مضاعف او این است که تراکتور، شاید در بهترین فرم همه این سالها به سر میبرد و با درخشش عناصر هجومی، مسابقاتش را یکی پس از دیگری با برد پشت سر میگذارد. سپاهانی هم که فصل گذشته اسیر بیانگیزگی ژوزه مورایس شده بود و در چنین مقطعی از سال پشت سر هم شکست میخورد، حالا روی دور افتاده و مشغول ذخیره حداکثری امتیازات است. حتی تحولات استقلال با پیتسو موسیمانه در دوره پسانکونام هم به فهرست بدبیاریهای گاریدو اضافه شده و فشار را روی او افزایش میدهد؛ جهنمی واقعی که او فعلا برای دمی آسودن در آن باید این سه بازی آخر را ببرد، هرچند رصد فضای خشمگینانه هواداری نشان میدهد حتی وقوع این اتفاق هم کمک بلندمدتی به این مربی نخواهد کرد. تاب آوردن برابر این همه انرژی منفی و البته فشارهای گاه و بیگاه هوادار متمول، کار سادهای نخواهد بود.