روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: تا همین الان که شما این مطلب را میخوانید از کل مسابقات لیگ نخبگان آسیا فقط دو بازی در ایران برگزار شده است؛ جایی که الغرافه قطر و پاختاکور ازبکستان میهمان استقلال و پرسپولیس بودهاند. بقیه مسابقات به دلایل غیرورزشی بیرون از ایران بوده که ربطی به این مطلب ندارد، اما غمانگیز است که حتی از دل همان دو مسابقه هم حاشیههایی بیرون آمده که حسابی به ضرر وجهه فوتبال ایران بوده.
از آن جمله است مصاحبه خوسلو، ستاره سابق رئال مادرید که با الغرافه به تهران آمد و در ورزشگاه شهر قدس برابر آبیها قرار گرفت. ساعتی پیش از آنکه آن مسابقه در قلعهحسنخان برگزار شود، تصویری از خوسلو به انتشار رسید که او را با لبخند مشغول تصویربرداری از زمین چمن نشان میداد. آن زمان به نظر میرسید که ناهمواریهای زمین مسابقه، بازیکنی را که تا همین فصل گذشته در تیم قهرمان اروپا توپ میزد شگفتزده کرده، اما حالا انتشار مصاحبه خوسلو، تردیدها را در این زمینه از بین برده است. او به روزنامه معتبر مارکا، چاپ مادرید میگوید: «تفاوت بین فوتبال اروپا و آسیا زیاد است. اصلا نمیتوان این دو را با هم مقایسه کرد. اخیرا به ایران رفتیم و یک بازی مقابل استقلال داشتیم. تفاوت ورزشگاهها خیلی مشهود بود. همانجا متوجه شدم بین فوتبال اروپا و آسیا اختلاف زیادی وجود دارد.»
حرفهای خوسلو یعنی اینکه او در همان قطر هم متوجه تفاوت سطح فوتبال آسیا و اروپا شده، اما تیر خلاص را زمانی دریافت کرده که در ورزشگاه شهر قدس با آن شرایط مواجه شده است. اگرچه خیلی از مسوولان ورزش ما اساسا حساسیتشان را نسبت به این مسائل از دست دادهاند، اما تکتک کلمات چنین مصاحبهای عذابآور و ناامیدکننده است. این همان جایی است که باید به رگ ما بر بخورد و ناراحت شویم بابت تصویری که از کشورمان ساخته میشود. فوتبال یکی از آن میانبرهایی است که شما میتوانید به کمک آن، وجهه بهتری از خودتان به دنیا عرضه کنید، چنان که مثلا عملکرد درخشان برزیل در این حوزه، باعث میشود خیلیها مشکلات اقتصادی و فرهنگی حاکم بر این کشور را نبینند. در ایران اما از همین راه میانبر هم به بدترین شکل ممکن استفاده میشود. پرسش اینجاست که آیا واقعا برخورداری از چند ورزشگاه مدرن و آبرومند با چمنهای خوب و مسطح اینقدر چیز عجیبی است که فقدان آن باید در این ابعاد باعث آبروریزی برای ما بشود؟ آیا مصاحبه همین چندی قبل ماریو بالوتلی علیه امکانات و کیفیت فوتبال ایران را فراموش کردهایم؟ یا طعنه آن هوادار قطری به سروش رفیعی را که: «یک تکه از چمن اینجا را با خودتان ببرید»؟! ای دریغا که اعتبار بسیار به سختی و اندک اندک جمع میشود، اما مثل آب خوردن از بین میرود.