فرارو - «خوئِگو دِ پُوزیسیون» (Juego de Posición) فلسفهی بازی منحصربهفردی است که پپ گواردیولا در تیمهایش از آن استفاده میکند. هرچند شایستهی ذکر است که این فلسفه را نیز هممانند توتال فوتبال، از مکتب رینوس میشل و یوهان کرویف هلندی برگرفتهاند.
ترجمهی تحتالفظی این عبارت، «بازی موقعیتی» است. این فلسفه بر موقعیتیابی، هماهنگی و حرکت بازیکنان برای ایجاد انواع برتری نسبت به حریف تمرکز دارد.
اول از همه باید اشاره داشت که بازی پوزیسینونی یا موقعیتمحور با بازی مالکانه، یکی نیست. میتوان استراتژی بازی مالکانه را بدون استفاده از بازی موقعیتمحور اجرا کرد. دوم اینکه برای اجرای این سیستم، استفاده از چینش ۳-۳-۴ الزامی نیست.
بازی پوزیسیونی، فلسفهای است که حول محور اصول خاصی میچرخد. هدف اصلی این فلسفه جستوجوی پیوسته برای کسب برتری در مناطق مختلف زمین بازی است. این برتری به سه روش عمده یعنی برتری «عددی»، «کیفی» و «موضعی (موقعیتی)» بهدست میآید.
اساساً در «بازی پوزیسیونی»، زمین به مناطق مختلفی تقسیم شده و هر بازیکن با توجه به شرایط فنی و روحی خود، وظایف خاصی را در هر یک از این مناطق به عهده میگیرد. بازیکنان فرارهای سریعی انجام میدهند و با «اورلپ»های فراوان به دنبال ایجاد برتری هستند. آنها با به گردش درآوردن توپ در مناطق مختلف زمین و بازیکنانی که از توپ دور هستند، سعی میکنند با فرارها و حرکات خود، خطوط دفاعی حریف را بشکنند.
ساختار حملات تیمها با آرایشهای «مثلثی شکل» یا «لوزی شکل» صورت میگیرد. این ساختار دارای دو ویژگی مهم است: اول، وجود دو یا چند گزینه پاس در این آرایش که نتیجه آن، پاسکاریهای بینقص در فضاهای بسته است. دوم، تحقق بخشیدن به «اصل کنترل مرکز» که با استفاده از ساختارهای مثلثی یا لوزی شکل، بهخوبی در زمین اجرا میشود.
در دفاع، تیم باید با حفظ ساختار خود، از انتقال سریع حریف به فاز حمله جلوگیری کند. این هماهنگی در دفاع شامل کانترپرس، به تأخیر و هدایت حریف به سمت کنارهها و مانع دسترسی تیم حریف به محوطه جریمه شدن است.
کانترپرس یعنی هجوم سریع به توپ برای بازپسگیری مالکیت توپ در سریعترین حالت ممکن؛ پپ در این مورد مصاحبهی جالبی داشته است:
در فوتبال، یک توپ وجود دارد و زمانی که توپ را در اختیار داشته باشیم، گلی هم دریافت نمیکنیم!
۱️- برتری عددی یا اوورلود (در مطالب قبلی توضیح کاملی داده شد)
۲️- برتری کیفی
در «برتری کیفی»، تیم سعی میکند با ایجاد موقعیتهای ۱ در مقابل ۱ یا ۲ در مقابل ۲، که به مواجهه بهترین بازیکنان خودی با ضعیفترین بازیکنان حریف منجر میشود، به موفقیت دست یابد.
برای مثال، بدون شک بعضی از بازیکنها سریعتر، فیزیکیتر و یا تکنیکیتر هستند. در چنین شرایطی، باید آنها را در موقعیت تکبهتک مقابل بازیکنی که در زمینهی خاص ضعف دارد، قرار دهیم تا آنها از «برتری کیفی» برخوردار شوند و برندهی دوئل شوند.
۳️- برتری موضعی/موقعیتی
برتری موضعی/موقعیتی در فوتبال به توانایی بازیکنان در یافتن و استفاده از فضاهای خالی بین خطوط حریف اشاره دارد. این مفهوم نیازمند هوش فردی، زمانبندی مناسب و هماهنگی تیمی است تا بازیکنان بتوانند در موقعیتهای مناسب قرار گیرند و به اهدافی مانند دریافت پاس یا گلزنی دست یابند.
در نهایت، برتری موضعی، به سازماندهی موثر در زوایا و عمقهای مختلف و کسب زمان و فضای بیشتر مربوط میشود.
همچنین آریگو ساکی در این مورد گفته است: بازیکنان تیم ما چهار مرجع اصلی دارند: توپ، فضا، حریف و بازیکنان همتیمی. هر اتفاقی که در زمین بازی رخ میدهد، به این چهار عامل بستگی دارد. هر بازیکن باید بهطور مستقل تصمیم بگیرد که کدام یک از این عوامل، هدف حرکت او خواهد بود.
در انتها باید اشاره کرد که «بازی پوزیسیونی» به عنوان فلسفهای پیچیده نیازمند بازیکنان و کادرفنی خاص، همراه با تمرینات ویژه است. تیمهای پیروی این سبک با تمرینات گروهی و فردی تلاش میکنند حرکات آموزشدیده را در ضمیر ناخودآگاه خود نهادینه کنند تا در هنگام بازی بهطور خودکار تکنیکها و تاکتیکهای مختلف را اجرا نمایند؛ بنابراین حتی اگر سرمربی دارای دانش لازم برای اجرای آن باشید، نیازمند بازیکنانی هستید که آن را درک کنند.