مهدی ملکی- برکناری گاریدو از سرمربیگری پرسپولیس باعث شد نمرهای منفی در کارنامه مسئولان باشگاه ثبت شود. تیمی که پس از سالها ثبات حالا هر چند ماه، یک تغییر را تجربه میکند. در این بین نکته مهم اینکه کریم باقری میخواهد چه نقشی را برعهده بگیرد؟
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، گاهی اوضاع آنطور که فکر میکنید جلو نمیرود و شرایطی غیرقابل پیشبینی به وجود میآید. بعضی مواقع همه چیز دست به دست هم میدهد تا اتفاقی بیفتد که کمتر کسی انتظارش را داشته است. مشابه آنچه در حال حاضر برای پرسپولیس و البته نیمکت این تیم افتاده است.
مجموعهای از عوامل پیدا و پنهان منجر به قطع همکاری باشگاه با خوان کارلوس گاریدو، آن هم دقیقا ۱۸۰ روز بعد از آغاز همکاری شد. در این بین کریم باقری اواخر مهرماه پس از ۵۰۳ روز دوری به جمع سرخپوشان بازگشت و حالا قرار است در قامت سرمربی «موقت»، هدایت سرخپوشان را در دو بازی باقیمانده تا نیم فصل برعهده داشته باشد.
تردیدی وجود ندارد که باقری یکی از برترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران و جزو محبوبترین چهرههای تاریخ پرسپولیس است و تصمیم مسئولان باشگاه برای انتخاب او به عنوان نفر اول کادرفنی در دو بازی پیشرو، استقبال اغلب کارشناسان، پیشکسوتان و البته هواداران را به همراه داشت. علاوه بر جایگاهی که کریم میان هواداران و بازیکنان پرسپولیس دارد، نکته مهم دیگری هم هست که باعث شد او با اقبال قابل توجهی مواجه شود.
باقری سالهاست به عنوان مربی روی نیمکت پرسپولیس حضور داشته و دستیار مربیانی، چون علی دایی، برانکو ایوانکوویچ، گابریل کالدرون، یحیی گلمحمدی و هرچند کوتاه گاریدو بوده است؛ او در تیم ملی هم دستیار دراگان اسکوچیچ شد و بنابراین از این حیث با چالش جدی مواجه نبود و طبیعتاً با موج منفی و مخالفت روبهرو نشد. به خصوص که تأکید شد باقری سرمربی موقت است و خودش هم به نوعی این موضوع را تأیید کرد.
اما آنچه در ادامه شاهد بودیم، ماجرا را کمی پیچیده کرد. به یکباره موج حمایتی گستردهای شکل گرفت و تعدادی از پیشکسوتان در اظهارنظرهای مختلف تأکید کردند کریم باقری گزینه خوبی است و باید تا آخر فصل سرمربی باقی بماند. رضا شاهرودی گفت: «کریم باقری حقش است که سرمربی شود.» خداداد عزیزی هم چنین نظری دارد: «معتقدم مسئولان باشگاه پرسپولیس در خصوص کریم باقری کملطفی کرده و حدقل باید با او قرارداد یک ساله میبستند. خیلی خوشحالم باقری سرمربی شده و باید او در قامت سرمربی پرسپولیس، ماندگار شود.» سهراب انتظاری که پا را فراتر گذاشت و در اظهارنظری جالب گفت که باشگاه میتواند با او قرارداد سه ساله با ببندد. علی پروین هم تأکید کرد که اگر باقری دو برد بیاورد کاری میکنند که او سرمربی تیم باقی بماند. نکته حائز اهمیت اینکه معمولاً در چنین وضعیتی تشخیص درست یا نادرست، خوب یا بد بودن آن موضوع سختتر میشود و تحلیل موقعیت به وجود آمده بیشتر براساس احساس خواهد بود، نه منطق!
کریم باقری در روزهای پایان دوران بازیگری خود میگفت که اصلاً طرف مربیگری نمیرود و سرش برای این صندلیهای داغ درد نمیکند، اما حدود ۱۱ سال پیش نظرش تغییر کرد و به جرگه مربیان پیوست و در کلاسهای مربیگری هم شرکت کرد. از سویی او در سالهای گذشته بارها تأکید کرده که علاقهای به سرمربیگری ندارد. او خرداد ۱۴۰۰ در مصاحبهای به سؤالی مبنی بر اینکه قبلاً گفتهاید دنبال سرمربیگری نیستید، هنوز هم این ذهنیت را دارید؟ چنین پاسخ داد: «بله، من دنبال سرمربیگری نیستم و به این قضیه فکر نمیکنم. سرمربیگری کار سختی است و وقتی یک نفر میپذیرد که چنین پُستی را قبول کند، باید از هر لحاظ آمادگیاش را داشته باشد.»
حالا مجموعه شرایطی که در دو روز گذشته شاهد بودیم، باعث شده این سؤال مهم شکل بگیرد که اگر باقری در دو بازی آینده نتایج قابل قبولی کسب کند، احتمال دارد تا پایان فصل جاری به عنوان سرمربی روی نیمکت قرمزها بنشیند؟ به خصوص که پیش از این نظرش درباره مربیگری تغییر کرده و حالا هم بعید نیست شرایط برایش خیلی خوب پیش برود و این بار نظرش درباره سرمربیگری دستخوش تغییر شود. افشین پیروانی هم که گفته همه چیز به خود آقا کریم بستگی دارد. بدین ترتیب ممکن است باشگاه قید استخدام مربی خارجی جدید را بزند و با باقری ادامه دهد.
باشگاه پرسپولیس در یکسال گذشته با سه سرمربی کار کرده و تغییرات مداوم برخلاف شرایطی است که سرخهای پایتخت از سال ۱۳۹۴ به بعد تجربه کردند و در طول ۸ سال سه سرمربی داشتند؛ بنابراین ممکن است سیاست مدیران باشگاه پرسپولیس برای جذب سرمربی خارجی جدید عوض شود و آنها ترجیح دهند به این بیثباتی پایان دهند.
حالا سؤال بزرگ و اصلی این است که اگر همه چیز دست به دست هم دهد و کریم باقری سرمربی سرخها باقی بماند، او نامی است که نقش نقطه را بازی خواهد کرد یا سهنقطه را... به عبارتی پایان دوران باشکوه پرسپولیس به نام او سند میخورد یا اینکه موفقیت یک دهه اخیر سرخها با او ادامه مییابد. در هر حال تاریخ همیشه به نام آنهایی نیست که میسازند، تاریخ از آنهایی که میسوزانند هم یاد میکند. در اینجا تفاوت در نحوه به یاد آوردن است و میراثی که از خود به جا گذاشتهاند.