اصلاحطلبان خودشان هم نمیدانند چه میخواهند!
روزنامه جوان نوشت:
در حالی که روزنامه اعتماد درباره رفع فیلتر از دو نرمافزار خارجی معتقد است که مهمترین مطالبه مردم از دولت «رونق اقتصادی» است، هممیهن، دیگر روزنامه اصلاحطلب معتقد است که رفع فیلترینگ یک مطالبه اساسی مردم از زمان روی کار آمدن دولت پزشکیان بوده است. روزنامه اعتماد معتقد است احساس کفایت و رضایت از رفع فیلتر واتساپ و گوگلپلی نشان کم توقعی ایرانیهاست و باید مرزهای مطالبات را گسترش دهیم. اعتماد در عین حال اذعان دارد که «اگر از اکثر مردم ایران نظرخواهی شود که مهمترین مطالبه شما از دولت و ساختار سیاسی چیست، خواهند گفت افزایش قدرت خرید، افزایش قدرت پول ملی، رونق اقتصادی، شکوفایی تولید و رفع مشکلات معیشتی مهمترین مطالبه آنهاست. بهبود شاخصهای اقتصادی و رفاهی، مطالبه مسلم و قطعی مردم ایران است.»
نکته، اما این است که این رسانه به عنوان رسانهای که مدیرمسئول آن رئیس شورای اطلاع رسانی دولت است، برای این مطالبه حداکثری راه حل داخلی و مدیریتی ندارد و معتقد است که حل آن در خارج از کشور است و برای حل آن آدرس وزارت امور خارجه را میدهد: «برای تحقق این وعده نگاهها تنها نباید به وزرای اقتصادی دولت و سیاستگذاران دولتی دوخته شود، اتفاقاً راه رفع مشکلات اقتصادی از خیابان امام خمینی و مجموعه وزارت امور خارجه میگذارد.» اصلاحطلبان البته یک بار در دوران خاتمی و مذاکرات سعدآباد و بار دیگر در دولت روحانی و مذاکرات برجام این مسیر را آزموده و همه کشور را معطل آن نگه داشتند، اما در نهایت عقبنشینی ایران در مذاکرات سعدآباد باعث مطالبه بیشتر غربیها برای تعطیلی کل فعالیت هستهای ایران شد که ایران زیر بار نرفت و برجام هم با خروج امریکا از آن و دنبالهروی اروپاییها از امریکا در عمل نکردن به تعهدات خود در قبال ایران بر باد رفت. حالا با سوار شدن بر فراموشی افکار عمومی میخواهند باز از سوراخ اعتماد به غرب گزیده شوند!
روزنامه هممیهن، اما معتقد است مطالبه اساسی مردم از دولت پزشکیان رفع فیلترینگ بوده است و رسانهها هم هر وقت فرصت صحبت با دولتمردان چهاردهم دست داده، آن را مطرح کردهاند: «رفع فیلترینگ که از وعدههای اصلی مسعود پزشکیان برای تصدی ریاستجمهوری بود، به عنوان یک مطالبه اساسی از زمان روی کار آمدن دولت جدید در رسانهها مطرح شد. این پیگیری طی ماههای اخیر شکلهای گوناگونی داشته است. رسانهها هر کجا که با رئیسجمهور و وزیر ارتباطات رودررو شدند، این مطالبه عمومی را مطرح کردند. پلتفرم کارزار با جمعآوری امضا از موافقان این وعده نشانه پررنگی از خواست جمعی داشت...»
البته منظور هممیهن از رسانهها، رسانههای اصلاحطلب است، وگرنه اولویت سایر رسانهها طرح مطالبات اقتصادی و معیشتی مردم بوده است. پلتفرم کارزار هم که مورد استناد این روزنامه قرار گرفته، با کمی جستوجو در آن آمارهای جالبی را عیان میکند. گرچه که معتقدیم چنین کارزارهایی در فضای مجازی نمیتواند از دقت مناسبی برای نمایش خواست مردم برخوردار باشد، اما، چون برای هممیهن چنین منبعی قابل اعتماد است، میتواند به آمارهای دیگر این پلتفرم هم توجه کند. به عنوان مثال، کمپین جمعآوری امضا برای «مطالبه رفع فیلترینگ فوری اینترنت از دولت دکتر پزشکیان» که از تاریخ ١٨ مرداد ١٤۰٣ ایجاد شده و هنوز هم زمان جمعآوری امضا برای آن به پایان نرسیده، تنها توانسته حدود ۷۰ هزار امضا جمع کند و کمپین «درخواست جلوگیری از اجرای قانون حجاب و عفاف» هم که از ۱۳ آذر آغاز شده، حدود ۷۸ هزار امضا جمع کرده است. این در حالی است که کمپین «حمایت از قانون عفاف و حجاب» که از ۱۸ آذر راه اندازی شده، تاکنون حدود ۱۰۷ هزار امضا داشته است. آیا اکنون هم هممیهن معتقد است که این امضاها نشانه مطالبه مردمی است؟ به نظر میرسد اصلاحطلبان خودشان هم نمیدانند چه میخواهند و مدام دنبال درخواست از دولت و اعمال فشار بر آن به هر نحوی هستند تا مطالبات جناحیشان اجرایی شود.
******
اشتباه راهبردی دولت و دلار ۸۰ هزار تومانی
روزنامه وطنامروز نوشت:
این روزها، بازار ارز کشور با جهشهای قابلتوجهی در نرخها مواجه شده است که بیشتر در بازار سیاه، موسوم به بازار آزاد و نرخ ۸۰ هزار تومانی نمایان است. این جهش قیمت ارز، نگرانیهای گستردهای را میان مردم و فعالان اقتصادی ایجاد کرده است. کاهش ارزش پول ملی در برابر ارزهای خارجی نهتنها هزینههای زندگی را برای شهروندان عادی افزایش میدهد، بلکه موجب بیثباتی در برنامهریزیهای اقتصادی و تجاری میشود. اصلیترین علت جهش ارزی اخیر به حذف سقف نرخ ارز در سامانه نیما و انتقال سازوکار تعیین نرخ ارز در بازار توافقی «بدون سقف قیمتی» مربوط میشود. این تغییر سیاست، در شرایطی که کشور با کسری و ناپایداری تراز پرداختها (بدون نفت) مواجه است (یعنی عدم کفایت منابع ارزی برای مصارف ارزی کشور)، باعث بروز جنگ قیمتی بین بازیگران سمت تقاضای ارزی برای تصاحب ارز میشود و در شرایطی مانند ایران که قدرت نقدینگی بازیگران بازار سیاه به مراتب بیشتر از متقاضیان رسمی ارز است موجب میشود بخش مولد اقتصادی از دسترسی به ارز با نرخ مناسب محروم شده و فعالیت آنها مختل میشود.
علت این امر را باید در این نکته جستوجو کرد که واردکنندگان رسمی کشور عمدتا در شرایط انقباض پولی شدید فعلی ناگزیر به تأمین نقدینگی خود از تولیدکننده به عنوان حلقه بعدی زنجیره اقتصادی کشور هستند و بخش مولد کشور امروز اصلیترین مشکل خود را مطابق گزارش اتاق بازرگانی دسترسی سخت به نقدینگی بیان کرده است، بنابراین قدرت تأمین نقدینگی واردکننده رسمی کشور و بخش مولد برای تأمین ارز هم بشدت پایین آمده است اما از آن طرف متقاضیان ارز در بازار سیاه یعنی عمدتا قاچاقچی و عامل خروج سرمایه به دلیل داشتن داراییهای نقدشوندهای که با سرعت بسیار بالاتری نسبت به رشد نرخ ارز، رشد قیمت دارند (مثل زمین، مسکن، طلا و سکه) و نیز به علت دسترسی بالا به تسهیلات بانکی که این هم ناشی از کژگزینی بانکها و فقدان نظام جامع اعتبارسنجی و فقدان نظام هدایت اعتبارات است، بدیهی است قدرت نقدینگی بالاتری برای خرید ارز دارند و این قدرت با جهشهای ارزی هم رشد فزایندهای دارد، بنابراین در جنگ قیمتی نابرابر رخ داده ناشی از حذف سقف قیمتی سامانه نیما و سپردن نرخ به بازار توافقی، بر واردکننده رسمی کشور پیروز میشوند و دسترسی سهلالوصولتری به ارز خواهند داشت.
******
کر و کورهایی که فقط ایران را میبینند!
روزنامه قدس نوشت:
اتحادیه عرب که این روزها نسبت به تحولات منطقه به ویژه نسلکشی گسترده در فلسطین کاملاً منفعل نشان داده، حال برای خودنمایی ظاهراً تنها یک راه یافته و آن هم اتهامزنی دوباره به جمهوری اسلامی ایران است. در این مسیر در حالی که رژیم صهیونیستی بخشهایی از جنوب سوریه، آمریکا مناطق کردنشین در شرق و ترکیه شمال سوریه را به تصرف خود درآوردهاند، مجمع سران عرب بیتفاوت به این مسئله، در بیانیهای یکجانبه با بیان اینکه «از ایران میخواهیم به نزاع در سوریه دامن نزند» از جمهوری اسلامی خواسته با «مواضع خود» به «فتنه و بیثباتی» در سوریه دامن نزند! این نهاد همچنین با اعلام اینکه حوادثی را که در چندین شهر و منطقه سوریه با هدف شعلهور کردن جرقههای درگیری رخ میدهد دنبال میکند، مدعی شده با «اظهارات ایران که با هدف دامن زدن به نزاع در میان مردم سوریه بیان میشوند» مخالف است.
حکام عربی دستنشانده غرب بوده و رفتار و گفتار آنها بر اساس سناریوهای آمریکایی تنظیم میشود به همین دلیل هم در مواقع حساس مثلاً به جای دفاع از محور مقاومت، آنها را در کنار صهیونیستها و در برابر مردم فلسطین قرار میدهد. چنین موضعگیری علیه جمهوری اسلامی در حالی است که اعراب در خصوص رخدادهای جاری هنوز به موضع واحد و یکپارچهای نرسیدهاند. از یک سو عربستان و امارات خود را بازنده میدانند و از سوی دیگر قطر خود را برنده میدان سوریه میبیند. همچنین گروههایی که رویکرد اخوانی دارند به ویژه در مصر از وضعیت کنونی خوشحال هستند. حتی برخی کشورهای عربی تمایلی ندارند سوریه یک کشور یکپارچه باقی بماند و به تقسیمات جدید در این کشور فکر میکنند.لذا در شرایط کنونی، پرسشهای بسیاری درباره نوع رویکرد اتحادیه عرب در قبال دولت جدید سوریه مطرح است.
اما در محیط آشفته منطقه آنها که در میان افکار عمومی خود به دلیل انفعال در موضوع فلسطین در جایگاه متهم قرار دارند برای تغییر شرایط و فرار رو به جلو، بهترین گزینه را اتهامزنی به جمهوری اسلامی و متهم کردن کشورمان به دخالت در امور منطقهای از جمله در سوریه، فلسطین، عراق و حتی لبنان یافتهاند. ولی آنها نمیدانند این مسئله بیشتر نتیجه معکوس دارد و موجب تقویت جایگاه ایران و جبهه مقاومت در میان مردم میشود. افکار عمومی منطقه به خوبی میدانند تنها کشوری که امروز در خط مبارزه با تروریست، رژیم صهیونیستی و آمریکا ایستاده، جمهوری اسلامی است و این اظهارات ناشی از ترس آنها از الگوگیری جوانان عرب از محور مقاومت است. طبق گفته رهبر معظم انقلاب اسلامی به زودی جوانان باغیرت و پای کار سوریه کشور خود را آزاد خواهند کرد و این بیداری به کشورهای عربی خواهد رسيد و ترس آنها هم از همین مسئله است.
******
رئیسجمهوری از نمای مردم
روزنامه ایران نوشت:
«ما آمدیم اینجا که حرفهایتان را بشنویم؛ اگر به فکرتان نبودیم که اینجا نمیآمدیم.» این جملات مسعود پزشکیان است خطاب به یک جوان از خراسان شمالی که وسط سخنرانی رئیسجمهوری در بجنورد، برخاست و دغدغههایش را خطاب به رئیسجمهوری بیان کرد. جوان، سخنرانی رئیسجمهوری را قطع کرد اما کسی متعرض او نشد. به عکس، رئیسجمهوری سکوت کرد تا دغدغههای او بیان شود و سپس سخنان خود را پی بگیرد. این جوان در این سخن هیجانی خود گفت: «دکتر! خواهش میکنم فقط به فکر اشتغال جوانان استان باشید. کسی که سه مرتبه در المپیاد دانشجویی اول شده، اما دریغ از اینکه یک قران شهریهاش را تخفیف بدهند. کمی به فکر اشتغال جوانان این مملکت باشید.» مردم با تشویقهای خود حرفهای این جوان را تأیید کردند.
رئیسجمهوری هم تأیید کرد و گفت «ما آمدیم اینجا که حرفهایتان را بشنویم، اگر به فکرتان نبودیم که اینجا نمیآمدیم.» اما تنها این جوان نبود که با شیوهای اعتراضی صحبت کرد. مرد میانسالی از وسطهای سالن رئیسجمهوری را خطاب قرار داد و گفت: «الان سه ماه است که به من کلاس نمیدهند. فقط به خاطر شخص شما من از کلاس درس اخراج شدم، برای اینکه از شما حمایت کردم، اما چرا؟ برای چی؟» پزشکیان ضمن سوال از اینکه چرا این اتفاق افتاده، خواست مشکل نوشته شود تا شخصاً آن را پیگیری کند.
حرفهای این دو در دیدار عمومی پزشکیان با مردم بجنورد، نشان دهنده یک برنامه، هدف یا رویه در سفر دو روزه رئیسجمهوری به خراسان شمالی بود. این رویه یا هدف این بود: شنیدن صدای مردم و گوش دادن به حرفهای آنان، آن هم بی واسطه و از نزدیک. به قول پزشکیان، «آمدن ما به اینجا (خراسان شمالی) برای این است که از نزدیک وضعیت و مشکلات را ببینیم و بتوانیم با همکاری شما (مردم) دست به دست هم بدهیم و کمک کنیم تا مشکلات حل شود.»
******
پزشکیان در تنگنای چاپلوسان دستپاچه و دوستان عجول
روزنامه جوان نوشت:
چاپلوسی از نداشتن مناعت طبع و داشتن حرص و طمع و نداشتن جمعی دیگر از فضایل اخلاقی و داشتن جمعی دیگر از رذایل اخلاقی است. آنچه استاندار خراسان شمالی در حضور پزشکیان گفت «آخر پاچهخاری» بود. ما در تاریخ کم نداشتهایم افراد موجهی که کمی سخنشان در برابر بزرگان مثلاً قدرشناسانه بوده است و آن بزرگان همین را هم برنتابیدهاند. مرحوم مشکینی و مرحوم حجازی را دیدیم که مقابل امام چه گفتند و چه شنیدند. آنها از جهت قدرشناسی در برابر امام که عموم مردم باور داشتند هرچه در وصف او دستبالا را بگیرند، حق است، چیزهایی گفتند و امام از کنار آن نگذشت، چون پیرو راستین مولا علی و نهجالبلاغه بود که فرمود «به صورت چاپلوسان خاک بپاشید.» چه کسی؟! علی که ذرات عالم ثناگوی اوست و «علی ممسوس فی ذاتالله» است و «یطعمون الطعام علی حبه» است و «یؤتون الزکاه و هم راکعون» است. چنین شخصیتی هم چاپلوسی را برنمیتابد. حالا استاندار یکماهه ناگهان میکروفون را در دست میگیرد و ما را به دربارها و کاخها میبرد: «آقای دکتر پزشکیان! ما از شما هیچ چیز نمیخواهیم. متعارف هست که استاندار معمولاً در جمعی که مردم حضور دارند، مطالباتی دارد. ما مطالبهای از شما نداریم. ما از شما هیچ نمیخواهیم الا خودتان را. چون شما که باشید عدالت هست، شما که باشید انصاف هست، شما که باشید جوانمردی هست، شما که باشید آزادی بیان هست، شما که باشید دیدن مخالفان هست.»
حقا که یک مشت خاک کافی نیست برای بستن دهان چاپلوسانی از این دست. مسئله این استاندار ناشناس نیست. مسئله فرهنگ چاپلوسی است. مسئله ساختار معیوبی است که این رویهها را باب میکند. این یکی را دوربینها ضبط کردند. در جلسات مدیران دولتی فراوان از این ماجراها هست. برخی چنان تملق یک مدیرکل دولتی را میگویند که با یک بیل مکانیکی خاک هم نمیتوان آن دهن را بست. واضح است که شخصیت آقای دکتر پزشکیان پذیرای چاپلوسی نیست و شاید تواضع و اهل مدارابودن بیشازحد ایشان مانع تذکر به استاندار شده باشد. اما سرانجام این ماجرا موجب میشود که دیگران هم یاد بگیرند و بگویند چرا ما عقب افتادیم! مسئله اصلی در اینجا آن است که افرادی با این روحیهها انسانهای توانمندی در مدیریت شایسته نیستند و در همین حدود سیر میکنند. این جور افراد در تمامی دولتها بودهاند. برخیشان که زرنگترند در جلسات خصوصی غوغا میکنند. نمونههایی هست که شخص دولتی خود را مقابل مقام بالاتر به زمین میانداخته و اظهار کلب آستانبودن میکرده است! چه کسی مرد میدان است که یکبار برای همیشه با قدرت این بساط را برهم بزند؟!
تنگنای دکتر پزشکیان فقط این چاپلوسان نیست. یکی از اعضای شورای راهبری او (و بلکه بیشتر آن اعضا) اکنون بر او سخت میگیرند. مثلاً منتقد پرکاری که خود را یکی از عوامل پیروزی پزشکیان میداند، گفته است: «آقای پزشکیان وقت را برای انجام اصلاحات اساسی در کشور دارد از دست میدهد. آنچه که امروز کشور را تهدید میکند، فیلترینگ نیست بلکه ناترازیهای متعدد، تحریم و مسائل دیگر است.» این نقدها حسابشده است. یعنی طرف میداند که تحریمها و ناترازیها دکمه ندارد که فشار دهند و تمام! همان فیلترینگ هم که یک مطالبه جدی همین منتقدان بود و کراراً میگفتند اگر فیلترینگ را بردارد، مردم به پزشکیان برای باقی مسائل هم اعتماد میکنند و حتی میگفتند اگر فیلترینگ را بردارد، باقی کارها را هم که نکند، مردم راضیاند، با فشار یک دکمه میسر نشد و نمیشود. حالا درباره تحریمها که اساساً جدیتر و تواناتر از این دولت هم نتوانست آن را بردارد، چرا باید به پزشکیان بگوییم وقت را داری هدر میدهی؟! حتی ناترازیها را یکبار میگویند محصول دو دهه نامدیریتی است و با یک تصمیم یکشبه قابلحل نیست و بار دیگر تهدید میکنند که آقای رئیسجمهور! وقتت کم است!
بهنظر میرسد چنین منتقدانی که در خود دولت و مشاوران و رسانههای همسو و حامی دولت فراوانتر از جاهای دیگر هستند از دو جهت فعالند، یکی برای حفظ پرستیژ منتقدانه خود و دیگری برای کاری است که سالهاست از نظام میخواهند، یعنی همان مذاکره سریع و بیقیدوشرط. وگرنه چه دلیلی دارد که یک منتقد نزدیک به دولت به رئیسجمهور بگوید برای ناترازیها و تحریمها داری وقت را از دست میدهی؟! مثلاً باید برای تولید برق و گاز بیشتر چه کرد یا تحریمها را چطور و با فشاردادن کدام دکمه یا رهاکردن کدام تیر برداشت؟ این است که رئیسجمهور محترم را در تنگنای دو دسته بسیار خشن میبینیم، یکی دوستان مغرض عجول و دیگری چاپلوسان دستپاچه فضول!
******
روحانی و جهانگیری مشورت میدهند یا آینه عبرت برای دولت هستند؟!
روزنامه کیهان نوشت:
ارگان حزب کارگزاران میگوید رئیسجمهور، جلسهای را با حسن روحانی، اسحاق جهانگیری، علیاکبر ناطقنوری و سیدحسن خمینی برگزار کرده است. روزنامه سازندگی در گزارشی با عنوان جلسه ۵ نفره نوشت: «رئیسجمهور چندی پیش جلسهای ۵ نفره با علیاکبر ناطقنوری، حسن روحانی، سیدحسن خمینی و اسحاق جهانگیری داشت. آن طور که سایت رویداد۲۴ از جزئیات خبر داده، در این جلسه که درخصوص مهمترین مسائل کلان نظام گفتوگو شده، حاضران به رئیسجمهور یادآوری میکنند که حل مسئله لایحه حجاب و فیلترینگ مهمترین وعدههای او در زمان انتخابات بوده است. همچنین این جمع به پزشکیان توصیه میکند که درباره عدم اجرای قانون حجاب با رهبری دیدار و صحبت کند. در خلال این توصیه نیز این نکته به رئیسجمهور پیشنهاد میشود که در صورت لزوم و در شرایطی که مذاکرات به نتیجهای نرسد، پزشکیان محکم در مقابل مسئولیت اجرای این قانون بایستد و بگوید با این شیوه نمیشود، کشور را اداره کرد».
سازندگی در ادامه مینویسد: «تندروها از هیچ کاری برای بیکفایت جلوه دادن دولت جدید و اینکه به مردم ثابت کنند، پزشکیان نمیتواند به وعدههایش عمل کند از هیچ کاری دریغ نکردند. از روزی که انتخابات را به اصلاحطلبان و معتدلین باختند انگار کینه بیشتری هم پیدا کردند. تندروها قصد کمک ندارند و در این چند ماه همواره ثابت کردهاند که به جز سنگاندازی و عقدهگشایی در قبال باختشان در انتخابات هدف دیگری ندارند. از پایدارچیها در مجلس که از محمدجواد ظریف به عنوان اهرمی برای حمله به پزشکیان استفاده میکنند تا دعوت فراکسیون پایداری از سعید جلیلی برای بررسی بودجه ۱۴۰۴ به بهارستان و درست همان روز که رئیسجمهور برای دفاع از کلیات بودجه سال آینده به صحن علنی آمده بود. تندروها علاقه زیادی به دخالت در اموری دارند که هیچ ربطی به آنها ندارد بر کسی پوشیده نیست. اما به نظر میرسد، آغاز جنگ روانی تندروها علیه دولت پایانی ندارد. لذا بهترین روندی که مسعود پزشکیان میتواند در پیش بگیرد همین گعدهها با مشورت عقلای سیاسی است. اتفاقا در گفتوگویی که چند روز پیش اسحاق جهانگیری داشت، از این خبر داد که دولت پزشکیان از او مشورت هم میگیرد».
* جهانگیری که خودش یکی از کسانی است که در گعده اخیر پزشکیان، ناطقنوری، حسن روحانی و سیدحسن خمینی حضور داشت همچنین میگوید که مشکلات به حدی است که من فکر میکنم اگر رئیسجمهور شوم ۶ ماه بعدش همین مردم به خیابان میآیند و شعار میدهند، استعفا! استعفا! جهانگیری در پاسخ به این سؤال که آقای پزشکیان هم نمیدانست دارد وارد چه شرایطی میشود، تاکید کرد: «او به هر حال این حد از اطلاعات من را نداشت. فکر میکنم شاید من منحصربهفرد بودم. به هرحال من همه اطلاعات اداره کشور را دارم. همین حالا هم فکر میکنم نسبت به همه مسئولان حتی آنهائی که سر کار هستند، اطلاعاتم بیشتر است». خبر دیدار پزشکیان با روحانی و جهانگیری در حالی منتشر میشود که برخی تحلیلگران پیش از این معتقد بودند دولت پزشکیان با توجه به برخی رویکردها و انتصابات، دولت سوم روحانی است. هر چند که خود پزشکیان این تحلیل را رد کرده است. در عین حال پزشکیان در بسیاری از حوزهها منتقد وضعیتی است که از دولت روحانی به یادگار مانده است اما همان دولت بانی مشکلات مذکور، طرف مشورت دولت پزشکیان و به کار گیرنده اعضای آن است. هماکنون دستکم ۱۷ نفر از مدیران ارشد دولت روحانی در دولت پزشکیان حضور دارند.
******
لیدر اصلاحات از مهندسی حاکمیت در انتخاب پزشکیان میگوید!
سایت مشرقنیوز نوشت:
محمد خاتمی، لیدر اصلاحطلبان طی اظهاراتی در دیدار با کادرهای حزب چپ اتحاد ملت گفته است: «در موقعیت کنونی که وضع خطیر و مشکل است، دولتی روی کار آمده که معتقدم حاکمیت ما با عنایت به امکان تغییر شرایط، آمدن آن را فراهم آورده و خواسته است این دولت سرکار بیاید! این امر وظیفه دولت را خیلی سنگین می کند که چه طرح و برنامه ای دارد که جامعه را پیش ببرد و چه ابزارهایی می خواهد در دست بگیرد که راه تغییری که پذیرفته شده است را جلو ببرد».
* این سخنان عجیب در حالی بیان می شود که طی ۲۷ سال گذشته در اکثریت تمام انتخاباتهای دور اول؛ همواره کسی رأی آورده که خودش هم امید چندانی به پیروزی خودش نداشته اما با اقبال مردم مواجه شده است. (۵ رئیسجمهور در این مدت انتخاب شدهاند که ۳ نفر از آنان اصلاحطلب بودهاند)
حاکمیت کلان نظام نیز نشان داده است که در مسئله صلاحیتها و انتخابات جز به امانت بودن رأی مردم به چیز دیگری نظری ندارد و اگرچه بعضا خطاهایی از سوی نهادهای پاییندستی رخ داده است اما رهبری رسما و علناً اعلام و اثبات کردهاند که با همان خطاها هم موافق نبودهاند و حتی خواستار جبران شدند. در واقع خاتمی همچنان قائل نیست که فعال ما یشاء انتخابات در ایران مردم هستند و آنها هستند که سیر کلی کشور در ۲۷ سال گذشته و قبل از آن را با رأی خود ترسیم کردهاند و پس از این نیز ترسیم خواهند کرد.
******
عملکرد دولت چهاردهم به روایت یک اصولگرا
عباس سلیمینمین، فعال سیاسی و فرهنگی اصولگرا در گفتوگو با سایت شفقنا، عملکرد دولت مسعود پزشکیان را به صورت کلی مورد بررسی قرار داده. بخشهایی از این مصاحبه به شرح زیر است:
* قضاوت برای ارزیابی دستاوردهای دولت مستقر زود است. عمدتا دستاورد این دولت بیشتر در بخش سیاسی بوده است. در بخش سیاسی توانست جریانات را به هم نزدیک کند. شاید قبول نکنید که هنوز عده ای هستند به این دولت از گروه اصلاح طلبان و اصولگرایان حمله می کنند، ضمن اینکه این حرف درست است اما این حرف من را نقض نمیکند.
* احترام رئیس جمهور بر همه واجب است. به نظر من آنچه وزیر صمت با رئیس جمهور ، نزد افکار عمومی و رسانه ها انجام داد اصلا درست نیست. رئیس جمهور به دلیل اینکه دغدغه اقشار جامعه را دارند تاکید کردند که برخی از چراغ ها را خاموش کنند اما پاسخ وزیر صمت به هیچ وجه قابل پذیرش نیست چرا که احترام امامزاده را متولی حفظ می کند. نقد کنیم اما با احترام باشد چون رئیس جمهور می تواند منشا وحدت بیشتر باشد.
* هنوز قضاوت زود است تا ضعف های دولت را حساب کنیم. چندگانگی رسانه ای را یک مشکل می بینم. اینطور نیست که هم آوایی در ارتباط با رئیس جمهور وجود داشته باشد. برخی از اصلاح طلبان وفاق ملی رئیس جمهور را تضعیف می کنند نه تنها قبول ندارند بلکه درصدد تضعیف آن هم هستند.
* برخی اصلاح طلبان در رده های پایین تر هم به دلیل زیاده خواهی رئیس جمهور را مورد هجمه قرار می دهند. اینها طبیعتا قابل پذیرش نیست. نیروهای اصولگرای حمله کننده به رئیس جمهور یک امر متداول است چرا که رقیب هستند و در چارچوب رقابت این مسائل را مطرح می کنند. اما اینکه خود اصلاح طلبان برای زیاده خواهی در مقام تضعیف قوت بربیایند، درست نیست. شعار وفاق ملی یکی از نقاط جدی رئیس جمهور است که اگر آن را تضعیف کنند به هیچ عنوان پسندیده نیست.
* وزارت کشور را قوی و شخصی صادق پرکار و پرتلاش را در آن می بینم که برای اولین بار نگاه مناسبی بر وزارت کشور حاکم کرده است. قبلا در میان اصلاح طلبان و اصولگرایان نگاه کاملا سیاسی بر وزارت کشور حاکم می کردند. برای اولین بار وزیر کشور نگاه اجتماعی را بر این نهاد حاکم ساخت که بسیار مهم است و دستاوردهای خوبی در سراسر کشور خواهد داشت. نگاه اجتماعی می تواند برخی معضلات اجتماعی ما را حل کند، وقتی تمام دغدغه استانداران مسائل سیاسی باشد از مسائل اجتماعی غفلت می کنند همانطور که در دوره های گذشته این غفلت محسوس بود. عملکرد وزارت کشور را از نقاط قوت این دولت می بینم که وزیری را جدا از صداقت و صفای وی، نگاه اجتماعی دارد که ارزشمند است.
******
بر دهان متملّق خاک بپاشید
روزنامه فرهیختگان نوشت:
درباره دلایل سیاسی، اقتصادی و اقتصاد سیاسی دلار هشتاد هزار تومانی اهلفن زیاد حرف زدهاند، هرچند اهل عمل کمتر کاری کردهاند. اینجا قرار نیست راهحل اقتصادی ارائه شود، نویسنده چنین تخصصی ندارد؛ اما از منظر افکار عمومی چهکاری میشود کرد؟ واقعیت این است که کار خاصی برای التیام این زخم نمیشود در رسانه انجام داد؛ اما بعضی کارها را میتوان انجام نداد که حکم نمک بر زخم را نداشته باشند که بیشتر کار خود مسئولان و دولتمردان ازجمله رئیسجمهور محترم است. به این چند نکته توجه کنید.
1- با مردم حرف بزنید: اول تلاش کنید برای این وضع راهحلهایی داشته باشید. افقی برای برونرفت ترسیم کنید و بعد با مردم حرف بزنید، هم از علل وقوع این شرایط بگویید هم از افق روشن بگویید، واقعی و باورپذیر.
2- حرف اضافه ممنوع: درست است که باید با مردم حرف زد؛ اما در موضوعش. آنها که مسئول امر اقتصادند امروز از همهچیز حرف میزنند جز اقتصاد. وزیر اقتصاد که باید در حوزه اقتصاد پاسخگو باشد کارش جملهبندی با افایتیاف، فیلترینگ و... است. بقیه اعضای اقتصادی دولت هم وضع بهتری ندارند، یا حرفی نمیزنند یا اگر چیزی میگویند بازار را تحریک و تشجیع میکنند علیه مستضعفان.
3- همایشها را تعطیل کنید: یک پیشنهاد رایگان و صادقانه به دولتمردان، خصوصاً رئیسجمهور محترم این است که برخی از همایشها را تعطیل کنید یا حداقل در آن شرکت نکنید یا اگر شرکت میکنید سخنرانی نکنید. تصویری که در ماههای اخیر در این همایشها از شما ساخته شده، هیچ ربطی به رنج و درد مردم نداشته است.
4- بر دهان متملّق خاک بپاشید: اینکه وسط شرایط سخت اقتصادی -که لزوماً دلیلش دولت فعلی هم نیست- فیلمی از یک مقام ارشد منتشر میشود که همهاش تملّق رئیسجمهور است را کجای دلمان بگذاریم؟ آقای رئیسجمهور که الحمدلله مسلّط به آموزههای علوی و نبویاند، حتماً خواندهاند که بزرگان دین ما سفارش کردهاند بر دهان متملّق خاک بپاشید. جناب رئیسجمهور چنین تعریف و تمجیدهایی علاوه بر اینکه مردم را عصبی و ناراحت میکند، یک زنگ خطر را به صدا درمیآورد که نکند حلقهای شکل گرفته که کارش تعریف و تمجید و تملّق است و نمیگذارد شما کاستیها را ببینید.
******
کارگران حداقل بگیر در گرداب افزایش حقوق ۳۰ درصدی برای دولتیهای کف بگیر؟
خبرگزاری ایلنا نوشت:
گفتوگوی تلویزیونی اخیر رئیس مجلس شورای اسلامی با صداوسیما درباره موضوعاتی مانند حقوق کارکنان دولت در بودجه سال ۱۴۰۴ از جمله موضوعاتی است که در این روزها مورد توجه کارکنان دولت قرار گرفته است. بسیاری از این کارکنان میان نرخهای افزایش مطرح شده توسط محمدباقر قالیباف و معیشت روزمره خود فاصله قابل توجهی میبینند. مجلس هم با همین ملاحظات برای حداقلبگیران دولتی و سایر حقوقبگیران دولت تمایز قائل شده و طبق اعلام محمدباقر قالیباف افزایش حقوق ۳۰ درصدی را برای این بخش از کارکنان دولت لحاظ کرده است. با این وجود، علاوه بر کارکنان و کارگران دولت، کارکنان بخش عمومی غیردولتی و کارگران بخش خصوصی که تابع قانون کار هستند نیز به خاطر اثر مصوبه حقوقی بودجه بر مذاکرات مزدی، نسبت به تصمیم مجلس نگران هستند.
محمدباقر قالیباف (رئیس مجلس شورای اسلامی) در اظهارنظری درباره حقوق کارکنان دولت در بودجه به خبرنگار صداوسیما گفته است: بحث این است که به اندازه تورم حقوقها را افزایش دهیم اما مقدور {از نظر} مالی نیست. ۲۰ درصد رشد حقوقها را بهطورکلی در نظر گرفتهایم ولی برای کسانی که حداقل حقوق را دریافت میکنند، ۳۰ درصد رشد حقوق را خواهیم داشت. این اظهارنظر درحالی است که امروزه بسیاری از کارکنان دولت به ویژه در وزارتخانههایی مانند کار، آموزش و پرورش، جهاد کشاورزی و نیرو نسبت به میزان حقوق دریافتی فعلی خود معترض هستند و همهساله با افزایش ۲۰ درصدی حقوق کارکنان، نسبت به فاصله حقوق خویش با نرخ تورم انتقادات بیشتری را مطرح میکنند.
اعلام افزایش سی درصدی برای کارکنان حداقل بگیر دولت، امری است که برای کارگران کف بگیر چشم بهراه تصمیم مزدی شورای عالی کار هم ایجاد نگرانی کرده است. این موضوع {یعنی افزایش اعلامی حقوق کارکنان دولت} همه ساله تهدیدی در مسیر تصمیمسازی شورای عالی کار برای تعیین دستمزد و مذاکرات آن بوده است. به همین جهت همه ساله کارگران به میزان افزایش مدنظر سازمان برنامه و بودجه برای کارکنان و کارگران دولت اعتراض میکنند؛ به ویژه اینکه کارکنان دولت بهانههای کسری بودجه را از سوی قوه مجریه به این راحتی قبول نمیکنند، زیرا خود در بطن دولت شاهد مصارف اضافهای هستند که همواره نسبت به آنها منتقد بودهاند.