سید جواد حسینیکیا که در حمایت از قطعهسازی کشورمان سخنرانی میکرد آمار نگرانکنندهای از قیمت و همچنین عرضه قطعات خودرویی چین ارائه کرد. نایبرئیس کمیسیون صنایع مجلس اظهار کرد که قطعات داخلی که قطعهسازان تولید میکنند بعضا ۴۵درصد از نمونه چینی گرانتر است.
وی این موضوع را نیز مورد تاکید قرار داد که «قیمت قطعات چینی از قیمت قطعات تولید داخل، ارزانتر تمام میشود و بسیاری از خودروسازان هم به این سمت حرکت میکنند که قطعات مورد نظر خود را از چین تامین کنند و در حقیقت چینیزده شدهاند.» اظهارات این نماینده مجلس در شرایطی است که سال گذشته قطعهسازی کشور نسبت به نفوذ قطعات چینی به خطوط تولید خودروسازان اظهار نگرانی کرده بود.
قطعهسازان معتقدند که خودروسازان با استفاده از ارز حاصل از فروش نفت به کشور چین، قطعات خودرویی خریداری کرده و روانه خطوط تولید خود میکنند.
در این زمینه سال گذشته عضو انجمن سازندگان قطعات و مجموعههای خودرو در خبری افشا کرد که ۵۴۴ میلیون دلار ثبتسفارش خرید قطعه چینی توسط خودروسازان داخلی انجام شده است. اما واکنش خودروسازان به ثبتسفارش میلیونی قطعات جالب بود؛ چرا که هیچ یک از دو خودروساز بزرگ کشور، خبر این عضو انجمن قطعهسازان را تکذیب نکردند. با این حال در سالجاری نیز قطعهسازان مدعی هستند که خودروسازان نه تنها بدهی آنها را پرداخت نمیکنند بلکه به منظور عدمرشد بدهیها، ترجیحشان این است که قطعه را با قیمت مناسبتر از چین وارد کنند.
با تمام این اوصاف سوالی که مطرح میشود این است که چرا خودروساز کشور برای تامین قطعات خطوط تولید، قطعات چینی را به قطعات داخلی ترجیح میدهد؟ سوال دیگر اینکه در دو سه سال گذشته که قطعهسازان کشور منتقد عملکرد خودروسازان در این زمینه بودند چه فعالیتی برای کاهش هزینه تولید و همچنین جلب رضایت خودروسازان انجام دادند؟
این یک واقعیت است که هزینه تولید قطعات چینی بسیار ارزانتر از قطعات داخلی است. به طوری که به گفته حسینیکیا داخلیها ۴۵درصد گرانتر از چینیها محاسبه شده است.
هزینههای تولید در ایران به دلیل قیمت بالای مواد اولیه، دستمزد نیروی کار، هزینههای انرژی، و همچنین مشکلات زیرساختی مانند بهرهوری پایینتر و تکنولوژی قدیمیتر معمولا بالاتر از چین است.
حال آنکه شرکتهای چینی به دلیل تولید انبوه، از مزایای اقتصاد مقیاس بهرهمند میشوند و میتوانند هزینههای تولید خود را کاهش دهند. در حالی که تولیدکنندگان داخلی ممکن است با حجم تولید کمتر و هزینههای سرانه بالاتر مواجه باشند.
از سوی دیگر در کشورمان، برخی مواد اولیه ممکن است وارداتی باشند و به دلیل نوسانات نرخ ارز، تحریمها، و هزینههای گمرکی، قیمت نهایی تولید افزایش پیدا کند. با این حال اما برخی تولیدکنندگان داخلی ادعا میکنند که قطعات داخلی دارای کیفیت بالاتری نسبت به نمونههای چینی هستند و این موضوع میتواند در قیمتگذاری موثر باشد. اما این ادعا مورد تایید خودروسازان نیست و آنها عنوان میکنند که قطعات چینی بعضا از کیفیت بالاتری نیز برخوردار هستند. اما انحصار در قطعهسازی کشورمان نیز دلیل دیگری است بر عدمموفقیت قطعهسازان داخلی در جلب رضایت خودروسازان. بهطوری که در بسیاری از موارد، بازار داخلی به دلیل انحصار یا حمایتهای دولتی از تولیدکنندگان داخلی، رقابتپذیری کمتری دارد که این امر به افزایش قیمت منجر میشود.
در نهایت اینکه این موضوع را نمیتوان از نظر دور داشت که تولیدکنندگان چینی در سالهای اخیر پیشرفت چشمگیری در فناوری و استانداردهای تولید داشتهاند. بسیاری از شرکتهای چینی اکنون تولیدات خود را مطابق با استانداردهای بینالمللی انجام میدهند. بسیاری از قطعهسازان چینی به دلیل دسترسی به نیروی کار ارزان و تکنولوژیهای روز، میتوانند کیفیت بالا را با هزینه کمتر ارائه دهند حال آنکه قطعهسازان ما با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکنند و قادر به تولید قطعات با قیمت مناسب نیستند.