زینب اسماعیلی: عباس عراقچی در قامت وزیر امور خارجه اولین سفرش به چین را انجام داد؛ سفری با اهداف دوجانبه، منطقهای و بینالمللی. چین بیش از یک دهه است که نقطه اتکایی برای ایران در مقابل امریکا تبدیل شدهاست. با تاکیدات وزیر خارجه ایران و چین در مورد مواجهه با مداخله بیگانگان در غرب آسیا مشخص شد که چه سیاستی قرار است در پیش گرفته شود؛ تقویت جبهه شرق آسیا در مقابل حضور بازیگران فرامنطقهای در غرب آسیا. معادله پیچیدهای که خود میتواند موازنه و موقعیت های جدیدی ایجاد کند که لزوما متضمن منافع ایران نیست.
عراقچی معتقد است که «این سفر فصل جدیدی در همکاری راهبردی ایران و چین است و شراکت راهبردی ایران و چین به این دلیل که زیربنای آن پیوندهای فرهنگی و تمدنی است و ریشه در ارزش ها و منافع مشترک دارد، آهنین است.»
وزیر خارجه ایران در حالی به راهبردی بودن رابطه دو کشور تاکید دارد که در مواضع طرف چینی این تعابیر در مورد سطح رابطه دیده نمیشود.
نگرانی از وضعیت سوریه
سفر عباس عراقچی به پکن حدودا سه هفته بعد از تحولات سوریه رخداد، تحولاتی که به نوعی جای پای ایران در منطقه خاورمیانه را سست کردهاست. طبیعتا سیاستخارجی در این برهه دنبال یارگیریهای جدید و تلطیف فضا به نفع خود است. سوریه بهعنوان کشوری مهم در محور مقاومت بعد از ۱۲ سال میزبان هیات امریکایی شده و رژیم اسرائیل در حال نابودی زیرساختهای تسلیحاتی سوریه است. در همین حال امریکا تجهیزات نظامی جدیدی وارد استانهای شرقی سوریه میکنند و مشخص است که در حال تحکیم حضور نظامی خود در این کشور هستند.
در دیگر سو این سفر در موعد زمانی انجام میگیرد که کاخ سفید آماده چهار سال میزبانی از دونالد ترامپ است. رییس جمهوری که حتما سیاست امریکایی مواجهه با چین را به شدت اجرا میکند. در کنار این سیاست، ترامپ روی خوشی به ایران نیز نشان نخواهد داد و ایران ناگزیر از یارگیری بیناللملی است و چه یاری بهتر از یک عضو دایم شورای امنیت.
آغوش باز خاورمیانه برای چین
در پایان رایزنیهای دوجانبه وزرای امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین تفاهمات مشترک بین دو کشور اعلام شد که بخشی از آن به تحولات کنونی منطقه خاورمیانه اختصاص داشت. در تفاهم مشترک عراقچی و وانگیی آمده است که «منطقه خاورمیانه متعلق به مردم خاورمیانه است و میدان درگیری برای بازیهای کشورهای بزرگ نیست و نباید قربانی مطامع و درگیریهای ژئوپلیتیکی کشورهای خارج از منطقه شود. آینده و سرنوشت کشورهای خاورمیانه باید به دست خود مردم خاورمیانه تعیین شود.»
این بند موفقیت جدی ایران در همراه کردن چین با خود در مواجهه با تحولات شتابان خاورمیانه را نشان میدهد. اما در دیگر سو راهی برای گسترش حوزه نفوذ چین نیز به نظر میرسد که از شرق تا غرب آسیا میتواند نقش آفرین باشد. تاثیر جدی چین بر معادلات پاکستان و افغانستان و همسایگان شمالی ایران بر کسی پوشیده نیست. ایران نیز در این بین مسیر را برای دستیابی چین به غرب آسیا هموار کرده تا حوزه این تاثیرات گستردهتر شود. اگرچه سیاست فعلی این را نشان می دهد که ایران به راهبرد چین در خاورمیانه خوشبین است اما زمان نشان میدهد که آیا این خوشبینی واقعبینانه بود یا خام اندیشانه.
نگاهی به نقش آفرینی چین در منطقه خاورمیانه نشان میدهد که این بازیگر به صورت جدی در حال ایفای نقش سیاسی است و دیگر تنها یک مبدا با کالا و خدمات ارزان نیست.
همچنان کاتالیزور رابطه تهران و ریاض
یکی از مهمترین نقشآفرینیهای چین در سالهای اخیر، میانجیگری و تسهیل مذاکرات ایران و عربستان بود که منجر به از سرگیری رابطه تهران و ریاض شد. در تفاهم مشترک اخیر دو وزیر نیز به این نکته اشاره شده که «از ادامه روند توسعه روابط بین جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی و استمرار رایزنی و گفتوگو بین کشورهای منطقه حمایت میشود.»
اگرچه میتوان خرده گرفت که تهران دستکم اکنون نیاز به کاتالیزوری برای ارتقا رابطه با عربستان ندارد اما به نظر میرسد واقعیت میدانی چنین نیست. در حالیکه صحنه خاورمیانه با تحول جدی در محور مقاومت مواجه شده همه تحلیلها بر لزوم گسترش و تقویت رابطه ایران با عربستان و مصر تاکید دارد که اگر بازیگری مانند چین از این اتحاد مثلثی حمایت کند، احتمال تاثیرگذاری آن بیشتر میشود.
همچنین دو طرف بر حل مساله فلسطین و احیای حق قانونی ملت فلسطین، اجرای موثر توافق آتشبس در لبنان و مبارزه با تروریسم و افراطیگری، آشتی داخلی در سوریه تاکید کردند. نکاتی که به شکل روشنی نشان میدهد که ایران به عنوان یک بازیگر جدی در صحنه خاورمیانه موافق پررنگ شدن نقش چین در این صحنه است.
رابطه دو کشور در چه سطحی است؟
در حالیکه وزیر خارجه ایران از تعابیری مانند راهبردی و آهنین در مورد رابطه دو کشور سخن گفته همتای چینی با تعابیری آسانتر و با وزنی کمتر از منظر دیپلماتیک در مورد رابطه دو کشور سخن گفتهاست. اگرچه همراه با حسن نیت به نظر میرسد:«افزایش هماهنگی و همکاری بین چین و ایران نهتنها به نفع مردم ۲ کشور خواهد بود، بلکه به ارتقای صلح، ثبات و توسعه در منطقه و جهان نیز کمک خواهد کرد. طرفین باید به حمایت از یکدیگر در موضوعات مربوط به منافع اصلی یکدیگر ادامه دهند، به طور پیوسته همکاریهای عملی را پیش ببرند و همکاریها را در زمینههای چند جانبه افزایش دهند.»
نکته تلاقی امروز ایران و چین تاکیدی است که چین در مورد سرنوشت مشترک جامعه بشری دارد که در سه ابتکار بزرگ جهانی پیشنهاد شده توسط شی جین پینگ رئیس جمهوری چین مطرح شده که مورد قدردانی عراقچی نیز قرار گرفت.
بیانیه مشترک ایران و چین
این سفر با بیانیه مشترک ایران و چین نیز همراه بود که عراقچی درباره آن نوشت: «همانطور که در بیانیه آمده، غرب آسیا متعلق به مردم این منطقه است و آینده آن باید توسط خود مردم تعیین شود». در پایان رایزنیها، تفاهماتی میان دو کشور اعلام شد که در آن تأکید شده است که منطقه خاورمیانه نباید میدان بازی قدرتهای بزرگ باشد و سرنوشت کشورهای این منطقه باید توسط خود مردم آنها رقم بخورد.
بیانیه همچنین بر لزوم احترام به حاکمیت ملی، امنیت و تمامیت ارضی کشورهای خاورمیانه تأکید دارد و از جامعه بینالمللی میخواهد که به مطالبات منطقی این کشورها توجه کند و به تصمیمهای مستقل ملتهای خاورمیانه احترام بگذارد. در نهایت، این بیانیه راهحل سیاسی، مبتنی بر حقوق بینالملل و بدون مداخله خارجی را برای برقراری ثبات و آرامش در خاورمیانه ضروری دانسته است.
پایبندی به سند همکاری ۲۵ساله
یکی از اصلیترین موضوعات رابطه ایران و چین، سند همکاری ۲۵ساله بین دو کشوراست که به رغم گذشت چندین سال از این توافق به نظر میرسد هنوز به قراردادهای چشمگیری منشعب از این توافق دست نیافته ایم. اگرچه توافق ۲۵ ساله محرمانه برای دولت وقت ایران هزینههای کلان سیاسی ایجاد کرد.
عباس عراقچی در چین در مورد سند همکاری گفته «جمهوری اسلامی ایران از هیچ کوششی برای بهرهبرداری از ظرفیتهای فراوان تعامل مشترک با چین فروگذار نمیکند و برنامه ۲۵ ساله را مبنای محکمی برای توسعه مناسبات در عرصههای مختلف میداند.»
در بیانیه مشترک در مورد همکاریهای اقتصادی آمده است: «در این دیدار طرفین با تاکید بر ارادهی رهبران دو کشور برای تحکیم و توسعهی روابط راهبردی دو کشور، آخرین وضعیت روابط در حوزههای اقتصادی، تجاری، سرمایهگذاری، انرژی، حمل و نقل، راههای تقویت مناسبات دوجانبه و گسترش همکاریها در چارچوب برنامه همکاری جامع دو کشور را مورد بررسی قرار دادند.»
طبیعتا جزییات اینگونه همکاریها در سفر هیاتهای تجاری مشخص میشود نه در سفر مقام سیاسی.
۳۱۱۳۱۴