به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در روز گذشته، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور کشور، مجدداً موضوع انتقال پایتخت از تهران به شهری دیگر را مطرح کرد. وی با اشاره به مشکل کمبود آب و نابرابری منابع و مصارف در تهران، پیشنهاد داد که پایتخت به شهری در کنار دریا منتقل شود. او تأکید کرد که این تغییر میتواند به حل مشکلات ملی کمک کند.
دکتر مهدی زارع، زمینشناس و استاد دانشگاه، در این خصوص اینگونه گفت:
رئیسجمهور مسعود پزشکیان دوشنبه 11 دیماه 1403 در دیدار مجمع نمایندگان استان سمنان اظهار داشت: "مشکل کمبود آب … به معضل ملی تبدیل شده است. یکی از دلایلی که ما را بر آن داشته است تا به موضوع تغییر پایتخت بیندیشیم، نابرابری میان منابع و مصارف در تهران است. " او پیشنهاد داد که پایتخت به یک شهر در کنار دریا منتقل شود. او تاکید کرد که این تغییر میتواند به حل مشکلات ملی کمک کند. محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهوری نیز در روز ۱۱ دی 1403 در همایش مسئولان روابط عمومی دستگاههای اجرایی در خصوص انتقال پایتخت گفت: دو نظر متفاوت درباره پایتخت وجود دارد؛ یک نظر میگوید پایتخت در همین تهران بماند و نگاهی دیگر نیز تاکید میکند تهران کشش سرویسدهی به جمعیت بالای ۱۰ میلیون نفر را ندارد؛ انتقال پایتخت جز با رضایت و نظر مردم اماکن پذیر نیست."
نگارنده از موافقان انتقال پایتخت از تهران و تمرکز زدایی از همه شهر های پرجمعیت کشور است چرا که تمرکز یالای جمعیت در یک نکته به صورت بالقوه خطر ناک است، به ویژه در کشوری که حدود سه چهارم از شهرهای بزرگش در معرض خطر مستقیم زمینلرزه های بزرگ است . خشکسالی و بحران آب و آسیب پذیری بالا هم مزید بر علت است و بنابراین برای کم کردن ریسک از کلانشهر ها ، از کارهای مهمی که در ایران لازم است انجام شود انتقال پایتخت و تمرکز زدایی از تمام شهرهای پر جمعیت و مدیریت ریسک سوانح در کلانشهر های موجود است.
مدیریت ریسک سوانح در کلان شهر ها اکنون در دنیا یک حوزه میان رشته ای در حال توسعه سریع است که به دنبال تصمیم گیری عمومی در مورد ایمنی و پایداری بزرگترین مراکز شهری در مواجهه با تهدیدات محیط زیستی از سیل، طوفان، زلزله، آتش سوزی و بیماری های همه گیر گرفته تا مخاطرات چندگانه ناشی از تغییرات اقلیمی است. این یک حوزه تخصصی جدید ، رقابتی و نوآورانه است که از پژوهش در سه حوزه جداگانه اما با همپوشانی استفاده می کند: مخاطرات و سوانح ، کلانشهرها، و حکمرانی. در اواخر قرن بیستم، هر یک از این زمینه ها دستخوش تغییرات اساسی شد و فرصت های جدیدی ایجاد شد. ابتدا، نقش انسان در ریسک سوانح برجسته شد و توجه بیشتر به انسان به عنوان عوامل ایجاد ریسک و فراهم کردن زمینه برای ورودیهای علوم اجتماعی و انسانی افزایش یافت. دوم، اندازه، پیچیدگی، و برجستگی سیاسی-اقتصادی شهرهای بسیار بزرگ بر اساس تجربیات سوانح مهمی مانند زلزله هائیتی 2020 مطرح شد که منجر به تشخیص این موضوع شد که همچنین مکانهایی با مخاطرات بیسابقه به عنوان شهرهای فقیر با سرعت زیاد و البته شهر های پر مخاطره ولی مرفه با سرعت کمتر در حال رشدند. سوم، مفهوم تصمیمگیری کلان فراتر سطح اقدامات دولتها گسترش یافته و مشارکتهای طیف وسیعی از گروههای غیردولتی را که قبلاً نقش برجستهای در امور عمومی ایفا نکرده بودند، دربر گرفت. حداقل سه مفهوم جدید از مدیریت ریسک سوانح کلان شهر از این تحولات پدیدار شد: حکمرانی ریسک محور تطبیقی، حکمرانی شهر هوشمند و حکمرانی زیباییشناختی.
حکمرانی ریسک محور تطبیقی بر ظرفیتهای جوامع در معرض خطر برای تطبیق مداوم با عدم قطعیتهای در حال تغییر و پویا در جمعیتهای انسانی و محیط زیست آینده متمرکز است. این نوع حکمرانی یادگیری محور، مشارکتی و هوشمند است.
حکمرانی شهر هوشمند به دنبال بهرهبرداری از قابلیتهای فناوریهای اطلاعات و ارتباطات جدید و نهادهای انسانی مرتبط با آنها برای کارهای خودکار پیشبینی و هشدار و پاسخ به ریسک است.
حکمرانی زیباییشناسانه به اولویتهای نخبگان اجتماعی، علمی، سیاسی در تدوین و اجرای سیاستهای ریسک محور اهمیت میدهد. در این حکمرانی "زیبایی" یک بعد مهم اخلاقی و تمدنی دارد که بر پایه مقررات و زیرساختهای دولتی اعمال می شود.
هیچ کلانشهری تاکنون به طور کامل هیچ یک از این مدلهای حاکمیت ریسک را نپذیرفته است، اما بسیاری از کلانشهر های کشور های مرفه در حال آزمایش تغییرات مختلف و تغییرات ترکیبی هستند که کاربردهای جدید را با شیوههای اداری سنتی ترکیب میکنند. ترتیباتی که متناسب با شرایط محلی ساخته شده اند، هنجار هستند. با این حال، به نظر میرسد برخی از نسخههای حاکمیت ریسک تطبیقی، کاندیدای اصلی برای پذیرش گستردهتر باشد، تا حد زیادی به این دلیل که نیاز به سازگاری مداوم با چالشهای جدید را با تغییر محیطها و جوامع تشخیص میدهد.
سوال مهم آن است که صحبت از پایتخت جدید ایران - در یک شهر ساحلی - در گفته های اخیر رئیس جمهور آیا حاصل جمع بندی یک بررسی کارشناسی است؟ رئیس جمهور قبلا اشاره کرده که " آقای عارف مأموریت بررسی این طرح را بر عهده دارند. بیتوجهی به این موضوع میتواند کشور را در آینده با بحرانهای زیستمحیطی و مشکلات متعدد دیگر مواجه کند" . به نظر می رسد تا زمانی که انتخاب محل جدید بر ئایه یک جمع بندی پانل تخصصی نباشد، مخالفان سیاسی دولت و کارشناسان مخالف ایده انتقال پایتخت همچنان می توانند با یک خط اظهار نظر با اصل موضوع ابراز مخالفت کنند. مثلا پرویز سروری، نائب رئیس شورای شهر تهران در واکنش به اظهارات رئیسجمهوری و با تاکید بر اینکه طرح انتقال پایتخت به نتیجه نخواهد رسید، گفت: "با انتقال پایتخت نه تنها مشکلات تهران رفع نمیشود، بلکه این مشکلات به محل جدید نیز انتقال داده میشوند."