به گزارش خبرآنلاین روزنامه هم میهن نوشت: البته، بسیاری از این نقدها در همان زمان نیز از سوی برخی کارشناسان سیاستخارجی و بعضاً دیپلماتهای ارشد دولتهای وقت مطرح میشد که بههردلیل، در طراحی سیاستها و راهبردهای منطقهای مورد توجه قرار نگرفت و عملاً، نیروهای نظامی میداندار اصلی حضور منطقهای ایران از اواسط دهه ۱۳۸۰ به بعد بودند.
اصولاً، این رویکرد نادرستی است که نقد یک سیاست یا استراتژی را بهمثابه نفی تلاشها و اقدامات کارگزاران و مجریان آن (حتی اگر در مقام فرماندهی قرار داشته باشد)، تعبیر کنیم. همانطور که تلاشها و زحمات کارگزار و مجری یک سیاست نمیتواند ملاکی برای درستی آن سیاست تلقی شود.
کسی منکر مجاهدتها و جانفشانیهای سردار سلیمانی، ابومهدی المهندس و مدافعان حرم نیست. حتی از منظر استراتژیک میتوان از حضور در سوریه و عراق و جنگ با داعش دفاع کرد و آن را اقدامی در جهت امنیتملی و منافعملی ایران دانست. اما آیا تداوم این حضور و یا تکبعدی کردن سیاست منطقهای و یا شکل دادن شرایطی که بخشی از مردم این کشورها، تصویر و تصوری از ایران پیدا کنند که گویی برای اشغال و یا اداره کشورشان در آن حضور دارد؛ رویکردی قابل دفاع است؟
طبعاً، پاسخ منفی است. ازاینروست که به نظر میرسد شرایط کنونی، اتفاقاً فرصتی مناسب برای بازاندیشی درباره رویکردهایی در سیاست منطقهای کشور است که عملًا تداوم و تثبیت و اصرار بر آنها موجب شد محصول مجاهدتها و مبارزات سردارانی چون شهید سلیمانی هم به نتیجهای مناسب نرسد و برعکس، بستر برای بروز نیروهای مخالف و نیز زیادهخواهیهای اسرائیل و حامیان آن فراهم شود. پاسداشت واقعی شهید سلیمانی، منوط به نقد و ارزیابی دقیق راه طیشده در سیاست منطقهای است.
21302