به گزارش "ورزش سه"، روز گذشته ضربه قیچی برگردان محمدعلی کاظمی همه چیز را تحت تاثیر قرار داد و چه بسا ویدیوی این گل دیدنی، بازتابی بیشتر از گلهای استقلال و سپاهان و تراکتور هم داشت و حداقل در زیبایی به صدر جدول گلهای این هفته صعود کرد، گلی که البته در نهایت سه امتیاز مهم را هم به فولاد داد و این تیم را در یک قدمی پرسپولیس نگه داشت.
با این حال زدن چنین ضربهای از یک مدافع، این گل را عجیب و غریبتر هم میکند، گلی که از بیرون محوطه شش قدم و در ارتفاع بالا زده شد تا فولاد آرهنا غرق در شادی شود، هرچند در لحظات اولیه کمتر کسی فکرش را میکرد که این بازیکن زننده گل باشد، تا اینکه گوینده ورزشگاه نام محمدعلی کاظمی را به عنوان گلزن خواند.
کاظمی که فصل گذشته در پیکان حضور داشت و این فصل با تصمیم یحیی گلمحمدی به جمع فولادیها پیوست، در گفتگو با خبرنگار ما پیرامون این بازی و این گل صحبت کرده و در اولین گفتگوی مفصل خود به نکات بیشتری از زندگی و فوتبال خود پرداخته است. این گفتگو را از دست ندهید:
* دیروز برد خیلی خوبی به دست آوردید و فاصله خود با صدر جدول را حفظ کردید.
خدا را شکر بازی خیلی خوبی بود و خوشحالم که توانستیم ببریم و هواداران را راضی به خانه بفرستیم. البته این را هم باید بگوییم که تی م ملوان تیم خوب و قابل احترامی است و برای هواداران آنها خیلی احترام قائل هستیم. خوشحالم که در این بازی گل خوبی زدم و این هم تلاش بچهها بود و این اهمیت داشت که گل منجر به پیروزی شود.
* در مورد گلت صحبت کن، چطوری این ضربه عجیب را زدی؟
عکس العمل سریع بود! قبلا هم چند باری تمرین کرده بودم و در تمرین، مشابه همچین ضرباتی را زده بودم. خدا را شکر سانتر خوب پوریا سرآبادانی بود که باعث شد در چنین موقعیتی قرار بگیرم و گل را بزنم.
* نکته مهم این بود که در ارتفاع خیلی بالایی هم زدی.
مشابه گل رونالدو بود دیگر! البته شوخی میکنم. خیلی هم چیز خاصی نبود، البته دروغ نگویم برای خودم خیلی لحظه جالبی بود و بعد از بازی هم چون برده بودیم خیلی خیلی خوشحال بودم و شب وقتی برگشتم خانه واقعا حس متفاوتی داشتم.
* طرفدار رونالدو هم هستی؟
حقیقتا او یک الگوی کامل ورزشی است و من هم خیلی دوست داشتم که یک روزی بتوانم مثل او گل بزنم و خیلی هم تمرین کرده بودم. بالاخره به عنوان یک مدافع کمتر در این موقعیت قرار میگیرید اما واقعا منتظر این لحظه بودم. از همه همبازیانم متشکرم که من را در چنین موقعیتی قرار دادند. واقعا وقتی موفقیتی مثل گل زدن یا کلینشیت به دست میآید متعلق به همه تیم و حتی همه هوادارانی است که در ورزشگاه حضور دارند، چون فوتبال یک ورزش تیمی است.
* دوست داشتم در مورد زندگی ات صحبت کنیم.
من بچه نازی آباد هستم، از جنوب شهر تهران آمدهام. از استقلال جنوب کارم را شروع کردم، بعد رفتم نفت تهران و آنجا سه سال کاپیتان شدم.
* کدام رده؟
امیدها. بعد در 20 سالگی به لیگ برتر رسیدم و در ذوبآهن بازی کردم و بعد هم که پدیده و پیکان و حالا هم که خیلی خوشحالم در خدمت تیم بزرگ فولاد هستم و شاگرد آقای گلمحمدی شدم.
* کار کردن با آقای گلمحمدی چطور است؟
خدا را شکر میکنم که این فصل هم زیر نظر یکی از بهترین و پرافتخارترین مربیان فوتبال ایران کار میکنم. آقای گلمحمدی از نظر فنی نیازی به تعریف و تمجید من ندارند و از لحاظ روحی هم واقعا خیلی به من و دیگر بازیکنان کمک میکنند. ایشان فراتر از یک مربی، یک معلم فوقالعاده و یک انسان بسیار خوب با روح بزرگ هستند. برای همه بازیکنان ایرانی آرزو میکنم که بتوانند یک روز شاگرد ایشان شوند. ما هم خیلی خوشحالیم که ایشان به همراه آقای مطهری عزیز و کاربلد بالاسرمان هستند.
* خودت هم این فصل بازیکن ثابت تیم هستی.
ببینید این را باید بگویم که از نظر من مهم نیست چه کسی ثابت بازی کند و چه کسی گل بزند. مجتبی نجاریان هم پستی من است که یک بازیکن خیلی عالی و باتجربه است و من خیلی از او یاد میگیریم. ما یک رقابت سالم داریم و سعی میکنیم به همدیگر و مهمتر از آن به تیم فولاد کمک کنیم. بنابراین اهمیتی ندارد چه کسی فیکس باشد و چه کسی نه، مهم این است که میتوانیم در بازیها خوب باشیم و هواداران را خوشحال کنیم.
* فکر میکنی تیمتان بتواند با پرسپولیس، سپاهان و تراکتور رقابت کند؟
صددرصد این توانایی را در تیممان میبینیم و فکر و ذکرمان همین است. تمام هدفمان این است که بالاتر از این سه تیم قرار بگیریم و تا آخرین لحظه با این تیمها رقابت خواهیم کرد. با حمایت هواداران حتما میتوانیم کار بزرگی انجام بدهیم.
* زندگی در خوزستان چطور است؟
خوزستان منطقه خیلی خوب با مردم خونگرم است. البته صادقانه بگویم از وقتی آمدم تمرکزم کامل روی فوتبال بوده و وقت نداشتم زیباییهای شهر را کامل ببینم. اما هر برخوردی که با مردم خوزستان داشتم چیزی جز انرژی مثبت ندیدم.
* ارتباطت با هواداران چطور است؟
عالی! ااز هواداران تشکر میکنم که از دیشب خیلی به من لطف داشتند و حس خیلی خوبی به من دادند. امیدوارم بتوانیم آنها را خوشحال کنیم.
* گفتی از جنوب شهر آمدی، حتما خیلی سخت بود که به سطح اول فوتبال برسی.
بله واقعا سخت بود، چیزهایی در زندگی دیدیم که شاید گفتنش هم آسان نیست. اما به هر حال این زندگی است و هرروز باید تلاش کنی. من هر وقت به سختی خوردم، با فوتبال به زندگی برگشتم.
* چقدر درس خواندی؟
من دانشگاه آزاد تهران رفتم برق صنعتی اما بعد از چند ترم دیگر رها کردم. یعنی به خاطر فوتبال نتوانستم بروم. من چون پدرم فوت کرده بود و دیگر مجبور بودیم برای زندگی تلاش کنیم.
* چند سالگی پدرت را از دست دادی؟
سه سالگی.
* حتما خیلی دشوار بوده برایت اما با فوتبال توانستی از این سختی عبور کنی.
من خوره فوتبال بودم. کل زندگی ام فوتبال بود. خیلی دوست داشتم فوتبالیست شوم و هر وقتی هم شکست میخوردم، از هر لحاظی، دوباره سعی میکردم با فوتبال خودم را آرام کنم. فوتبال برایم جادو میکرد.
* آرزویت چیست؟
آرزویم این است که همه به آرزوهایشان برسند یا حداقل بستری داشته باشند که بتوانند برای آن تلاش کنند. میدانم خیلی از استعدادهای فوتبال هستند که به خاطر زندگی سخت، شاید نتوانند شکوفا شوند اما دوست دارم به آنها بگویم که تلاش کنید و تسلیم نشوید. خودم هم همیشه تلاش میکنم که هرروز بهتر از دیروز باشم.