خبرگزاری مهر – گروه استانها: مراسم پنجمین سالگرد شهید حاج قاسم سلیمانی در قنات ملک امروز با حضور گسترده مردم روستاها و عشایر این منطقه برگزار شد.
روایت عشق، ایثار و ارادت مردم قنات ملک ادامه دارد؛ روستایی کوچک و عشایری در کوهستانهای شهرستان رابر، امروز جمعه با وجود بارش برف سنگین و سرمای شدید شاهد برگزاری مراسم پنجمین سالگرد شهادت سردار دلها، حاج قاسم سلیمانی، بود.
این روستا که در دل کوههای پر برف جای گرفته، برای چند ساعت، مرکز عشق و ارادت مردمی شد که خود را از گوشه و کنار ایران، به این مکان رسانده بودند.
بهرغم برف و بوران شدید حضور چشمگیر مردم نشان از جایگاه ویژه سردار سلیمانی در قلب ملت داشت. قلبهایی که گرمای عشق به حاج قاسم را زنده نگه داشتند از نخستین ساعات صبح، مردم از مناطق مختلف استان کرمان و حتی از استانهای دیگر، راهی قنات ملک شدند. برخی با خودروهای شخصی، برخی با اتوبوس، و عدهای نیز پیاده مسیرهای پرپیچوخم کوهستانی را طی کردند. در ورودی روستا، گروهی از عشایر با لباسهای سنتی به استقبال آمده بودند.
یکی از عشایر که چهرهای آفتابسوخته داشت و عکس حاج قاسم را در دست داشت گفت: حاج قاسم نهتنها سردار جنگ بود، بلکه برای ما پدر، برادر و حامی بود. اینجا روستای کوچکی است، اما قلبهای ما برای او بزرگ است.
وی افزود: بسیاری از فرزندان ما در راه این شهید پا گذاشتهاند و او را الگوی خود میدانند.
یکی از زنان، درحالیکه به سختی چهره خود را از سرمای هوا میپوشاند، با صدای لرزان اما محکم گفت: او همیشه به ما میگفت دعا کنید که ایران سربلند بماند و پیرو ولایت فقیه باشید سردار سلیمانی تا زمانی پدر و مادرش در قید حیات بودند به صورت منظم به آنها سر میزند و بسیار به آنها احترام میگذاشت.
نوای نوحه و اشکهای جاری
صدای نوحهخوانی و سرودهای انقلابی در میان برف و باد کوهستان پیچیده بود. نوحهخوان، با لحنی پرشور، اشعاری را درباره رشادتها و ایثار سردار سلیمانی میخواند.
جمعیت که در میان برف ایستاده بودند، با اشک و سکوت، نوای نوحه را همراهی میکردند. پیرمردی که با چوبدستی و دشواری قدم برمیداشت، گفت: من ۸۰ سال دارم، اما حاج قاسم برای من الگوی زندگی بود. اگر بارش برف هم ۱۰ برابر بود، باز هم میآمدم. او به ما یاد داد که سختیها مانع عشق نمیشوند.
پرچمهای ایران و حزب الله در دستان کودکان
کودکان روستا، پرچمهای حزب الله و ایران را در دست گرفته بودند و با هیجان در میان جمعیت میدویدند. یکی از آنها، که شاید ۷ یا ۸ ساله بود، گفت: آرزوی بچههای روستا این است که مانند حاج قاسم باشند و تلاش میکنیم مانند او زندگی کنیم.
این کودکان، نسلی بودند که خاطره حاج قاسم را از والدین خود شنیده بودند و حالا، با چهرههای خندان، ارزشهایی را که او برای آنها ایستاد، زنده نگه میداشتند.
مسافران راه دور با قلبهایی نزدیک
جوانی که از شهر کرمان با خودرو شخصی خود آمده بود، گفت: ما فقط به عشق حاج قاسم آمدیم. او برای همه مردم ایران یک الگوست. نمیتوانستم این روز را در خانه بمانم. باید اینجا میبودم تا نشان دهم که خون او در رگهای همه ما جاری است.
مسافران دیگری نیز بودند که از استانهای مختلف خود را به این مراسم رسانده بودند. آنها، باوجود سختی راه و سرمای شدید، شور و عشق خود را به سردار سلیمانی نشان دادند.
شمعهایی که در دل برف روشن شدند
در پایان مراسم، مردم با شمعهایی در دست، دور هم جمع شدند. و زینب سلیمانی یادگار حاج قاسم را در بر گرفتند. شمعها در میان برف روشن شدند و نور آنها، درخشش امید و آرمانهایی بود که حاج قاسم به خاطر آنها ایستادگی کرد.
در این لحظات، سکوتی عمیق حکمفرما بود. فقط صدای زمزمههای دعا و اشکهای جاری به گوش میرسید. یک زن میانسال که دستانش از سرما سرخ شده بود، گفت: این شمعها، نمادی از نوری است که حاج قاسم در دل ما روشن کرده است. ما اینجا جمع شدهایم تا بگوییم او همیشه در قلبهای ما زنده است.
ارادت بیپایان به سردار دلها
این مراسم، فراتر از یک یادبود بود. مردم در قنات ملک، نشان دادند که عشق به سردار سلیمانی، فراتر از مرزها، قومیتها و حتی زمان است. صدای پای مردمی که با سختی به این روستا آمده بودند، گواهی بود بر زنده بودن آرمانهای او. درحالیکه برف همچنان میبارید و کوهستان در سپیدی فرو رفته بود، گرمای قلبهای مردم، تصویری جاودان از عشق و ارادت به سردار سلیمانی را به یادگار گذاشت.