خبرگزاری مهر، گروه بین الملل، الناز رحمت نژاد: یکی از پیامهای جهانی امام راحل از آغاز نهضت و انقلاب اسلامی رهایی مردم مسلمان منطقه منوط به بیرون راندن بیگانگان از منطقه و خشکاندن ریشههای این ناامنی هاست؛ شهید قاسم سلیمانی فرمانده محبوب و مقتدر که در مکتب امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری به خوبی درس آموخته بود، میدانست نیرویی میتواند سازنده صلح و امنیت در منطقه باشد که بتواند بر این چالشهای بی ثبات ساز فائق آید و با ریشههای نا امنی مبارزه کند.
سردار سلیمانی اولین فرمانده نظامی جهان بود که به درخواست دولتهای سوریه و عراق، خود را به عمق میادین پرخطر رساند و با استعداد نظامی خود ملتهای منطقه را انسجام و اتحاد بخشید. محورهای مقاومت را در کشورهای متعدد فعال کرد و بهواسطه بسیج، توانست صحنه مدیریت جدیدی را خلق کند که شکست آمریکاییها در منطقه را به دنبال داشت.
او با زمین گیر کردن تروریستهای تکفیری مورد حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی، آزاد سازی موصل عراق و پایان داعش بزرگترین خدمت را به ملتها و دولتهای منطقه و حتی دولتها و ملتهای فرا منطقهای کرد.
شهید القدس در ایجاد صلح و امنیت منطقهای، مبارزه با تروریسم تکفیری، دفع تهدید داعش از مرزهای جمهوری اسلامی ایران، شکست طرحهای آمریکا در منطقه، تکامل محور مقاومت، تعمیق و گسترش جغرافیای مقاومت و احترام به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشورها نقش حیاتی داشته است. قاسم سلیمانی به فرموده رهبر معظم انقلاب «چهره بین المللی مقاومت» بود.
همزمان با فرا رسیدن سالروز شهادت سردار قاسم سلیمانی، هفته مقاومت و روز جهانی مقاومت در فرصتی که دست داد در پرونده «نقش سردار امنیت در امنیت منطقه و جهان» به بررسی مباحث چالش جدید در غرب آسیا و نقش کشورها در آن، نقش سردار سلیمانی در صلح و امنیت منطقهای، مبارزه با تروریسم تکفیری، کاهش تهدیدات داعش علیه اروپا، دفع تهدید داعش از مرزهای جمهوری اسلامی ایران، از بین بردن داعش در منطقه، شکست طرحهای آمریکا در منطقه، جلوگیری از تجزیه کشورها، تشکیل محور مقاومت، تغییر معادله قدرت به نفع جریان مقاومت در منطقه، ایجاد اخوت بین دو ملت ایران و عراق، حفظ ثبات و امنیت در منطقه با دفاع از حاکمیت ملی کشورها، ارائه الگوی دفاع بومی در کشورهای منطقه، تقویت عمق استراتژیک، امنیت، مصالح و منافع جمهوری اسلامی، ایجاد مؤلفه جدید در عرصه سیاسی و قدرت منطقه، تقویت و تثبیت پایههای قدرت کشورهای منطقه و تأسیس نظریه امنیت منطقهای پرداختیم.
قسمت اول تا چهارم پرونده مورد اشاره که به «چالش جدید در غرب آسیا و نقش کشورها در آن» و ««نقش سردار سلیمانی در امنیت منطقه و جهان»» اختصاص دارد از پیوندهای زیر قابل مطالعه و بررسی است.
«شهید سلیمانی؛ ژنرال صلح ساز منطقه و فاتح نبرد علیه تروریسم»
«شهید سلیمانی معمار امنیت منطقهای و جهانی؛ وقتی دروغ آمریکا در جنگ با تروریسم افشا شد»
«حضور میدانی حاج قاسم چگونه محور مقاومت را به جریانی اثرگذار در سطح منطقه و جهان تبدیل کرد؟»
«سردار سلیمانی؛ زمینهساز تقویت وحدت و برادری میان ملت ایران و عراق»
مشروح قسمت پنجم و پایانی پرونده «نقش سردار امنیت در امنیت منطقه و جهان» در ادامه گزارش میآید:
ایجاد مؤلفه جدید در عرصه سیاسی و قدرت منطقه
در غرب آسیا تقابل سه عامل اساسی جغرافیا، سیاست و قدرت در کنشگری هر کشوری نقش دارد و باید به این سه عامل توجه کند. با توجه به تفاوت ساختارهای سیاسی، جغرافیایی و ژئوپولیتیکی، فرهنگی و مذهبی در کشورهای منطقه و از سوی دیگر تهدیدات سازمان یافته کشورهای قدرتمند خارج از غرب آسیا، این منطقه را تأمین کنند منافع خود میدانند، لزوم هوشیاری و بیداری مردم این منطقه در مقابل اهداف استعماری این قدرتها و مقابله با توطئهها و اهداف و برنامههای شوم آنان امری بسیار مهم و ضروری است و شکل دهی به جریانی توانمند در برابر سلطه گری اجانب و همچنین تفکر سلطه پذیری برخی از حکومتهای منطقه و تثبیت و پایداری جبههای به نام مقاومت است که از مؤلفههای نوین قدرت در منطقه خواهد بود از تلاشهای خستگی ناپذیر سردار سلیمانی در منطقه است که برای مردم این منطقه پیامدها و نتایج داخلی، منطقهای و بین المللی فراوانی در پی خواهد داشت.
تقویت و تثبیت پایههای قدرت کشورهای منطقه
شهید سلیمانی هیچ جایی پا نگذاشت مگر اینکه تهدید خارجی وارد آن کشور شده بود مانند تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان یا تهدید داعش در عراق، سوریه و لبنان. سردار سلیمانی بر اساس منطق قدرت، نخست منابع مادی را تقویت کرد. سپس سعی کرد هر کنشگری در قواعد ملی و محلی کشورش رشد کند؛ یعنی هر کسی در نسخه بومی خود رشد کند. او پایههای قدرت را بر اساس نسخه بومی کشورها تثبیت کرد مثلاً کسی قدرت حذف حزب الله در لبنان را ندارد چون حزب الله در این حکومت نهادینه شده است.
در عراق حشد شعبی نیروی با تجربه و مردمی عراق و با پشتوانه اکثر مردم و بزرگان و طوایف عراق و همچنین حمایت علما و مراجع تقلید به ویژه حضرت آیت الله سیستانی و نیز هم وزن یک ارتش بزرگ برای مقابله با تهدیدات آن کشور تأسیس کرد. در یمن جنبشی به گستره یمن و تا خلیج عدن و باب المندب را در سیطره خود خواهد داشت. اینها نمونههای عینی هستند که در ساختار حکومت و قدرت کشورها رسمیت پیدا کرده و حضور دارند. گروهها و جنبشهای فراوانی در منطقه و جهان قابل پیش بینی هستند که با تفکر و اندیشه مرد مقاومت، حمایت و شکل گرفته و در آینده قدرت و توانایی خود را در برابر ظلم و تجاوز به هر یک از کشورهای خود به منصه ظهور خواهد رساند.
تأسیس نظریه امنیت منطقهای
آمریکا و برخی از دولتهای اروپایی برای تضعیف امنیت در غرب آسیا، پروژه چندوجهی «ایجاد گروههای تروریستی تکفیری» مانند القاعده و داعش برای باز مهندسی منطقه شکل دادند و با کمک عربستان و رژیم صهیونیستی دنبال شد. یکی از وجوه این پروژه، تغییر مرزهای جغرافیایی از طریق تجزیه کشورهای اسلامی بود و در این مسیر میبایست حاکمیت ملی کشورها تضعیف شده و تمامیت ارضی آنها، خدشه دار شود.
از سوی نظریه پردازان غربی، تجزیه عراق و سوریه و تقسیم این کشورها به سرزمینهای کوچکتر در جهت تأمین امنیت رژیم صهیونیستی بود و باید تدابیر غربی در این زمینه اتخاذ میشد. سردار سلیمانی به عنوان یک آینده پژوه، با شناخت سیاستهای غرب و برای ممانعت از اجرای پروژه آنها، به نظریه امنیت منطقهای رسید. بر اساس این نظریه، امنیت کشورهای اسلامی غرب آسیا به هم پیوند خورده و یکدیگر را مورد تأثیر قرار میدهند. به عبارت دیگر ناامنی در سوریه امنیت در عراق را خدشه دار کرده و عدم امنیت در عراق، بر امنیت ایران تأثیر میگذارد.
سردار سلیمانی برای تأمین امنیت در غرب آسیا و مقابله با ترفندهای غرب به مدل «مقاومت» رسید و مبارزه با افراط گرایی و تروریسم را بر مبنای توسعه راهبرد مقاومت شکل داد. حاج قاسم درواقع به غربیها بدل زد، آنها به دنبال ایجاد تفرقه در جبهه مبارزه با صهیونیسم بودند و سردار سلیمانی با متحد کردن این کشورها در قالب «محور مقاومت» آنها را با هم متحد کرد. معجزه حاج قاسم این بود که هفت ملیت یعنی سوریها، لبنانیها، ایرانیان، پاکستانیها، افغانستانیها و عراقیها را زیر چتر مقاومت، در کنار هم قرار داد. او با استفاده از هویت و فرهنگ بومی هر کشور و نه با تحمیل نسخه بومی ایران، محور مقاومت را شکل داد. حزب الله با هویت لبنانی، حشد شعبی با هویت عراقی و زینبیون، فاطمیون، حیدریون بر اساس قواعد ملی و محلی کشور خود ایجاد و رشد کردند. به همین دلیل امروز هیچ عاملی توانایی حذف این نیروها را ندارد و روزبه روز قدرت تأثیرگذاری آنها بیشتر میشود.
فرجام کلام
سردار سلیمانی با نظریه امنیت منطقهای، هر کشور را نسبت به تأمین امنیت ملی و همسایگان دوست خود حساس کرد و محور مقاومت، ترفندهای غرب در تغییر جغرافیای منطقه و تأمین امنیت رژیم صهیونیستی را با شکست مواجه کرد. او به عنوان چهره شاخص مقاومت و نماد مقابله با تروریسم، در جنگ ۵۱ روزه در کنار فلسطینیهای سنی مذهب ماند و در جنگ ۳۳ روزه با نیروهای شیعه حزب الله، شکست رژیم صهیونیستی را رقم زد. در اوج بحران سوریه، شخصاً به کمک بشار اسد رفت و در آستانه سقوط بغداد با عبور از فراز نیروهای داعش به این شهر رسید و عملیات ضد تروریستی را تا حصول نتیجه رهبری کرد.
سردار سلیمانی با کمک نیروهای جان بر کف محور مقاومت، از حاکمیت ملی و تمامیت کشورهای منطقه دفاع کرد و با تنگ کردن عرصه بر رژیم صهیونیستی و حامیان غربی و عربی او، امید را در دل مردم منطقه زنده کرد و از سوی مقام معظم رهبری، قهرمان امت اسلامی لقب گرفت. امروز نیز اتحاد و یکپارچگی کشورهای ضد صهیونیسم در غرب آسیا و تبدیل محور مقاومت به اتحاد مقاومت، موجب تأمین امنیت و افزایش قدرت منطقه خواهد شد.
با شهادت سردار سلیمانی، نه تنها مسیر او بسته نشد، بلکه محور مقاومت در مقابل داعش و افراط گرایی تقویت و نقش شوم آمریکا برای تغییر مرزهای جغرافیایی و سرنگونی کشورهای مستقل خنثی گردیده و اخراج نیروهای اشغالگر آمریکایی از منطقه تسریع شد. هر چند جمهوری اسلامی ایران با رفتن سردار سلیمانی ضایعه دردناکی را متحمل شد و حضور دهها میلیون مردم ایران و عراق در مراسم تشییع وی و تاکید بر انتقام از قاتلان وی، مسیر او را پشتیبانی کرد و ملت ایران در زیر غیر انسانیترین تحریمها و فشارهای اقتصادی قرار گرفت، اما به قطع و یقین باطل رفتنی است و حق پیروز خواهد.