هیچ وقت مفهوم "بابا" را لمس نکردم

خبرگزاری ایسنا یکشنبه 16 دی 1403 - 10:59
۱۶ دیماه در تقویم ایران به نام شهدای دانشجو نام‌گذاری شده است. شهید محمد حسین زینت‌بخش، یکی از فرماندهان گردان جهاد سازندگی و از دانشجویان شهید دانشگاه فردوسی مشهد بوده است. وی در سال ۱۳۳۷ در بیرجند به دنیا آمد و در ۱۶ شهریور سال ۱۳۶۴ در عملیات قادر در اشنویه به مقام والای شهادت نائل گشت. ایسنا گفت‌وگویی با یکی از فرزندان این شهید انجام داده‌ است که شرح آن را در ادامه می‌خوانید.

-لطفا خودتان را معرفی کنید و از فعالیت‌های خود بگویید.

مرضیه زینت‌بخش هستم، متولد سال ۱۳۶۴ در مشهد. کارشناسی علوم تربیتی را از دانشگاه فردوسی گرفتم و پس از آن وارد آموزش‌وپرورش شدم. بعد از گذشت چند سال، ادامه تحصیل داده و کارشناسی ارشد مدیریت دولتی گرفتم. در حال حاضر نیز با ۱۵ سال سابقه، مدیر دو شیفت یک مدرسه ابتدایی در یکی از نواحی شهر مشهد هستم.

مادر من در یک خانواده فرهنگی به دنیا آمدند و در سال ۱۳۶۰ با پدرم ازدواج کردند. در آن زمان ایشان دیپلم داشتند اما بنا به خواست پدرم، بیرون از منزل کار نکردند و روشنی‌بخش چراغ خانه شدند. چندین سال پس از شهادت پدر، زمانی که من و برادرم بزرگ‌تر شده بودیم، مادر وارد آموزش‌وپرورش شده و فعالیت خود را آغاز کردند. برادر بزرگ‌تر من علی آقا متولد سال ۱۳۶۲ است. او نیز در این سال‌ها فعالیت‌های اثربخش فراوانی برای خدمت‌رسانی به شهر و مردم انجام داده است. مادرم حساسیت زیادی به تحصیل و تربیت ما داشتند. امروز که به گذشته فکر می‌کنم به خودم می‌گویم کاش آن سال‌ها طور دیگری گذشته بود، در مدارس شاهد برای مراقبت و آموزش و پرورش فرزندان شهدا، برنامه‌های خاصی اجرا می‌شد، دبیران برجسته، ویژه‌برنامه‌های فرهنگی، مراسم و برنامه‌های مرتبط با شهادت و ایثار و خیلی موارد دیگر که قطعا همه آن‌ها برای حمایت بیشتر ما طراحی شده بود. اما من در همان سال‌ها هم همیشه فکر می‌کردم که تحت فشار زیادی هستم و شاید فرصت سوگواری برای نبودن پدرم را در اختیار نداشته‌ام.

- در آن سال‌ها، این مسئله که هرگز پدر خود را ندیدید چه تاثیری بر روحیه شما داشت؟

واژه‌ "پدر" یا "بابا" آن‌طور که برای بقیه معنا دارد، برای من ملموس نبوده و هیچ وقت آن را حس نکرده‌ام. چهل روزه بودم که خبر شهادت پدرم رسید. دختری که پدر خود را در میان چند عکس به‌جامانده و پاره‌ای از خاطرات بستگان و آشنایان، جست‌وجو کرده است، چگونه می‌تواند تصور قابل درکی از رابطه پدر و فرزندی داشته باشد؟ این‌ها جزئیات تاثیرگذار ذهن دختر نوجوانی‌ است که هرگز حضور پدر را در کنار خود نداشته و به علت شرایط حاکم، شاید خیلی وقت‌ها به خود اجازه عزاداری هم نداده و به احترام مفهوم فرزند شهید بودن، لحظات بسیاری لب به روایت فقدان نگشوده است. البته که آن حسرت‌ها، امروز شکل خود را پیدا کرده‌ و گویی پخته‌تر شده‌اند. امروز ما از خودمان می‌پرسیم که اگر پدرمان زنده بود، چه رفتاری داشت و چه  انتخاب‌هایی می‌کرد و این برای ما بسیار ارزشمند است.

-از پدرتان کمی بیشتر به ما بگویید.

پس از فوت پدربزرگ پدری که ایشان هم ارتشی بودند، من وقت بیشتری را در کنار مادربزرگم می‌گذراندم و او گهگاه خاطراتی از پدر برایم نقل می‌کرد. برای مثال تعریف می‌کرد که او همیشه به تحصیل علاقه داشته، چه در زمان مدرسه و چه بعد از آن که در انستیتو به کسب علم مشغول بوده‌ است. برای قبولی در دانشگاه هم چهار ماه در زیرزمین خانه به شکل تمام‌وقت به درس‌خواندن پرداخته است و عاقبت توانسته در دانشگاه فردوسی مشهد قبول شود. درست در زمانی که به عنوان جهادگر در جهاد سازندگی مدافع این مرز و بوم بوده، در جبهه هم فعالیت داشته است.

پدرم در جهاد سازندگی، مسئول منطقه احمدآباد بودند و به گفته مادرم، در زمان مسئولیت‌شان همیشه دو خودکار در جیب داشتند تا مبادا از خودکار اداره برای کار شخصی استفاده کنند یا اینکه در زمان وضع حمل مادرم، پدرم حتی حاضر نشده از ماشین اداره که در خانه پارک شده بوده برای رساندن ایشان به بیمارستان استفاده کنند. با شروع دانشگاه نیز همچنان به همین مسیر ادامه داده و همزمان علم و جهاد را به پیش می‌برده است. او درست در میانه این راه و در عملیات قادر- اشنویه، به مقام شهادت نائل شد؛ شهریور سال ۱۳۶۴ و در سن ۲۷ سالگی.
مادرم در این‌ سال‌ها بارها به من و برادرم گفته‌اند که پدرتان برای هدفش شهید شد و شما هم برای ساختن زندگی و رسیدن به اهداف‌تان باید تلاش کنید. ایشان از پدرم نقل می‌کنند که گفته بودند دلم می‌خواهد به یکباره و درجا شهید شوم و با تنی سالم به دیدار معبود بشتابم. که همین‌طور هم شد و ایشان با یک گلوله در سینه به شهادت رسیدند.

الان که در آستانه چهل سالگی‌ ام، از همرزمان پدرم شنیده‌ام که خلق‌وخو و بعضی از رفتارهایم بسیار به او شباهت دارد. حسرت دیدن او همیشه با من بوده است. در سنین نوجوانی و جوانی خیلی دلم می‌خواست او را ببینم، حتی اگر می‌شد در خواب. برای همین یک بار نذر کردم. درست یادم هست که دبیرستانی بودم و شب جمعه بود که خوابش را دیدم. این اتفاق را بار اول است که بازگو می‌کنم. نذر کردم و پدرم به خوابم آمد، چهره‌اش را ندیدم، کلامی بین ما رد و بدل نشد، تنها هاله‌ای از او بود و در همین هاله من کاملا حس کردم که او پدر است. تا مدت‌ها پس از این خواب، من آدم دیگری بودم و حال مناسبی نداشتم. تا اینکه به دعوت یکی از دوستان نزدیک، در سخنرانی روز اول سال رهبر انقلاب در حرم مطهر رضوی، به حرم رفتم. با دیدن ایشان از نزدیک، دوباره همان اتفاق افتاد، همان حال و همان احساسی را تجربه کردم که در خواب با پدرم برایم اتفاق افتاده بود و  بسیار حس غریبی بود که دیگر هرگز تکرار نشد.

-به نظر شما مهم‌ترین رسالت امروز ما در برابر نسل جوان کشور چیست؟

امروز همه چیز با سرعتی سرسام‌آور در حال تغییر است. بچه‌های ما هم با همین سرعت در حال تغییرند. من کارشناس اداره آموزش‌وپرورش هم بوده‌ام. آن‌جا بود که با دقت و بررسی بیشتر متوجه شرایط حساس کنونی شدم. گاهی از خودم می‌پرسیدم که پدر من رفت برای اینکه ما امروز در این شرایط باشیم؟ گاهی دیدن وضعیت برخی از جوانان و نوجوانان باعث شده بیشتر به ادامه مسیر مصمم شوم و بیشتر بر تقویت ارزش‌های دینی و اخلاقی تمرکز کنم. سعی می‌کنم طوری عمل کنم که فاصله حرف و عملم روزبه‌روز کم‌تر شود و زمانی که نکته‌ای را به نوجوان یا جوان امروز می‌گویم، مرا در قالب یک آدم واقعی ببیند نه کسی که فقط شعار می‌دهد.

وضعیت نظام آموزشی و تربیتی ما از آموزش‌وپرورش گرفته تا تحصیلات تکمیلی، در بخش‌های مختلف کشور مهم و تاثیرگذار است و ما باید تمام تلاش خود را برای پرورش و راهنمایی نسل جدید انجام دهیم. برای دستیابی به این هدف، یکی از بزرگ‌ترین رسالت‌های ما آگاهی‌بخشی و اطلاع‌رسانی به خانواده‌هاست. همه چیز از خانواده آغاز می‌شود، پدر و مادرند که به شکل‌گیری هویت فرزند خود و ایجاد ارزش‌ها در او جهت می‌دهند و ما باید بتوانیم با مشاوره تخصصی و همراهی به‌موقع، یاری‌دهنده دانش‌آموزان و دانشجویان‌مان باشیم.

برای اینکه از راه پدران‌مان به فرزندان‌ امروز بگوییم، دیگر نباید حرف‌های کلیشه‌ای زد، بلکه عملکرد و رفتار ما باید به‌گونه‌ای باشد که برای آنان باور پذیر باشد. در تمام این سال‌ها، دوستان و بزرگان برای شنیدن خاطراتی از پدر و گرامیداشت یاد او به منزل ما رفت‌وآمد داشته‌اند، اما من از بعضی از آن‌ها شنیدم که آمدنشان را به پای خود نمی‌دانستند و آن‌هاست که در خاطرم به شیرینی مانده است. شنیده بودم که کسی می‌گفت الان که می‌خواهم از خانه شما بروم، حالم خوب است و به کلی با قبل از آمدن تفاوت دارد. این‌ها از زنده بودن شهدا حکایت دارد؛ از حضور و حیاتشان میان ما. ما هم باید طوری عمل کنیم که این حیات، برای نسل امروز معنا و مفهوم خودش را حفظ کند.

در ادامه  این گفت‌وگو به سراغ یکی از دوستان و هم‌رزمان شهید زینت‌بخش رفتیم. حاج‌آقا محمدعظیم شهیدی، از فرماندهان جهاد سازندگی در جبهه‌ها.

-لطفا شهید زینت‌بخش را از دریچه نگاه خودتان برای ما توصیف کنید.

شهید زینت‌بخش از بچه‌های قدیمی جهاد و رئیس بخش احمدآباد بود. او فردی بسیار مومن، باوقار، متین، باتقوا و از نیروهای عملیاتی ما بود. فرمانده‌ای شجاع و جهادی که در یکی از همین عملیات‌ها در آذربایجان‌غربی و اشنویه به مقام شهادت رسید. خوب است اشاره کنم که اولویت همه ما جهادگران در آن زمان، ابتدا جهاد سازندگی و خدمت‌رسانی بود و خانواده در اولویت‌های بعدی قرار می‌گرفت. او نیز از این قائده مستثنی نبود و هرکجا و هر زمان که نیاز بود، در میدان حاضر می‌شد. در کنار این روحیه جهادی، ساده‌زیستی هم از ویژگی‌های بارز فرماندهان جهاد سازندگی و البته ایشان بود.

-از آشنایی‌تان با خانواده شهید برای ما بگویید.

خانواده شهید زینت‌بخش، خانواده‌ای با طبع بلند و بسیار متدین هستند. فرزندان شهید مانند فرزاندن خود من هستند. ایمان، سلامت نفس، وفاداری به انقلاب و سلامت در کار را دقیقا همان‌طور که در پدرشان بود می‌توان در آنان دید. این خانواده مومن و مقید در این سال‌ها از هیچ امکانات دولتی استفاده نکردند، هیچ امتیازی نگرفتند و از هیچ امتیازی مبنی بر خانواده شهید بودن، استفاده نکردند. همسر شهید زینت‌بخش خانم بسیار خوش‌قلب و متدینی هستند که تمام مسئولیت اداره منزل و تربیت فرزندان را با استقلال و تلاش سرسختانه، خود به عهده گرفت و دست خیر هم داشت و دارد. به نظر من این خانواده همان‌طور که پدرشان می‌خواست، عاقبت‌به‌خیر شده‌اند.

انتهای پیام

منبع خبر "خبرگزاری ایسنا" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.