به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما، عبدالباری عطوان سردبیر روزنامه اینترنتی رای الیوم در یادداشتی نوشت: سوالی که این روزها چه در میان شهروندان عادی لبنان، چه در محافل سیاسی و حزبی، چه در دولت و چه خارج از آن به کرات تکرار میشود این است که سرنوشت توافق آتش بسی که بیست و هفتم نوامبر گذشته امضا و اجرا شد چه میشود؟ آیا بعد از ۶۰ روز تمدید میشود یا از بین میرود و در نتیجه، جنگ به همان شکلی که قبل از آتش بس بین رژیم اشغالگر اسرائیل و مقاومت لبنان به رهبری حزب الله رخ داد، مجدد آغاز میشود؟
بدون شک اسرائیل بزرگترین ذینفع این توافق بود؛ چرا که بعد از اینکه صدها موشک نقطه زن در روز یکشنبه بزرگ به تل آویو رسید، اتاق عملیات و پایگاه گلیلوت، مقر اطلاعات و یگان ۸۲۰۰ و پایگاههای هوایی و نظامی در اشدود، حیفا، صفد و نهاریا موشک باران شدند و بیش از ۴ میلیون شهرک نشین یهودی به پناهگاهها گریختند و فرودگاه بن گوریون در آن روز چند بار بسته شد، اسرائیل به سرعت به متحد و فرستاده آمریکا یعنی آموس هوکشتاین متوسل شد تا در اسرع وقت توافق آتش بس به سرانجام برسد.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، پس از اینکه موشکهای حزب الله به اتاق خواب او در قیساریا رسید و صدها هزار اسرائیلی به پناهگاههای امن در اروپا و آمریکا گریختند، متوجه شد که اسرائیل نمیتواند در چند جبهه بجنگد و با این حجم انبوه موشک ها، چه مافوق صوت یمن و بالستیک از جنوب لبنان و نیز پهپادهای پیشرفته عراق، مقابله کند به همین دلیل به سرعت این توافق را پذیرفت و اظهاراتی به بیرون درز کرد مبنی بر اینکه هدف تجاوز اسرائیل به لبنان، نابودی کامل حزب الله نبود چرا که حزب الله با مقاومت به رهبری حماس حماس در نوار غزه تفاوت دارد.
عطوان ادامه داده است: نیروهای اسرائیلی موفق شدند قبل و بعد از تجاوز، حملاتی دردناک علیه حزبالله انجام دهند، از جمله انفجار پیجرها و ترور اکثر رهبران رده اول حزب الله و در رأس آنها سید حسن نصرالله و جانشین او سید هاشم صفی الدین. بعد از این اقدامات نیز، جنوب لبنان، خاستگاه مردمی حزب الله را در ضاحیه، بقاع و دیگر مناطق جنوبی لبنان درهم کوبید، اما در دست گرفتن کنترل یا بهتر است بگوییم اشغال نوار مرزی به عمق ۱۰ کیلومتر تا جنوب رود لیتانی، بزرگترین دستاورد برای اسرائیل و خطرناکترین ودردناکترین اتفاق (برای لبنان) بود.
حزبالله به شدت به این توافق آتشبس نیاز داشت تا نفسی تازه کند، ساختار نظامی و سیاسی داخلی خود را سامان دهد، خلأهای ناشی از ترورها را پر کند و رهبران جوان را به صف اول بکشاند، اما بزرگترین معضلی که به آن توجه نشد، موفقیت تجاوز سه جانبه آمریکا، ترکیه و اسرائیل در سرنگونی تاج سر محور مقاومت یعنی سوریه و سرنگونی نظام آن به رهبری اسد بود که این اتفاق به معنای قطع کمک مستقیم نظامی و مالی بین ایران و مقاومت اسلامی در لبنان است.
در ادامه این یادداشت درباره ادامه یا از بین رفتن توافق آتش بس در لبنان آمده است: به دلایل زیر احتمال فروپاشی توافق آتش بس در لبنان ممکن است بیشتر از احتمال تمدید آن باشد:
اول: پایبند نبودن کابینه اشغالگر به هیچ یک از مفاد آتش بس و ادامه بمباران مواضع حزب الله و سکوهای موشکی آن. اسرائیل به بهانه استقرار کند ارتش لبنان و محقق نکردن خواستههای اسرائیل مبنی بر نابودی برخی پایگاههای نظامی حزب الله، بیش از ۳۸۳ بار آتش بس را نقض کرده است.
دوم: جلوگیری از بازگشت آوارههای لبنانی به روستاهای خود در نوار مرزی تازه اشغال شده، تخریب خانههای باقیمانده در آنجا، کشته شدن حدود ۴۰ شهروند و زخمی شدن ۵۰ نفر دیگر که سعی در بازگشت به خانههای خود داشتند.
سوم: رژیم اشغالگر به متحدان خود در آمریکا، فرانسه و سایر کشورهای اروپایی اطلاع داده است که به بهانه پایبند نبودن حزبالله به شروط، از سرزمینهایی که در جنوب لبنان اشغال کرده است عقبنشینی نخواهد کرد و صفوف خود را سازماندهی و نیروهایش را به موشکها و پهپادهای جدید مسلح خواهد کرد.
چهارم: آخرین بیانیهای که حزب الله سه روز پیش صادر کرد، با تایید اظهارات محمود القماطی، نایب رئیس شورای عالی سیاسی حزب، همراه بود که از خروج این حزب از این توافق حکایت داشت؛ آنهم به به دلیل تجاوزات روزافزون اسرائیل و درخواست خاستگاه مردمی حزب الله برای پاسخ به این تجاوزات القماطی گفت: "صبر کنید روز شصت و یکم توافق، دیگر متفاوت خواهد بود.
پنجم: کنترل نیروهای آمریکایی بر فرودگاه بیروت و بازرسی تحقیر آمیز مسافران لبنانی و ایرانی که با هواپیمای غیرنظامی ایرانی وارد شدند آنهم به بهانه جلوگیری از ورود میلیونها دلار به حزبالله. عملاً مشخص شد این ادعاها که یک شبکه تلویزیونی سعودی و شاید از طریق افشاگری عمدی آمریکا آن را منتشر کرد دروغ بوده است.
ششم: بیتفاوتی و بدبینی در میان نیروهای سیاسی و مجلس لبنان نسبت به انتخاب رئیسجمهور در روز پنجشنبه آینده به دلیل شکست توافق آتشبس و همدستی آمریکا، فرانسه و انگلیس همزمان با اقدامات اسرائیل.
در ادامه این یادداشت آمده است: آنچه به مثابه اتفاقی تکان دهنده برای آتش بس به شمار میرود اصرار اسرائیل به اشغال نوار مرزی در عمق ده کیلومتری شمال تا جنوب رودخانه لیتانی و اعلام رسمی این مسئله به آمریکا و تبدیل این نوار به یک کمربند امنیتی جدید و عایق برای محافظت از شهرکها در الجلیل اشغالی و برگرداندن شهرک نشینان است.
این اشغالگری با حمایت مستقیم ایالات متحده، رئیس کمیته نظارت بینالمللی و رئیس بعدی آن، دونالد ترامپ که متعهد شد با الحاق سرزمینهای لبنان و فلسطین (کرانه باختری و نوار غزه)، سوریه (۵۰۰ کیلومتر مربع در جبل الشیخ و قنیطره)، اردن- فلسطینی (منطقه دره اغوار) و شاید بعدها عربستان و مصر، رژیم صهیونیستی را فربه کند، در حال عمیقتر شدن است.
اسرائیل جز با زور از هیچ سرزمین عربی که اشغال کرده بود عقب نشینی نکرد و تنها استثناء صحرای سینا بود که بسیاری از جمله ما معتقدند که شاید اسرائیل تلاش میکند با دست کشیدن قهرآمیز و با قدرت سلاح از آنچه کمربند امنیتی اسرائیل نامیده میشود اشتباه تاریخی خود را در لبنان اصلاح و با نیروهای آنتوان لحد از آنجا فرار کند.
در پایان این یادداشت آمده است: مقاومت اسلامی لبنان به ناچار برای مقابله با این تجاوزات اسرائیل بازخواهد گشت، زیرا این کار را نه تنها به عنوان نیرویی که از مقاومت فلسطین در نوار غزه و کرانه باختری حمایت میکند، بلکه به عنوان یک جنبش آزادیبخش برای سرزمینهای اشغالی لبنان در جنوب لیتانی انجام میدهد و برای بار سوم پیروز خواهد شد، همانطور که بار اول پیروز شد و در سال ۲۰۰۰ کمربند امنیتی را آزاد کرد و در جنگ ۳۳ روزه برای دومین بار ارتش اسرائیل را شکست داد و درست همانطور که اسرائیل در سال ۲۰۰۵ به همین ترتیب از نوار غزه فرار کرد.