به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در سایه انبوه نیزارهای تالاب ها، جایی که طبیعت نفس میکشد، سایه سنگین صید و شکار غیرقانونی همچنان بر حیاتوحش این منطقه گسترده است. این پدیده نهتنها به تنوع زیستی گیلان و مازندران آسیب میرساند، بلکه به چالشی بزرگ برای محیطبانان و سیاستگذاران تبدیل شده است. در اراضی شالیزاری اطراف تالاب ها صیادان از شیوه غیرقانونی تور هوایی استفاده کرده و شکارچیان نیز با پخش صدا از اسپیکرهای صوتی و شلیک تفنگ پرندگان مهاجر را شکار می کنند، ابزارهای شکار غیرقانونی به شکلی، ردپایی عمیق بر طبیعت این زیستگاه های ارزشمند به جا گذاشتهاند. آیا زمان آن نرسیده که با نگاهی نو، معیشت پایدار روستاییان و حفظ تالابهای ایران را به اولویتی مشترک تبدیل کنیم؟
درست است که سازمان حفاظت از محیط زیست هر از چند گاهی خبر از شناسایی تعدادی شکارچیان غیرمجاز و ضبط اسلحه هایشان و یا انهدام تورهای شکار می دهند اما تا زمانی که علل شکار وجود دارد شکارچیان هم هستند و شکار غیرقانونی پابرجاست.
ماهان مه رو - کارشناس پرنده شناسی در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی رکنا در خصوص شکارهای غیرقانونی در منطقه اینگونه گفت: در استان های مازندران و گیلان، مسئله صید و شکار غیرقانونی سالهاست که به یک پدیده مرسوم تبدیل شده است. از منظر قانون، این گونه شکارها تخلف محسوب میشوند، اما با توجه به گستردگی تالابها و دشواری نظارت کامل، این تخلفات ادامه دارد. بر اساس مشاهدات، بسیاری از این تخلفات شامل شکار غیرمجاز، استفاده از تورهای غیرقانونی، و تیراندازی در ساعات غیرمجاز، حتی پس از غروب آفتاب است.
مه رو با گفتن از اینکه برخی شکارچیان بهصورت گروهی و هماهنگ عمل میکنند گفت: برای مثال، عدهای در داخل تالاب به شکار مشغول هستند، در حالی که گروهی دیگر در خارج از تالاب نقش دیدهبان را ایفا میکنند و در صورت مشاهده نیروهای گشت، به شکارچیان داخل تالاب اطلاع میدهند. این هماهنگی بهشکل تیمی انجام میشود.
وی با تاکید بر اینکه شکارچیان به دو دسته کلی تقسیم میشوند چنین گفت: افراد بومی: این افراد که ساکن روستاهای اطراف هستند، اغلب بهصورت فردی و با هدف تأمین معیشت خود به شکار میپردازند.شکارچیان حرفهای و تجاری: این گروه معمولاً از شهرهای دیگر وارد منطقه میشوند، با تجهیزات پیشرفته از جمله خودروهای گرانقیمت و سلاحهای پیشرفته. هدف اصلی این افراد کسب درآمد از شکار تجاری است.
وی در پاسخ به این سوال که پس سازمان حفاظت از محیط زیست در بخش مقابله و محافظت در حال انجام چه کاری است گفت: سازمان محیطزیست با کمبود نیرو و تجهیزات مواجه است. محیطبانان با توجه به سختی کار و مزایای کم در حال ایثار هستند و اغلب با خودروهای شخصی به گشتزنی میپردازند و در بسیاری موارد حتی به سلاح نیز دسترسی ندارند. در مقابل، شکارچیان حرفهای با تجهیزات کامل و گاه مسلح ظاهر میشوند. این عدم توازن باعث شده که محیطبانان در شرایط بسیار سختی به وظایف خود عمل کنند.
مه رو در مورد انواع شکار و به روزرسانی هایی که شکارچیان در سالهای اخیر داشته اند اینگونه تشریح کرد: روشهای شکار غیرمجاز طی سالهای اخیر تغییرات قابلتوجهی داشته است. استفاده از تورهای هوایی با ارتفاع پایین یا بالا. بهکارگیری اسپیکر برای پخش صدای پرندگان و جذب آنها و استفاده از اردک های دست آموز برای فریب پرندگان وحشی.از سویی دیگر با ساخت دام قفس بزرگی به نام کرس و تغذیه دستی، پرندگان به درون قفس ها رفته و به دام می افتند.روش های مرسوم و متداول شکار و صید پرندگان امروز تغییرات زیادی داشته و موجب برداشت بیش از ظرفیت از طبیعت می شود.
ماهان مه رو در پاسخ به این سوال که آیا بازارهای شکار معروف همانند بازار فروش پرندگان در مازندران که جمع آوری شد در گیلان هم وجود دارد یا خیر چنین گفت: پرندگان شکارشده در بازارهای محلی یا توسط فروشندگان سیار به فروش میرسند. در برخی مناطق، این پرندگان بهطور غیررسمی در بازارهای ماهیفروشی یا توسط دست فروش ها در کنار خیابان عرضه میشوند.در گیلان، این پرندگان اغلب در بازار ماهیفروشان عرضه میشوند یا در بازارهای محلی روستایی به فروش میرسند. برخی فروشندگان دورهگرد نیز این پرندگان را در شهرهای دیگر در سینیهای کوچک برای فروش میگذارند.
این پرنده شناس در خصوص اهداف شکارچیان در این رفتار غیرقانونی اینگونه توضیح داد: شکارچیان معمولاً به سه دسته تقسیم میشوند. شکار برای معیشت: افرادی که برای تأمین نیازهای اولیه خود شکار میکنند و عمدتا جوامع روستایی و تعداد آنها زیاد نیست.
تفریح: افرادی که با هدف لذت بردن از شکار به این فعالیت میپردازند که بیشتر قشر متمول جامعه را شامل می شود.
تجارت: افرادی که بهصورت سازماندهی شده و کاملا غیرمجاز به شکار میپردازند و از آن برای کسب درآمد های کلان استفاده میکنند.
مه رو در پاسخ به این پرسش که آیا در شکارهای غیرمجاز توریستهای خارجی نیز نقش دارند گفت: خیر؛ عمدتاً این شکارچیان از شهرهای اطراف یا جوامع محلی هستند.دلیل اصلی این فعالیتها برای جوامع محلی، معیشت و شرایط اقتصادی ضعیف روستاییان است. در بسیاری از روستاها، اقتصاد مبتنی بر کشاورزی و بهویژه برنجکاری است.مشکلات اقتصادی و بهره برداری های خارج از ظرفیت از دلایل رشد آمار شکار غیرقانونی است.
وی با بیان اینکه اغلب اراضی کشاورزی در روستاها تک محصولی بوده و با کاهش قیمت برنج به دلیل واردات، بسیاری از مردم برای تأمین معیشت خود به شکار روی آوردهاند گفت : اگر شکار با رعایت قوانین و محدود به گونههای مجاز باشد، میتواند بهعنوان تکمیلکننده معیشت آن هم صرفا برای جامعه محلی نیازمند مورد بهره برداری قرار گیرد.اما شکار تفریحی و تجاری با خودروها و اسلحه های چند صد میلیونی جایی در قوانین و مقررات ما که می بایست منطبق بر شرع باشد ندارد.
ماهان مه رو با گفتن از اینکه مشکل اصلی زمانی رخ میدهد که افرادی با انگیزههای تفریحی یا تجاری وارد این حوزه میشوند بیان داشت: این افراد معمولاً از شهرهای اطراف با تجهیزات گرانقیمت، مانند اسلحههای چندصد میلیونی و خودروهای لوکس، به مناطق حضور پرندگان نظیر تالاب ها و آب بندان ها سفر میکنند. در حالی که شکار صرفاً برای معیشت مجاز است، این افراد بهصورت گسترده و با هدف تفریح یا کسب درآمد از شکار اقدام میکنند.
این پرنده شناس در پاسخ به این سوال که شکار تجاری از چه سالی در منطقه افزایش یافته است گفت: شکار تجاری در سالهای اخیر افزایش یافته است. هرچند این فعالیت همواره وجود داشته، اما با گسترش فضای مجازی، تصاویر و اطلاعات بیشتری از آن منتشر میشود. به نظر میرسد طی ۱۰ سال گذشته، شکار تجاری به دلیل تغییر روشها و ابزارهای شکار رواج بیشتری یافته است.
در گذشته، در استان های مازندران و گیلان شیوه هایی وجود داشت که با ابزارهای ساده برای صید گونههای خاص استفاده می شد. برای مثال،در استان مازندران، از روشی مانند "دوماچال" استفاده میشد که اردکهای دستآموز را بهعنوان فریب کار به پرواز در می آورند تا گونه خاصی مثل اردک سرسبز یا خوتکا را صید کنند. حدود ۱۰ تا ۱۵ سال است که این روشها کمرنگ شده و جای خود را به شیوه های جدید دادهاند. بهعنوان نمونه، از اسپیکرهایی که صدای پرندگان را پخش میکنند یا قفسهای تغذیهای مانند کرس و یا تور هوایی که پرندگان را به دام میاندازند، استفاده میشود.تورهای هوایی نیز همچنان به صورت گسترده در آبندان ها و اراضی شالیزاری بهکار میروند. این تورها به دو نوع ارتفاع پایین و ارتفاع بالا تقسیم میشوند و برای صید پرندگان شیوه ای غیرمجاز هستند.
وی در پایان تاکید داشت: معیشت، تجارت و تفریح مثلث وقوع این تخلفات گسترده است.
و اما به گزارش خبرنگار رکنا، شکار غیرقانونی در استان های شمالی و سایر مناطق تالابی کشور، یک بحران چندبعدی است که محیطزیست، تنوع زیستی، و اقتصاد محلی را بهطور مستقیم تحت تأثیر قرار داده است. این معضل ناشی از عواملی چون ضعف نظارت، کمبود منابع و نیروهای اجرایی، و شرایط اقتصادی ناپایدار در جوامع محلی است. از سوی دیگر، روشهای مدرن و تجهیزات پیشرفته شکارچیان تجاری، وضعیت را پیچیدهتر کرده و بر آسیبهای وارده افزوده است.
برای مقابله با این بحران، به یک رویکرد جامع و میانرشتهای نیاز است. راهکارهایی مانند تقویت زیرساختهای نظارتی، افزایش تعداد و توان تجهیزاتی محیطبانان، آگاهیبخشی به جوامع محلی درباره ارزشهای زیستمحیطی، و ایجاد مشاغل جایگزین پایدار در روستاها میتواند به کاهش شکار غیرقانونی کمک کند. همچنین، تدوین سیاستهایی که از معیشت جوامع محلی حمایت کند، از جمله تعیین قیمت منصفانه برای محصولات کشاورزی نظیر برنج، میتواند انگیزه اقتصادی برای شکار غیرمجاز را کاهش دهد.
در نهایت، مقابله با این بحران تنها با همکاری گسترده میان نهادهای دولتی، سازمانهای مردمنهاد، جوامع محلی، و رسانهها ممکن است. حفظ تالابهای ایران و تنوع زیستی آن نهتنها یک وظیفه ملی بلکه یک مسئولیت جهانی است که نیازمند اقدامات فوری و پایدار است.