الجزیره در گزارشی به موضوع موز پیش و پس از سقوط اسد در سوریه پرداخته است.
به گزارش الجزیره، در دوران حکومت اسد، موز برای سوریها به یک رویا تبدیل شده بود، قیمت آن به هر کیلو ۵۰ هزار لیره سوریه چیزی در حدود ۵ دلار آمریکا رسیده بود که معادل بود با یک ششم از حقوق ماهانه یک کارمند عادی.
به دلیل افزایش قیمت موز، این میوه به سوژه طنزهای تلخ در میان مردم سوریه تبدیل شد تا جایی که وقتی یک شهروند سوری موز میخرید، دیگران به او تبریک میگفتند، به یکدیگر موز هدیه میدادند و یا با آن عکس میگرفتند و در شبکههای اجتماعی آن را به اشتراک میگذاشتند و متنهای کنایه آمیزی ناشی از رنج خود از شرایط اقتصادی تحت حکومت اسد درباره آن مینوشتند.
اما پس از سقوط حکومت اسد، قیمت موز به یک پنجم کاهش پیدا کرد و هر کیلو از آن به ۱۰ هزار لیره یعنی چیزی در حدود ۲ دلار رسید. این موضوع با اقبال مردم سوریه مواجه شد و مردم سوریه برای خرید این میوه که مدتهای طولانی منتظر آن بودند به بازارها رفتند.
الجزیره، دلیل گران شدن موز در سوریه را کاهش تولید این میوه در این کشور و همچنین انحصار واردات آن در اختیار تجار نزدیک به حکومت اسد و همچنین قاچاق موز از طریق مرز لبنان به سوریه عنوان میکند.
موز؛ طلای زرد
اکنون موز به فراوانی در بازارهای سوریه و همچنین در بساط دستفروشان یافت میشود. تقاضای زیادی برای خرید موز به ویژه از طرف کسانی که قبلا قادر به خرید حتی یک عدد موز برای فرزندان خود نبودند، وجود دارد. میوهای که در حکومت اسد به آن طلای زرد گفته میشد.
خبرنگار الجزیره درباره یک فروشنده موز در بازار درعا در سوریه نوشته که با صدای بلند میگوید: موزای پدر بچهها،ای محروم بیا؛ که اشارهای به کاهش قیمت شدید این میوه دارد که اکنون خرید و مصرف آن متداول شده است.
اکنون خریداران موز، ۲ تا ۳ کیلو موز میخرند و خوشحالی در صورت مردم از این بابت واضح است و موضوع چیزی شبیه به جشن گرفتن میماند تا جایی که برخی بر این باورند که کاهش قیمت موز یکی از دستاوردهای انقلاب سوریه است.
ابوخالد، یکی از فروشندگان در بازار درعا، درباره وضعیت پیش از سقوط اسد میگوید: اگر پیش از سقوط اسد برای خرید موز به این بازار میآمدید حتی یک موز هم پیدا نمیکردید و به دلیل قیمتهای خیالی، حتی صحبت درباره موز هم مضحک به نظر میرسید.
وی میگوید: فقط ثروتمندان بودند که برای فرزندانشان موز میخریدند، آن هم فقط یک عدد و اغلب هم آن یک موز را در کیفهایشان قایم میکرند تا فقرا که از خرید موز عاجز بودند، آن را نبینند و حسرت نخورند.
ابوخالد همچنین میگوید: پدری را میشناسم که به پسرش وعده داده بود که اگر در امتحانات مدرسه نمره خوبی بگیرد، یک عدد موز برایش میخرد. وی لبخندزنان در ادامه میگوید: زمانی که یکی از دوستانم ازدواج کرد، به شوخی از او پرسیدم: چه هدیهای دوست داری برایت بخرم؟ پاسخ داد: دو کیلو موز.
موز را به عنوان هدیه میخریدند
چندمتر آنطرفتر از بساط ابوخالد، شادی ۴۰ ساله به همراه فرزندش آدم ۳ ساله ایستاده است، وی که یکی از ساکنان شهر درعا است چند موز در دستانش است و به دلیل آنکه توانسته موز بخرد لبخند بر چهره دارد. شادی میگوید: خداروشکر که انقلاب به پیروزی رسید تا ما بتوانیم بعد از انتظار طولانی موز را بچشیم. وی میگوید که ۶ سال بود که موز نخریده بود.
شادی در این باره میگوید: در مکانیکی کار میکردم، اما کارم به دلیل جنگ سوریه متوقف شد و فرزندانم از خوردن این میوه ساده محروم شدند.
در ادامه با یک لبخند غمگین میگوید: در سالهای گذشته میخواستم به مناسبت سالگرد ازدواجمان هدیهای به همسرم بدهم چیزی جز یک عدد موز پیدا نکردم که در آن زمان به هزار لیره فروخته میشد. موز را در کنار دیگر هدایا گذاشتم و با رنگ قرمز، زرد و سبز و سفید تزئینش کردم.
در کنارشادی، پسرش آدم ایستاده بود در حالی که یک عدد موز در دستش بود، از ما خواست تا از او به همراه موزش عکس بگیریم و سپس با زبان کودکانه خود گفت: بالاخره توانستم برای اولین بار یک موز کامل بخورم.
منبع: رویداد 24