فرارو– ۱۸ دی بود که یک فایل صوتی ۵۷ دقیقهای از سخنرانی یک مقام نظامی در رسانههای داخلی منتشر شد و به سرعت بازتاب پیدا کرد. این سخنرانی مربوط به سردار سرتیپ بهروز اثباتی (ابو امیر)، مسئول قرارگاه فضای مجازی ستاد کل نیروهای مسلح و از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در سوریه است. مشخص نیست که این سخنرانی به طور دقیق در چه مکانی انجام شده، اما محل آن یکی از مساجد تهران است. فایل صوتی کیفیت بالایی دارد. اصلِ صحبتهای اثباتی تکذیب نشده و صرفاً دو نفر از کارمندان دولت در دوران سیدابراهیم رئیسی به بخش مربوط به سفر رئیسجمهور سابق کشور به دمشق واکنش نشان دادند.
به گزارش فرارو، میتوانیم بخشهایی از سخنرانی سردار اثباتی را تکاندهنده بخوانیم. مانند زمانی که او از قطعی برق مکرر در شهرها، اتصال خانههای سران حزب بعث به جریان برقِ مربوط به پادگانهای ارتش، روشن کردن بخاری گازوئیلی در یک اتاق برای جلوگیری از یخ زدن بچهها آن هم به صورت نوبتی، باج گرفتن ارتش و ژنرالها از مردم و مسائل دیگر صحبت میکند. بخشهایی از صحبتهای اثباتی بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی و رسانهها پیدا کرد.
سردار سرتیپ دوم پاسدار بهروز اثباتی
فروپاشی ارتش و سیستم امنیتی اسد در برابر هجوم معارضین مسلح مشهود است. سوریه در کمتر از ۱۲ روز سقوط کرد و اسد نیز به مسکو پناهنده شد. در جابجای صحبتهای بهروز اثباتی، خستگی بشار اسد از وضعیت موجود مشهود است.
- خیلی از من میپرسند که آیا بشار خائن بود؟ به عمد این کار را میکرد؟ نه، آقای بشار معتقد به مقاومت بود، اما تعریفش از مقاومت با تعریفی که ما از مقاومت داشتیم بسیار متفاوت بود. او نقش سوریه در مقاومت را یک نقش بسیار محدود تعریف میکرد.
- وقتی طوفانالاقصی شکل گرفت ما همان موقع از طریق سفیر، فرمانده و حتی وزیرمان که آمد در منطقه اعلام کردیم الان وقتش است که سوریه حمله کند و بخشی از زمینهایی که اسرائیل ملعون از آنها گرفته را پس بگیرد. ما هم حمایت میکنیم، حزبالله و فلسطینیها فعال هستند و رژیم صهیونیستی در اوج در حضیض ناتوانی است. ایشان گفتند که نه؛ من در مقاومت فقط سکوی پشتیبانی شما هستم. اگر میخواهید با هواپیما اسلحه بیاورید و بجنگید. من وارد جنگ با اسرائیل نمیشوم. تعریف ابتری از مقاومت در سازمانش بود. [..]همان نقشی که از جنگ ۳۳ روزه داشت، میگفت من همان را ایفا میکنم در حالی که تمام مناسبات منطقه عوض شده بود.
- آقای بشار میخواست، اما نه دیگر اراده داشت، نه حزب با او بود نه ارتشی در اختیارش بود. [..]فرماندهانی که با بشار طی این هشت روز بعد از حلب ملاقات کرده بودند - خود من در جلسات نظامی نمیرفتم –، اما یکی از فرماندهان بسیار بزرگمان که آمد و مخفیانه پیش بشار رفت، گفت این مسخ شده است. هر چه میگویم بچههای حشدالشعبی آمادهاند که بزنند، با روسها تماس بگیرید که پشتیبانی هوایی بدهد، چون اینها وارد بشوند آمریکاییها و اسرائیلیها بچهها را قتلعام میکنند. نیم ساعت حرف زدیم آخر سر بشار گفت شما خودتان با روسها تماس بگیرید.
- مسئول تدارکات ما بال بال میزد و خدا شاهد است دنبال هزار تیغ کلاش کلاش بود که بچهها خط را حفظ کنند. آخر سر به او ندادند. حمص که در محاصره افتاد، هواپیما آمد از عراق رد شد که به ما سلاح برساند، در مرز سوریه راه ندادند و برگشت. خیلی چیزها داریم که بگوییم. به هر شکل ما کم نگذاشتیم، اما قرار نبود ما به جای او بجنگیم.
این مقام ارشد نظامی در بخشهایی از سخنرانی خود برای ترسیم وضعیت سوریه و تشریح علت فرو ریختن نظام بعث در برابر قیام مردم و حرکت مسلحین، چند مثال میزند.
- شرایط سوریه در دو سال گذشته به شدت رو به وخامت گذاشته بود. در اکثر شهرهای سوریه در ۲۴ ساعت نهایتاً یک ساعت برق وجود دارد. به غیر از شهر دمشق که هر چهار ساعت برق میرفت و دو ساعت میآمد. شهر حلب ۶ ساعت برق میرفت و دو ساعت میآمد. در ریف دمشق که آن زمان مصالحه کرده بودند و هنوز حکومت مسلحین بود – همانها حرکت کردند و دمشق را گرفتند – روزی ۲۵ دقیقه برق داشتند. یک رشته برقی به اسم برق عسگری یا کهربا عسکریه کشیده بودند که اسماً برای پادگانها بود و باید به مراکز نظامی برق میداد، اما در حقیقت سر این سیمها میرفت در خانه ارکان حزب بعث.
- [شهید کیومرث پورهاشمی فرمانده نیروهای حلب در ایران به من گفت]ژنرال که فرمانده این خط است، ارتش باید از مردم باج بگیرد و ماهی ۱۰۰ میلیون لیره به او بدهد. اگر نه، همه آنها را میدهد دست امن عسکری (دستگاه امنیت ارتش). وقتی وضع سازمان اینجوری است، چرا باید یک ارتش بجنگد؟ چرا سرباز باید بماند؟ (اثباتی در بخش دیگری از فایل صوتی خود توضیح میدهد که شهید پورهاشمی چگونه توسط دو افسر امنیتی سوریه به شهادت میرسد.)
تعویض لباس نظامیان سوری قبل از فرار
- اولین خطی که شکست، ارتش سوریه باید ۴۰۰ نفر آنجا مستقر میداشت. همراه با هاشم [شهید پورهاشمی]آنجا رفتم، ۴۰ نفر استعداد واقعی نیرویشان بود. ۳۶۰ نفر رشوه داده و به خانه رفته بودند. ما اینها را میدیدیم و میگفتیم.
- ماشینهای عراقی که میآمدند [برای زیارت]به سیده زینب، اولین ایست و بازرسی آنجا برای فرقه رابعه است که فرماندهاش همین ماهر اسد ملعون است. ماهر اسد بیشترین پول را میگرفت. رانندههای اتوبوس عراقی که میخواستند برای زیارت حضرت زینب بیایند، وظیفهشان این بود که ۱۰۰ دلار از پنجره بیرون بگیرند که وقتی اتوبوس رد میشود، آنها ایست ندهند. یک بار من رد شدم دیدم کل اتوبوس را بیرون ریختند. ما یک رابط داشتیم در فرقه رابعه به او به عربی گفتم اینجا دارند چه کار میکنند؟ گفت رشوه ندادند، ۱۰۰ دلار میداد ما میگذاشتیم برود.
اثباتی در چند قسمت از صحبتهای خود به تحرکات ضدایرانی روسها در دمشق اشاراتی مستقیم دارد.
- روسها یکی از عوامل فروپاشی سوریه بودند. روسها بعد از طوفانالاقصی کاملا در پرونده و جبهه رژیم صهیونیستی عمل کردند. بعد از طوفانالاقصی هر اقدامی در منطقه شامات میبینید، روسها در جهت منافع رژیم صهیونیستی انجام دادند. [..]وقتی [اسرائیل]مقر اطلاعات ما و شهید [سردار]صادق [امیدزاده، مسئول واحد اطلاعات نیروی قدس]را زد، تمام سیستمهای راداری را خاموش کردند که اسرائیل بتواند مقر صادق را بزند. [..]در بحث شهید سید رضی [همینطور]و بزرگترین خیانتشان در بحث شهادت فرمانده شهید ما شهید زاهدی و شهید رحیمی [در حمله به ساختمان کنسولگری بود.]
محل شهادت مسئول اطلاعات نیروی قدس در المزه دمشق
- روسیه در همین جریان اخیر، همیشه سعی میکرد ایران را از چهارچوب ارتباط با سوریه خارج کند. وقتی که ما طرح دفاعی را به آقای بشار دادیم، روسها هم طرحی دادند. طرحهای ما زمینی و متکی بر نیروی انسانی است و روسها متکی بر هواپیما. گفته بودند که ما با عملیات پیشدستانه هوایی کل ادلب و توان مسلحین را از بین میبریم. یعنی دقیقاً برآورد غلط به بشار [دادند]و بشار به جای اینکه طرحهای ما را که مبتنی بر دفاع زمینی بود بپذیرد، حرفهای آنها را پذیرفت. سه حمله سنگین طی حدود ۲۰ روز کردند، اما کجا را زدند؟ الان تحریرالشام میگوید عمدتاً بیابان و خانههای مردم را زدند. گزارش میدادند که عمده قوای تحریر را زدیم، اما بچههای اطلاعات ما میگفتند قوای اینها اصلاً ضربه نخورده است.
رسانه ها، کارشناسان و افراد دخیل در پرونده سوریه طی چهار روزی که از انتشار این صوت میگذرد، تنها به یک بخش از آن واکنش نشان دادند که مربوط به موضوع سفر سیدابراهیم رئیسی به دمشق است. رئیسجمهور فقید کشورمان در اردیبهشت ۱۴۰۲ به سوریه سفر کرد. اثباتی در این مورد گفت: «جناب رئیسی که آمدند وزارت اعلام سوریه گفتند از فرودگاه تا قصر (کاخ ریاست جمهوری سوریه) را پرچم میزنیم، اما در تماس با مسوول تشریفات قصر و ... فهمیدیم قرار نیست از آقای رئیسی استقبال کنند. سریع قرارگاه تاسیس کردیم در ۵ یا ۶ ساعت کل جاده فرودگاه تا قصر را تزیین و آماده کردیم و شهر را تغییر دادیم. چند وقت دیگر دیدیم از فرودگاه تا قصر را پرچم امارات زدند. چون وزیر خارجه امارات میخواست صبح بیاید و عصر برگردد. ما اعتراض کردیم.» گوینده به این موضوع اشاره دارد که بیاعتنایی سوریها به سفر سیدابراهیم رئیسی و توجه بیش از حد آنها به سفر وزیر خارجه امارات به دلیل القائات اسماء الاسد همسر بشار و تلاش برای جایگزین کردن کشورهای عربی با ایران بود.
محمدمهدی رحیمی مدیرکل روابط عمومی ریاست جمهوری در دوران رئیسی، در واکنش به این ادعا نوشت: «در سفر دکتر رئیسی به سوریه در ۳جلسه با کامل صقر مشاور رسانهای اسد برای نصب تصاویر روی پلهای فرودگاه تا کاخ توافق کردیم و همان هم انجام شد. استقبال مردمی هم در زینبیه پیش بینی شد که جمعیت زیاد و پرشوری از ورودی منطقه تا حرم حضرت زینب صف کشیدند که در گزارش یوسف سلامی (خبرنگار صداوسیما) منعکس شد.»
حسین پاک، خبرنگار خبرگزاری دانشجو نیز توئیت زد: «در زمانی که توفیق خدمت در سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق را داشتم یکی از سختترین ماموریتها هماهنگیهای سفر رئیس جمهور شهید به سوریه بود؛ در این میان تقریبا در تمامی جلسات هماهنگی سفر توفیق حضور داشتم و آنچه که این روزها در خصوص بی اعتنایی دولت سوریه به استقبال از رئیس جمهور شهید روایت شده است؛ صحیح نیست؛ در پیشگاه خداوند شهادت میدهم دولت و شخص رئیس جمهور سابق سوریه بسیار بیشتر از آنچه که در پروتکلها معمول است بر این موضوع اهتمام کردند و جلسات بسیار زیادی در این خصوص با بالاترین سطح حضور توسط میزبان برگزار شد؛ آنچه که در سفر رئیس شهید ما به سوریه رخ داد یک میهمان نوازی کم نظیر بود؛ آنها سعی داشتند به تمامی جزئیات توجه کنند و هیئت هماهنگ کننده ایران را راضی نگه دارند؛ آنها به اندازه آنچه که در پروتکل استقبالشان و حتی بیشتر اجازه میداد تبلیغات شهری کردند؛ سوریها به میهمان نوازی در استقبالهای رسمی در میان عربها زبان زد هستند؛ بشار اسد در این سفر سعی کرد برادرانه میزبانی کند و همه ما که درگیر این موضوع بودیم از این هجم از اهتمام متعجب بودیم حضور او در فرودگاه برای بدرقه شهید نیز سنگ تمام بود (حدود یک ساعت و نیم در فرودگاه جهت رسیدن شهید رییسی انتظار کشید). پینوشت؛ اخلاق اسلامی ایجاب میکند وقتی کسی دستش از قدرت کوتاه شده حق را زیر پا نگذاریم؛ دولت سوریه بعضا در همکاری با ما قصور داشت؛ اما شخص بشار هیچ وقت از ما دست نکشید و همپیمان با وفایی بود.»