سعید طاووسی مدرس و پژوهشگر تاریخ اسلام و تشیع درباره نگارش ادبیات داستانی با موضوع سیره اهل بیت (ع) در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: بحث نگارش داستان و رمان درباره معصومان (ع) و به طور کلی شخصیتهای قدیس در کشور ما کار با سابقهای نیست و میتوان آن را حرکت جدیدی دانست.
وی افزود: یکی از مشکلاتی که این جدید بودن ایجاد میکند، این است که تجربههای موفق کم است، که بتوانیم از آنها به عنوان الگو یاد کنیم و هم ادبیات نظری و دانش زیرساختی درباره این مسئله تدوین نشده است. بنابراین مولفی که در این کار وارد میشود چالشهای مختلفی را دارد. یکی از تدبیرهایی که برخی ناشران فعال در این حوزه انجام دادند این است که این خلا رو سعی میکنند از طریق برگزاری نشستها و جلسات بین اهل تاریخ یا افرادی که فعالیتشان به محتوای دین مربوط میشود؛ پر کنند. برای مثال افرادی که عموماً مورخ نیستند، فقیه، متکلم محدث یا افراد جامعی که در چند حوزه فعالیت داشته باشند از طریق دورههای آموزشی یا نشستها سعی میکنند این خلا را برطرف کنند.
این پژوهشگر تاریخ اسلام درباره رعایت خط قرمزها در نگارش این نوع از کتابها گفت: درباره رعایت خط قرمز در داستانهای دینی باید دو نکته را در نظر گرفت. ابتدا فضای رسمی؛ یعنی مواردی که وزارت ارشاد تحت عنوان ممیزی اعمال میکند. اما من معتقدم تقریباً هیچ خط قرمزی در نگارش این داستانها وجود ندارد، یعنی هیچ خط قرمز خاصی که برای رمان و داستان باشه وجود ندارد. خط قرمزهای کلی که برای همه کتابها وجود دارد در نگارش کتابهای داستانی دینی هم اعمال میشود و فراتر از آن چیزی نداریم، در حالی که خیلی باید بیش از اینها باشد. نتیجه این سیاست آثاری است که در سالهای اخیر عرضه شده و از نظر من به هیچ وجه قابل دفاع نیست. برای نمونه کتاب «حیدر» را میتوان مثال زد که با انواع و اقسام اشکالات تاریخی به نگارش درآمده است. البته اگر این اشکالات را هم نادیده بگیریم مهمترین اشکال این کتاب این است که به صورت اول شخص و از زبان معصوم (ع) در ۴۰۰ نوشته شده است.
نویسندگان نمیتوانند جای ائمه فکر کنند و حرف بزنند
طاووسی در ادامه گفت: نه تنها نویسنده جوان اینکتاب، بلکه افراد باتجربهتر هم نمیتوانند به جای امیرالمومنین (ع) فکر کنند و حرف بزنند. اینکه فکر کنیم با استفاده از چند کتاب، حدیث و تاریخ؛ اطلاعات کافی برای نگارش کتاب جمع کردیم اصلاً توجیه مناسبی نیست چراکه مطالب کتب تاریخی و مطالبی که به امام علی (ع) نسبت داده شده است، لزوماً درست نیست پس ما نمیتوانیم در واقع هر آنچه در تاریخ طبری خواندیم از زبان شخص امیرالمومنین بیان کنیم.
وی ادامه داد: چنین آثاری در واقع حضرت امیر (ع) را از یک شخصیت قدسی و ملکوتی که البته در چارچوب های زمینی و بشری زندگی کرده است به یک فرد معمولی کوچه و بازاری تنزل میدهند. و یا در رمان بریده برید هم به همین شکل است، یعنی ادبیاتی که حتی نمیشه آن را عامیانه دانست و نه تنها کوچه بازاری نیست بلکه اصطلاحاً چاله میدانی است، از زبان اصحاب سیدالشهدا (ع) بیان میشود و در واقع مشکل تنزل دادن و تحریف معنوی شخصیتهای مهم صدر اسلام، تاریخ اسلام و تاریخ عاشورا اینجا هم پیش میآید. وزارت فرهنگ و ارشاد متاسفانه برخوردی با این نوع کتابها نمیکند و ما میبینیم که بارها و بارها چاپ میشوند و علیرغم نقدهای زیادی که به این کتابها میشود؛ این کتابها به فروش گسترده خود ادامه میدهند.
ایننویسنده گفت: برای مثال حتی جنبههایی مثل خشونت در این کارها هست. مثلاً در مورد جنگهای امیرالمومنین و نحوه جنگ ایشان به هنگام مطالعه مخاطب تصور میکند مشغول تماشای یک فیلم وسترن است؛ و یا بیان جنبههای روابط فردی، اجتماعی و خانوادگی حضرت را به شکل نادرستی نشان دادند.برای مثال فضای میان حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) را مانند عشقهای فضای مجازی نمایش دادند. معصومان ما البته که عاشق بودند اما عشق میان حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) انقدر سطحی نبوده است، بنابراین ما میبینیم که نظارتی روی این کتابها نیست و هرچه جلسه نقد برگزار میشود، صدای کسی به جایی نمیرسد. در کتاب بریده بریده هم سطحی از مسائل جنسی نامناسب درباره یزید بیان میشود که نمیتوان آن را به عنوان یک کار عاشورایی به مخاطب جوان معرفی کرد.
استفاده از اول شخص در نگارش درباره معصومان ممنوع است
طاووسی در ادامه گفت: پس عملاً خط قرمزی نیست، چراکه دروغ، خلاف تاریخی و تحریف نوشته و انجام میشود؛ همچنین سطح معصوم پایین میآید و گاهی این کتابها موجب وهن معصوم است. اما در فضای غیر رسمی و افرادی که در این زمینه قلم میزنند، خط قرمزهای جدی وجود دارد. ابتدا اینکه در واقع در حوزه نگارش درباره معصومان (ع) اساساً استفاده از اول شخص ممنوع است. در واقع ما نمیتوانیم به درون معصوم برویم و به جای او بیاندیشیم و حدیث نفس کنیم. ما تنها میتوانیم موارد محدودی را از منابع معتبر در خلال کار از آن حضرات نقل کنیم.
وی افزود: اینکه کل کتابی را بر اساس اول شخص و از زبان معصوم بنویسیم کلاً ممنوع است و بزرگان ما هم جرات این کار را نداشتند و آن را انجام ندادند. برای مثال آقای حسنبیگی که میخواهد رمانی درباره حضرت امیر (ع) بنویسد، داستانی را از امروز و درباره نهجالبلاغه را انتخاب میکند و یا مجموعه رمانهایی با نظارت بنده توسط انتشارات بهنشر منتشر شده است که قصدمان از چاپ این رمانها روایت معصوم از طریق شخصیت فرعی بوده است.
ابداع شخصیت فرعی در داستان دینی اشکالی ندارد
این پژوهشگر تاریخ اسلام ادامه داد: ابداع شخصیت فرعی و یا تخیل در اجزای داستان نیز اشکالی ندارد اما همین تخیل هم باید در چارچوبهای درستی شکل گیرد. برای مثال آقای سلمان کدیور در اثر پس از ۲۰ سال، یک شهید به شهدای کربلا اضافه کرده است. از نظر من این کار امکانپذیر نیست چراکه کربلا یک مسئله مشخص و تاریخی است و نه قرار است اضافه و نه کم شود، بنابراین ما نمیتوانیم یک شهید به کربلا اضافه کنیم. برای مثال در بعضی موارد بعضی از اشخاص هستند که اطلاعاتی از خانواده و شغل آن افراد نداریم بنابراین میتوان در چنین مواردی از تخیل استفاده کرد چون به تاریخ لطمه نمیزند. البته این تخیل هم نباید به کلیت ماجرای تاریخی لطمه بزند؛ به قول علی حاتمی واقعیت تاریخی برعکس نشود.
طاووسی در پایان گفت: چیزی که احتمال میدهیم معصومان بیان کرده باشند، زبان حال است؛ برای مثال فردی که میخواهد به میدان برود طبیعی است که برای وداع میآید، آیتالله شبیری در این باره میفرمایند اگر زبان حال به نحوی باشد که مخاطب احتمال صحت آن را بدهد و به طور قطعی هم گفته نشود اشکالی بر آن وارد نیست. در سینمای جهان هم ارزش هنری و خیالی خودشان است که کارها را ماندگار کرده است.برای مثال در فیلهایی مانند گلادیاتور چون با هنر خودش و با استفاده به جا از عنصر خیال افراد مختلف را به عنوان مخاطب جذب کرده است. در رمان معصومین هم به همین شکل است، در مورد شخص معصوم هم فرد میتواند به شکل هنرمندانهای از خیال استفاده کند.