اختلافات نتانیاهو با ارتش یکی از دلیل آتش بس

صدا و سیما پنج شنبه 27 دی 1403 - 02:36
سفیر سابق ایران در اردن: توافق رژیم صهیونیستی با غزه می‌توانست ۸ ماه پیش محقق شود که نتانیاهو و آمریکا مانع شدند.

فشار ترامپ و اختلافات نتانیاهو با ارتش دلیل آتش بس

همزمان با اعلام آتش بس در نوار غزه،گفتگوی ویژه خبری به بررسی این موضوع اختصاص داشت و کارشناسان به تحلیل ابعاد مختلف آن پرداختند.

سؤال: آقای تاجیک، تحلیل شما از این توافق آتش بس چیست؟ سؤال اساسی که وجود دارد این است که چه شرایطی باعث شد که رژیم صهیونیستی بپذیرد که پای این میز مذاکره برای توافق بنشیند و در آستانه پذیرش آن قرار بگیرد؟

تاجیک: در تحلیل من عامل مهم تاب آوری مردم است. یعنی مردم غزه خیلی با نیرو‌های مقاومت همدلی نشان دادند. درحقیقت دو هدف اصلی که نتانیاهو و اسرائیل اعلام کرده بودند که با حمله غزه می‌خواهد به آن دسترسی پیدا کند، یعنی حماس را نابود کنند، که بعداً عدول کرد به اینکه توان نظامی حماس نابود شود، متحقق نشد. الان داریم می‌بینیم هنوز خودشان اعلام می‌کنند کارخانه‌های تسلیحات حماس دارد کار می‌کند، ۷ هزار نفر نیرو اخیراً جذب کرده است و فعال است. موضوع دوم هم برمی گردد به شرایط بین المللی و فشارها، یک مقدار فشار‌های داخلی. این آتش بس خیلی سریع و زودتر میتوانست اتفاق بیافتد، هشت یا نه ماه پیش قابل دسترس بود ولی شخصیت نتانیاهو و اهداف سیاسی اش به دلیل پرونده‌ها و مشکلاتی که در دادگاه و قوه قضائیه اسرائیل دارد، مانع شد. متأسفانه دموکرات‌ها در امریکا خیلی در این قضیه بد عمل کردند، به عقیده من، آنها هم اهداف شان همپوشانی داشت با اقدام‌هایی که نتانیاهو دنبال می‌کند که یک سرزمین سوخته در غزه به جا بگذارد. ولی من فکر می‌کنم که کلاً نتانیاهو به اهداف خودش نرسیده است و طبعاً در مثلاً روز‌های آینده، خواهیم دید که یکسری از مشکلات در اسرائیل از جهت تضاد درونی به وجود خواهد آمد که نشان می‌دهد اهدافش متحقق نشد.

سؤال: آقای براتی، برخی از مقامات رژیم صهیونیستی دل خوشی از این توافق ندارند و دارند اعتراضات شان را اعلام می‌کنند. اگر بخواهم به برخی از آن اشاره کنم، رئیس پیشین شورای امنیت داخلی رژیم گفته است اسرائیل در رسیدن به اهداف تعیین شده جنگ شکست خورده است. بن گویر رئیس امنیت داخلی رژیم هم با امضای این توافق با آتش بس و تبادل اسراء مخالفت کرده است و گفته است این شکست بزرگی است. شرایطی که آقای تاجیک اشاره کردند را قطعاً این مقام‌ها هم از آن مطلع هستند، فرسایشی شدن جنگ و عدم توانی در نابود کردن حماس. اما چرا با وجود این ناتوانی ها، همچنان با این آتش بس مخالفت می‌کنند؟

براتی: باید ببینیم افرادی که با آتش بس و توقف جنگ مخالفت می‌کنند، درحقیقت چه دیدگاهی را دنبال می‌کنند و چه تعدادی هستند و در بین سیاسی‌های اسرائیل چه جایگاهی دارند. اگر نگاه کنیم عمده احزاب سیاسی اسرائیلی، تقریباً با توافق موافق هستند و نظرسنجی‌هایی هم که دارد منتشر می‌شود در همین هفته‌های اخیر، اکثریت ۶۰ درصدی با توقف جنگ موافق هستند به دلیل اینکه برای آنها جان اسیران مهم است. یک گروه اقلیتی هستند که عمدتاً به آنها داتی‌ها یا میسوراتی‌ها یا جناح راست افراطی گفته می‌شود که بن گویر هم یکی از سران اصلی آنها است. دو حزب اصلی دارند، حزب قدرت یهودی، به رهبری بن گویر و حزب صهیونیست مذهبی، به رهبری استموتریچ، هر دو هم وزیر کابینه هستند. ایده اینها این است که تا زمانی که حماس از بین برود و بگوید که من بی قید و شرط تسلیم می‌شوم، جنگ باید ادامه پیدا کند و جنگ نباید تحت هیچ شر ایطی متوقف شود. چراکه اگر الان در این شرایط جنگ متوقف شود، فرصت بازسازی دوباره به حماس داده می‌شود مثل جنگ‌های قبلی، مثل ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸ و ۲۰۲۱. آقای تاجیک به درستی فرمودند، چند اتفاق مانع از این می‌شد که جنگ تمام شود. یکی از آنها شخصیت نتانیاهو بود، اما مسئله اساسی این بود که آن حمله هفتم اکتبر ۲۰۲۳ یک ضربه بزرگی به اسرائیلی‌ها وارد کرده بود و بعد از آن حزب الله هم در جبهه شمال شروع به تبادل آتش با اسرائیل کرده بود. یعنی جنگ برای اسرائیلی‌ها به شدت پیچیده شده بود. اینها مجبور شدند یک جنگ طولانی را انجام بدهند، برخلاف آن چیزی که گفته می‌شد یا همیشه تمایل داشتند که جنگ‌ها سریع و برق آسا تمام شود، ایندفعه این دیدگاه را تغییر دادند برای اینکه بتوانند با هر دو جبهه و جبهه‌های دیگری که داشت به آنها حمله می‌کرد، روبه‌رو شوند. چون قدرت اش را نداشتند همزمان با هر دو جا وارد یک جنگ برق آسا شوند. اما اینکه چرا نتانیاهو الان رضایت داده است، دو دلیل اساسی برای این موضوع وجود دارد، اولاً فشاری است که دولت آمریکا و شخص رئیس جمهور جدید آمریکا به نتانیاهو می‌آورد، برای اینکه تا قبل از بیستم ژانویه این توافق انجام شود.

سؤال: نفع اش برای ترامپ چیست؟

براتی: البته من کارشناس مسائل امریکا نیستم، تخصص بنده مسائل اسرائیل است. اما به نظر می‌رسد سیاست کلان ترامپ سیاست موازنه سازی از راه دور است که مایل است که از طریق این سیاست روسیه و چین را مهار کند و یک جنگ طولانی در خاورمیانه باعث انحراف توجه و ظرفیت امریکا در درون خاورمیانه می‌شود، اگر این بخواهد طولانی شود ممکن است پای گروه‌ها و کشور‌های دیگر هم به آن باز شود و مانع از سیاست مهار چین و روسیه می‌شود، این سیاست کلان آنها است. مسئله بعدی اینکه ترامپ تمایل دارد که تا قبل از اینکه وارد کاخ سفید شود، تمام شود، با ژست اینکه من هنوز نیامده‌ام و با زدن چند توئیت توانستم این کاری را که چهار سال دولت دموکرات‌ها نتوانستند انجام بدهند، انجام بدهم، یک ژست پیروزی بگیرد. حالا چرا نتانیاهو با ترامپ همکاری می‌کند، چرا قبل از این با بایدن که در چند مرحله فشار‌هایی برای پایان جنگ آورد، همراهی نکرد. علت این است که چند پرونده اساسی روی میز همچنان باقی مانده است، مثل پرونده همان برگرداندن فشار حداکثری علیه ایران، بحث مقاومت در عراق، بحث مقاومت در یمن و نتانیاهو آنطوری که تحلیلگران صهیونیست می‌گویند، نمی‌خواهد همسویی و همکاری ترامپ را برای این پرونده‌ها از دست بدهد. چون می‌داند ترامپ یک آدم غیرقابل پیش بینی است و اگر به حرف او گوش ندهد ممکن است در آن پرونده‌ها همکاری لازم را نکند. یک دلیل دیگر اینکه نتانیاهو به این نتیجه رسید که اختلاف‌هایی که بر سر مدیریت جنگ و ادامه جنگ با ارتش اسرائیل دارد، حل نمی‌شود. ارتش اسرائیل، سران نظامی، معتقد به این هستند که ما نباید در درون غزه باقی بمانیم و باید یک زمانبندی داشته باشیم برای اینکه کم کم بخواهیم خارج شویم. نباید مسئولیت امنیت در درون آن منطقه بر گردن اسرائیل بیفتد. چرا، چون هزینه امنیتی دارد، از این به بعد سربازان اسرائیلی بیشتر کشته می‌شوند تا زمانی که آنجا در اشغال باشد این موضوع وجود دارد. مسئله بعدی هم اینکه دنیا شروع می‌کند به اینها فشار آوردن به اسرائیل و بعنوان اشغالگر شناخته می‌شوند. این تجربه را قبلاً ارتش اسرائیل دارد، از ۱۹۶۷ تا ۲۰۰۴ در نوار غزه داشت و آن هزینه‌هایی که بر اینها بار می‌شد نهایتاً به اینجا منجر شد که در سال ۲۰۰۴ تصمیم گرفتند از غزه خارج شوند. این دو دلیل، یعنی فشار ترامپ و اختلاف با ارتش باعث شد که نتانیاهو در این دوره از مذاکرات انعطاف بیشتری نشان بدهد.

سؤال: آقای تاجیک، شما هم اشاره کردید که این توافق می‌توانست ماه‌های گذشته مثلاً در اردیبهشت ماه اتفاق بیفتد. حتی آن موقع می‌گویند که آقای هنیه هم نسبت به انجام این آتش بس موافقت شان را اعلام کرده بودند. ولی الان با گذشت این مدت زمان جدای از هزینه‌های مالی که برای رژیم داشته است، تلفات نظامی برای رژیم هم داشته. چرا آن زمان اتفاق نیفتاد، آیا رژیم فکر می‌کرد که می‌تواند به اهداف اش ازجمله نابودی حماس دست پیدا کند؟

تاجیک: یک اشاره‌ای کردم که متأسفانه سیاست امریکا هم مقداری همپوشانی داشت در شخم زدن غزه، یعنی ابایی نداشتند، مطرح کردند. حتی هدفی نتانیاهو اعلام کرد توسط آمریکا اصلاح شد. یعنی نتانیاهو اعلام کرد، نابودی حماس، آمریکایی‌ها گفتند نابودی توان نظامی حماس. این نشان می‌داد که یک همپوشانی اینجا وجود دارد. در وزن دادن عوامل و پارامتر‌ها باید خیلی دقت کنیم. معتقد هستم عامل خارجی، نقش دارد، در رسیدن به این نقطه، آمدن ترامپ و اینها، ولی حواس مان هم باشد روغن ریخته را نذر امامزاده نکنند. یعنی من معتقد هستم اصل قضیه این بود که واقعاً اسرائیل در باتلاق غزه ماند، این یک واقعیت است، دو دفعه غزه را از شمال تا جنوب شخم زدند. ولی هنوز کارخانه‌ها دارند کار می‌کنند، همینطوری روزی چند تا، کم یا زیاد، دارند کشته می‌دهند، ارتش مشکل دار شده بود. از قبل هم تحلیلگران می‌گفتند که رفتن به غزه راحت است، اما بیرون آمدن از آن سخت است. به عقیده من این عامل مهمتر از عوامل دیگر است، یعنی ما باید به این بهاء بدهیم؛ بنابراین به عقیده من دو تا هدف اعلام شده بود، یعنی ما هر عملی را باید روی اهداف آن بسنجیم، ببینیم واقعاً به اهداف رسیده‌ایم یا نه. دو هدف اعلام شده بود، یکی آزادی گروگان‌ها بود که نرسید، یک هفته در اواخر نوامبر ۲۰۲۳ آتش بس شد، حماس ۱۰۵ گروگان را آزاد کرد، یعنی با یک مذاکرات می‌شد این را ادامه داد. ولی امریکا دست اسرائیل و نتانیاهو را باز گذاشت و با دادن تسلیحات و با نشان دادن چراغ سبز، این کار خیلی سختی نیست که بفهمیم که نتانیاهو اینقدر هم دست اش باز نیست که بتواند مثلاً یک همچنین جنایتی را واقعاً رقم بزند، ولی به هر صورت این اتفاق افتاد. یک قسمت بحث هم نابودی حماس بود که در مورد آن عرض کردم، اهداف اعلام نشده‌ای هم داشتند مثل کوچ اجباری. درحقیقت منطقه حائل ایجاد کردند که در شمال غزه یک منطقه حائلی شود، به این هدف هم نرسید، این خیلی روشن است. پس آن چیزی که نتانیاهو دنبال آن بود، این است که از این دو سه میلیون نفر، یک میلیون را بیرون بفرستد. خوشبختانه هم اردنی‌ها مقاومت کردند و هم مصری ها. یعنی همین که مرز بسته شد و همکاری نشد، اثرگذار بود، عامل اساسی مردم غزه بودند که واقعاً مردم غزه این دفعه پای فلسطین ایستادند. یک خصوصیتی مردم غزه دارند، سیاسیون می‌دانند، مردم غزه یک بافت متکثری دارند. دلیل آن هم این است که از تمام فلسطین، هر دوره‌ای که اسرائیلی‌ها شروع کردند به اصطلاح خودشان کوچ دادن، بخشی از مردم نهایتاً به غزه آمدند و این غزه دو سه مرتبه در طول تاریخ دست به دست حکومت‌ها شده است، مدتی مصر و غیره؛ بنابراین این فرهنگ متکثر و این مؤلفه‌هایی که درحقیقت باعث تاب آوری مردم غزه در مقابل اسرائیل شد، این حادثه را رقم زد.

سؤال: شهادت آقای اسماعیل هنیه، یحیی السنوار، سیدحسن نصرالله، شیخ صفی الدین و بسیاری از فرمانده‌های حزب الله و مقاومت، کشته شدن نزدیک به ۵۰ هزار نفر در این جنگ، تخریب بیش از ۹۰ درصد از غزه، با خاک یکسان شدن آن، اینها را جزء دستاورد برای رژیم صهیونیستی تلقی نمی‌کنید؟

تاجیک: همیشه برای اینکه یک چیزی را مقایسه کنید، می‌گویند محور مختصات ببینید چیست. بعضی از تحلیلگران، محور مختصات شان میزان خسارتی است که اتفاق افتاده. میزان خسارت را هر جنایتکار یا دیوانه یا هر کسی که نمی‌تواند از راه درست اهدافش برسد رقم می‌زند. این میزان خسارت درست است یک عامل مهم است، یعنی یک جراحتی است که به ملت فلسطین و مردم غزه وارد شده است. ولی واقعیت امر این است که همه این فشار‌ها باعث نشد مردم زانو بزنند، باعث نشد مردم بروند. حتی آن مدتی که اگر یادتان باشد، مثلاً رفح را باز کردند برای عملیات پزشکی، آن موقع هم خروج مردم از غزه خیلی وسیع نشد؛ بنابراین واقعاً مردم ایستادند و این ایستادگی و این مقاومت به عقیده من باعث شد که اسرائیلی‌ها درمانده شوند.

سوال: آقای براتی تحلیل شما از مفاد این توافق نامه چیست؟این توافق که در روز‌های اخیر در کانال‌های فلسطینی و رژیم صهیونیستی هر دو طرف منتشر شده بود، یک توافق سه مرحله‌ای است که هر مرحله ۴۲ روز یا شش هفته به طول خواهد انجامید.

براتی:در حقیقت می‌شود گفت که این توافق فاصله دارد با عبارتی که نتانیاهو به کار می‌برد تحت عنوان پیروزی مطلق نظامی بر حماس، فاصله جدی دارد، به این معنا که پیروزی مطلق نظامی مثل اتفاقی است که در جریان جنگ جهانی دوم در قبال آلمان افتاده است وقتی که آلمانی‌ها تسلیم شدند اسم آن تصمیم، تصمیم بی قید و شرط است و، اما الان اسرائیل حاضر شده است بپذیرد این توافق نامه را تعداد زیادی زندانی فلسطینی فقط در مرحله اول آزاد کند که هزار و ۵۰۰ نفر است فقط برای مرحله اول و بسیاری از این زندانی‌ها مبارزان مهمی هستند، حتی صحبت از مروان برقوسی و احمد سعداد مطرح شده است که بسیار آدم‌های تاثیرگذاری هستند هدف نتانیاهو تحت عنوان پیروزی مطلق با این توافق نامه حاصل نمی‌شود.

مسئله بعدی این است که نباید فراموش کنیم که مقاومت در نوار غزه آسیب جدی به آن وارد شده است در حال حاضر، حدود ۵۰ هزار نفر کشته شدند و بیش از صد هزار نفر زخمی شدند و حدود ۵ درصد جمعیت نوار غزه کشته و زخمی شدند؛ که قابل توجه است برای ۱۵ ماه جنگ، نسبت به جنگ‌های مشابه در دنیا، یک مسئله این است، مسئله بعدی این است که طبق آمار‌های اسرائیلی‌ها حدود ۱۷ تا ۱۸ هزار نفر از نیرو‌های حماس شهید شده‌اند و در حقیقت با این آمار اگر فرض کنیم که آمار، آمار درستی است نشان می‌دهد که آسیبی به سازمان رزم مقاومت وارد شده است، البته تحلیل بنده این نیست که ما روی این نقطه بمانیم، مقاومت نشان داده است که یک ساختار سه وجهی دارد و هم وجه اجتماعی دارد و هم وجه سازمانی و حکمرانی دارد، معمولا پدیده‌های این جوری مثل حزب الله و حماس مواقعی که دچار فشار زیادی می‌شوند و فشاری به آن‌ها می‌آید معمولا از سطح حکمرانی اول به راحتی خارج می‌شوند و در سطوح بعدی مقاومت می‌کنند، ما الان شاهد این هستیم که سازمان رزم حماس در طول این پانزده ماه به طور کامل از بین نرفته است و اگر چه آسیب جدی به آن وارد شده است و قابل انکار نیست و در این مدت حماس یکی از ویژگی هایش این است که حتی در شرایط بسیار سخت امکان بازسازی و تجدید سازمان برخی از واحد‌های خودش را دارد، مثلا چند ماه پیش سی ان ان یک گزارشی منتشر کرده بوده که می‌گفت حماس سیزده تا گردان در سراسر نوار غزه داشت، و از این تعداد تا حدود چند ماه پیش، سه گردان به طور کامل توسط رژیم صهیونیستی از بین رفته و حدود شش هفت گردان آسیب جدی دیده است و اعلام کرده بود هفت گردان را حماس توانسته بازسازی کند و این آماری است که سی ان ان ارائه کرده است و این نشان دهنده پویا بودن ساختار مقاومت است و مسئله بعدی که خیلی مهم است این است که معمولا ما در طول تاریخ در آن سی سال اول عمر اسرائیل هم این را دیده بودیم و آن زمانی که اسرائیل با دولت‌های عربی می‌جنگید در ۱۹۴۹ در ۱۹۵۶ و ۱۹۶۷ و در ۱۹۷۳ در همه جنگ‌ها پیروز شد و وقتی که پیروز می‌شد در جنگ پیروز می‌شد ولی در صلح پیروز نمی‌شود و تغییری در فضای کلی به وجود نمی‌آمد و عادی سازی به وجود نمی‌آمد که از این بحران امنیت آزاد شود.

اگر همان رویه قبلی ادامه داشته باشد دستاورد‌های اسرائیل احتمال یک پیروزی سیاسی بسیار اندک است، خیلی صریح بگویم مسیر پیروزی اسرائیلی ها، اشغال گری نیست، مسیر پیروزی اسرائیلی‌ها امتیاز دادن به رقیب مقاومت است، اگر بیایند و به تشکیلات خودگران و به آن جناحی که در بین فلسطینی‌ها که طرفدار سازش و مذاکره است امتیاز دهند و آن راهکار دو دولتی را اجرا کنند این مسیری است که مقاومت را تضعیف می‌کند و طبق مبانی جامعه شناسی سیاسی تا زمانی که اشغال گری باشد و تفاوتی نمی‌کند فلسطین و اسرائیل باشد یا ایرلند یا مکزیک، تا زمانی که اشغالگری باشد مقاومت وجود خواهد داشت.

سوال: در طی این جنگ هر جا که اگر بحث سازش و آتش بس مطرح بوده عمدتا رسانه‌های غربی تحلیل را به این سمت بردند که مقاومت تاب آوری اش را از دست داده است و می‌خواهد پای آتش بس بنشیند و این نشانه ضعف مقاومت می‌دانستند و هر جا که مذاکرات شکست خورده می‌گفتند که مقاومت اخلال ایجاد می‌کند. این آتش بسی که اعلام شد موفقیت مقاومت است یا رژیم صهیونیستی؟

تاجیک: آمریکا و کل غرب کنار رژیم صهیونیستی هستند از نظر مادی، معنوی و حمایت و رسانه و ...، اما به زمان بندی نحوه آزاد شدن اسرای اسرائیل نگاه کنید، یک فرمول سه - چهار - سیزده دادند، روز اول سه تا، یک هفته بعد چهارتا و دو هفته بعد سیزده تا اسیر آزاد می‌شود، مقاومت به دلیل این که اعتماد ندارد به رژیم صهیونیستی شرایطش را تحمیل کرده است نمی‌آید همه اسرا یکباره بدهد بلکه مرحله به مرحله اسرا را تحویل می‌دهد و این خودش یک الگوی رفتاری و یک الگوی مذاکره است و نشان می‌دهد سازمان سیاسی و رزم حماس یک سازمان پیچیده‌ای است و شاید نزدیک چهل – پنجاه درصد دست نخورده است و اسرائیل ادعا می‌کند که چهل درصد تونل‌ها کشف نشده است هنوز و یک تعدادی از رده‌های اول مثلا ضیف در سلامت هستند و خودشان می‌گویند محمد سنواری ممکن است بهتر از یحیی برای مقاومت عمل کند این واقعیت است نمی‌توان نقش مقاومت نادیده بگیریم و این را هم دقت کنیم، مقاومت فقط جنبه نظامی اش نیست، همین که مردم ایستادند و صحنه را خالی نکردند علی رغم تمام تحرکاتی که اسرائیل داشت و اسرائیل خیلی رفت مذاکره کرد با اسرای عشایر که درغزه بودند که آن‌ها را از حماس جدا کند، نتوانست و مردم ایستادند و این عامل، عامل خیلی مهمی است که مقاومت در این جا پیروز شد و شرایطش را تحمیل کرد علی رغم خسارتی که این ددمنشی و این جنایت که بلاخره الان یک پرونده همین نتانیاهو و برخی اعضای کابینه در دیوان لاهه دارند.

سوال: شما پیش بینی تان برای ادامه ماجرا چیست، در بحبوهه جنگ صحبت از این بود که رژیم صهیونیستی بی میل به ادامه جنگ نبود چرا که با پایان جنگ آغاز محاکمه نتانیاهو خواهد بود به دلیل تیم حقیقت یابی که در خود رژیم صهیونیستی شکل گرفته بود که در هفت اکتبر بی خبر از اتفاقی که بغل گوشش اتفاق می‌افتد و آن روند آغاز خواهد شد و نتانیاهو باید پاسخگوی اتفاقاتی باشد که از ۱۶ ماه پیش اتفاق افتاده است؟

براتی: کمیته حقیقت یاب در تاریخ رژیم صهیونیستی سابقه دارد، وزیر دفاع، فرمانده کل ارتش، فرمانده اطلاعات ارتش و چند نفر دیگر یک بار محاکمه شده‌اند و تاثیری که گذاشت این بود که خانم گلدامایر یک سال بعد برای همیشه از سیاست خارج شد.

در این مدتی که از جنگ گذشته با وجود این کشور درگیر جنک باید یک انسجامی داشته باشد و اختلافات را کنار بگذارند، اما به صورت مداوم می‌بینیم افشاگری علیه نتانیاهو درباره ششم اکتبر انجام می‌شود، یک سری از رسانه‌ها این کار را انجام می‌دادند و نشان داد که نتانیاهو با مشکل بزرگی رو‌به‌رو خواهد بود و این کمیته تشکیل خواهد شد و نتانیاهو سعی خواهد کرد با بازکردن پرونده‌های بعدی با همکاری آقای ترامپ از جمله برای تقابل با جمهوری اسلامی ایران فرار بکند ازاین کمیته و خودش در جریان جنگ چند بار گفته بود که من پاسخگو خواهم بود و الان بهانه ندارد و باید پاسخگو باشد ولی مایل است که نه به عنوان یک فرد مسئول و مقصر، بلکه به عنوان یک قهرمان با آن روبه رو شود به دلیل دستاورد‌های نسبی که در غزه داشت و یا در لبنان ضرباتی که به حزب الله وارد کرده و یا تحولات سوریه که اخیرا اتفاق افتاده است و بخواهد به عنوان دستاورد ارائه دهد و یا پرونده بعدی که با آمدن ترامپ فشار حداکثر علیه ایران آغاز شود و خودش به یک بخشی از نقشه نتانیاهو مبدل شود که این اقدامات برنامه کمیته حقیقت یاب را تحت تاثیر قرار دهد.

در طول این مدت چندین بار تلاش‌هایی برای این که کمیته حقیقت یاب تشکیل شود انجام شد و با کارشکنی نتانیاهو و کابینه اسرائیل ناکام ماند.

یک مورد دیوان عالی اسرائیل در واقع یک ساختاری است که معمولا تشکیل این جور کمیسیون‌ها در آن رهبری می‌شود، اما در همین بازه چند ماهه، رئیس کمیسیون دیوان عالی تغییر کرده است، رئیس قبلی بازنشسته شده است، قرار است رئیس جدید انتخاب شود. وزیر دادگستری کابینه نتانیاهو آقای لوین، اجازه نمی‌دهد که رئیس جدید انتخاب شود. چرا، چون می‌داند اگر رئیس انتخاب شود، از نظر حقوقی اختیارات گسترده‌ای خواهد داشت برای اینکه این پرونده را باز کند. تشکیل جلسه نمی‌دهد، چون وزیر دادگستری باید این جلسه را تشکیل بدهد، تا آن فرد خودبخود انتخاب شود. فردی که الان رئیس موقت دیوان عالی است، چون از نظر حقوقی هنوز رئیس دائمی دیوان نشده است، در بسیاری از موارد دست اش بسته است. می‌خواهند این شرایط را حفظ کنند تا دیوان عالی نتواند اقدام قاطعی علیه نتانیاهو کند و آن کمیسیون را تشکیل بدهد که احتمالاً مجبور شوند در نهایت تن بدهند. به نظر می‌رسد افشاگری‌هایی که انجام شده است نشان می‌دهد که نتانیاهو مشکلات جدی در این مورد خواهد داشت. یعنی مثلاً گفته شده بود که در شب ششم اکتبر یعنی آخرین ساعت‌های ششم اکتبر، چند صد سیمکارت اسرائیلی در داخل غزه به یکباره فعال شده است و این نشان دهنده آمادگی برای یکسری از اقدام‌ها است که در نوار غزه دارد اتفاق می‌افتد. این به اطلاع نخست وزیر اسرائیل رسیده است، اما به جای اینکه اقدامی کند اعلام کرده است که مهم نیست، و گفته است اتفاق روتینی است، قبلاً هم این کار را کرده‌اند و ما دیده‌ایم که اقدام و حمله‌ای پشت آن نبوده است، اینها نشان دهنده قصور نتانیاهو است. یا مثلاً برخی از دستیار‌های نظامی نتانیاهو به او هشدار دادند که وضعیت امنیتی مشکل دارد و ما ممکن است با یک درگیری خشونت آمیز رو‌به‌رو شویم از ناحیه نوار غزه، که البته دفتر نتانیاهو اینها را تکذیب کرده است. اما آن دستیاران نظامی که قبلاً دستیار ایشان بودند، آن را رد نمی‌کنند. برای همین به نظر می‌رسد که کمیسیون اگر تشکیل شود، موارد بسیار زیادی از قصور نتانیاهو و وزرای دیگر کابینه و همچنین وزیر دفاع سابق، گالانت، یا مثلاً فرمانده هان ارتش پیدا خواهد کرد و این کار را برای نتانیاهو بسیار سخت خواهد کرد و ممکن است سرنوشت سیاسی نتانیاهو را تحت تأثیر قرار بدهد و عمر سیاسی آن را به پایان برساند.

سؤال: آقای تاجیک، شما چقدر خوش بین هستید به روند این آتش بس، الان در مورد لبنان گفته می‌شد در طول این مدتی که آتش بس برقرار شده است، نزدیک به ۴۷۰ بار نقض آتش بس شده است از سمت رژیم صهیونیستی. آیا فکر می‌کنید این آتش بس با غزه ادامه دار خواهد بود و این تبادل اسراء طبق آن برنامه ریزی صورت خواهد پذیرفت؟

تاجیک: از این جهت که اسرائیل به هر صورت زیر فشار افکار عمومی است، اگر نخبگان، رسانه و بالاخره مردم آزاد، مسئله غزه را در دستور کار افکار عمومی نگه دارند، به عقیده من فشاری که روی اسرائیل است، ناچار می‌کند مقداری رعایت کند. در لبنان هم شاهد بودیم اوایل تلاش می‌کرد که آن اقدامات خودش را انجام بدهد. سابقه اش اینطور است، یعنی همین زمانبندی از جهت آزادی اسراء نشان می‌دهد که اعتمادی به اسرائیل به رعایت آن توافق‌ها نیست. اینطور که من شنیده‌ام، آخرین دغدغه‌های حماس، روی نقشه عقب نشینی بود که مطمئن نبود اسرائیل می‌خواهد این کار را انجام بدهد و ظاهراً این تضمین داده شده است که رعایت کند. من حدس می‌زنم پتانسیل ادامه وضع موجود دیگر نیست و برعکس شرایط سیاسی و فشار افکار عمومی بین المللی و تغییراتی که در دنیا اتفاق می‌افتد و اولویت‌هایی که امریکا با آمدن ترامپ برای خودش دارد، من حدس می‌زنم که دست اسرائیل خیلی نباید باز باشد برای اینکه بخواهد توافق را بشکاند یا مثلاً کاری انجام بدهد.

سؤال: آیا این مسئله آتش بس ارتباطی به پایان آتش بس با حزب الله دارد، آن شصت روزی که دارد تمام می‌شود و رژیم صهیونیستی را از غزه فارغ خواهد کرد و باز ممکن است بخواهد تحرکاتی را علیه حزب الله انجام بدهد؟

تاجیک: بعید می‌دانم، یعنی این ظرفیت و این پتانسیل الان دیگر برای ادامه این شرایط نیست. من حدس می‌زنم که خواسته اسرائیل این بود که نیرو‌های حزب الله به شمال رود لیتانی بروند، تا حدی متوقف شده است، یونیفل و ارتش لبنان آنجا مستقر شدند. اینجا هم به عقیده من این اتفاق خواهد افتاد. چون واقعاً هنوز ما به طور رسمی جزئیات دقیق این موافقتنامه و آتش بس را نمی‌دانیم، باید این دیده شود، خوانده شود و دقت کنیم ببینیم آیا این وضعیت که شما دغدغه دارید، ایجاد خواهد شد یا نه. ظرفیت سیاسی در دنیا و در منطقه برای تداوم عملیات نظامی وجود ندارد.

سوال: آقای براتی رژیم با اشغالگری که در سوریه داشته است و آن جا توفیقات نظامی به دست آورده است و حزب الله را تضعیف کرده است و در آتش بس قرارداده است تا متمرکز شود بر غزه و اسرا را مبادله کند و تا بعد به سراغ حزب الله برود آیا این اتفاق می‌افتد و یا چنین ظرفیتی وجود نخواهد داشت؟

براتی: با آتش بس در نوار غزه یک بخشی از پیچیدگی‌های جنگ تمام می‌شود و تبادل آتش بین اسرائیل و حزب الله با این هدف که فشار بیشتری بیاورند به اسرائیل که در نوار غزه آتش بس شود، ماهیت خودش را از دست می‌دهد یا بقیه بخش‌های محور مقاومت مثل یمنی‌ها مقاومت کنند با هدف آتش بس در غزه بود که اگر آتش بس محقق شود انگیزه شان برای تقابل خیلی کم می‌شود و این پیچیدگی از روی میز برداشته می‌شود و در مورد نوار غزه برداشت ما این است که اسرائیل در طول این مدت بار‌ها در لبنان آتش بس را نقض کرده است، نقض‌های کوچک و ریز مثل حمله به یک خودرو یا منطقه در نوار غزه انجام خواهد داد ولی ممکن است این رویه در لبنان قطع شود و متمرکز شوند روی آتش بس.

سوال: آینده این تحولات در منطقه به کدام سمت و سو می‌بینید، آیا این حکایتگر وقوع یک آرامش در منطقه خواهد بود یا این که مجددا تحرکات جدیدتری بزرگتری اتفاق بیافتد؟

تاجیک: من ترس دارم همان طور که تا حالا عمل کرده است یعنی غزه را شخم زد و به سراغ حزب الله برود و سپس سوریه و الان اگر این شرایط راکنترل نکنیم و مدیریت بحران نداشته باشیم امکان خیز اسرائیل به سمت دریای سرخ هست، از نظر دیپلماتیک باید یک مقداری ایران فعالیت بیشتری بکند.

سوال: آقای براتی شما بفرمایید؟

براتی: به نظر می‌رسد که باتوجه به این که در آستانه بازگشت ترامپ به کاخ سفید قرار داریم و نوع انتخاب وزرای کابینه ترامپ نشان از این دارد که سیاست ترامپ فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران خواهد بود، طرح‌ها و برنامه‌های مشترکی از طرف اسرائیل و آمریکا برنامه ریزی خواهد شد برای تقابل با عراق و یمن و جمهوری اسلامی ایران که بخش‌های دیگر محور مقاومت که دست نخورده‌تر باقی ماندند و باید این مسئله را منتظر باشیم و در دستگاه‌های مختلف کشور برای این موضوع فکر کنیم و برای این تقابل آمادگی کسب کنیم.

منبع خبر "صدا و سیما" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.