به گزارش "ورزش سه"، فرشید باقری هافبک سالهای نهچندان دور استقلال بعد از سپریکردن دو سال و نیم در رفسنجان از مس جدا و راهی اهواز شد. این بازیکن اگرچه در ابتدای فصل از تیمهایی مثل استقلال و پرسپولیس پیشنهاد داشت؛ اما حالا از حضور در اهواز و کار با یحیی گلمحمدی خوشحال است.
به این بهانه، فرهیختگان دقایقی با باقری همکلام شده هرچند بیشتر این گفتوگو درباره اتفاقات مربوط به سالهای گذشته و مرتبط با استقلال است که خواندن آن خالیازلطف نیست.
* به فولاد رفتی، درحالیکه در مس رفسنجان شرایط بدی نداشتی.
شرایط خودم در رفسنجان عالی بود. هم شهر خودم بود و هم مردم به من خیلی لطف داشتند؛ اما شرایط باشگاه زیاد مساعد نبود و حواشی زیادی وجود داشت. این اواخر هم که پیشنهاد از فولاد آمد باعث شد تا این انتقال انجام شود و خیلی خوشحالم که در خدمت این تیم هستم. فولاد در بین مدعیان قرار دارد و هر بازیکنی دوست دارد در تیمهای بالای جدول برای قهرمانی و جام بجنگد ضمن اینکه با مربی بزرگی مثل یحیی گلمحمدی کار کردن نیز باعث افتخار است. یکسری داستانهای دیگر هم وجود داشت که نمیخواهم زیاد وارد آنها بشوم؛ اما حالا قسمت بود که در خدمت مردم خوب خوزستان باشم.
* کار با گلمحمدی را چطور پیشبینی میکنی، بهعنوان بازیکنی که سابقه حضور در استقلال را داری قرار است با یک سرمربی پرسپولیسی کارکنی!
الان آقا یحیی سرمربی فولاد است، من هم بازیکن این تیم هستم و استقلال و پرسپولیس اینجا فرقی با هم ندارند و همه در خدمت باشگاه فولادیم. گلمحمدی نیاز به تعریف ندارد و انشاءالله در نیمفصل دوم اتفاقات خوبی برای من و فولاد بیفتد.
* با مربی سختگیری مثل مسعود شجاعی نتوانستی در مس رفسنجان ادامه بدهی؟
خیر اینطور نیست؛ بلکه مجموعهای از اتفاقات و مشکلاتی که در باشگاه وجود داشت، باعث شد که در نهایت تصمیم بگیرم از مس رفسنجان جدا شوم.
* یعنی رفتاری که با فرشید اسماعیلی و بهنام برزای شد، در جدایی تو تأثیرگذار نبود؟
من مشکل خاصی نداشتم ضمن اینکه مشکلی هم با شجاعی نداشتم؛ اما کار به جایی رسیده بود که کل مجموعه باشگاه و کادر فنی و حتی خود من به این نتیجه رسیده بودیم که جداشدن من به نفع همه است و بهصورت دوستانه و توافقی از مس رفسنجان جدا شدم.
* به نظر میرسد جای تو در نیمفصل دوم در میانه میدان مس رفسنجان خالی بماند!
امیدوارم مس به مشکل نخورد. من در این تیم خیلی خوب جاافتاده بودم و حضورم در رفسنجان جواب داده بود. در واقع هم باقری با مس و هم مس با باقری جواب داده بود؛ اما قسمت بر این بود که امروز در خوزستان باشم و انشاءالله اینجا هم اتفاقات خوبی برای من و باشگاه بیفتد.
* در ابتدای فصل یادمان میآید که هم از استقلال و هم از پرسپولیس پیشنهاد داشتی. این موضوع را تأیید میکنی؟
اگر من چیزی بگویم میگویند بازارگرمی کرده و الان دیگر شاید خیلی تفاوتی نکند که دراینخصوص بخواهم صحبت کنم؛ اما واقعیت این است که پیشنهاد داشتم و میتوانستم به این تیمها بروم؛ اما مهم این است که الان برای فولاد قرار است بازی کنم و گذشتهها گذشته، درباره پرسپولیس که گفتن این موضوع از زبان من درست نیست و بهتر است آن را از خود مسئولان این باشگاه بپرسید یا حتی از استقلالیها دراینخصوص سؤال کنید.
* از وقتی از استقلال جدا شدی تقریباً در هر پنجره نقلوانتقالاتی زمزمه بازگشتت به این باشگاه شنیده شده است!
درست میگویید خدا را شکر آنهایی که با دید فنی به فوتبال نگاه کنند، فوتبال من را قبول دارند و همیشه مورد لطف آنها بودهام. همانطور که گفتید در اکثر ادوار نقلوانتقالاتی از استقلال پیشنهاد داشتم. البته در این دو سال و نیم که در خدمت مس بودم همیشه از تیمهای بالای جدول به من پیشنهاد دادند.
* نیمفصل سال گذشته غائلهای درباره انتقال شما و فرشید اسماعیلی که البته محقق نشد در استقلال برپا شد. در آن زمان اینطور عنوان شد که چون فرشیدها جذب نشدند درنهایت اورونوف هم به استقلال نیامد!
اینها حرفهای حاشیهای هستند. اهل حاشیه نیستم؛ اما همیشه برای من حاشیهسازی کردهاند. جذب اورونوف هم هیچ ارتباطی به فرشید اسماعیلی یا فرشید باقری نداشت درحالیکه مشکل بین مدیریت و کادر فنی بود و این موضوع ارتباطی به ما نداشت. یکسری لجبازیها بین خودشان بود که برخی اتفاقات افتاد تا اسم ما مطرح شود. من به خیلی از مشکلاتی که بین استقلالیها در آن مقطع رخ داد واقف نیستم و نمیدانم چه رخ داد؛ اما این موارد به ما ربطی نداشت از جمله نگرفتن اورونوف به جذب ما مرتبط نبود. درهرصورت آن زمان قسمت نبود به استقلال بیاییم؛ اما مطمئنم در آن برهه میتوانستم به استقلال خیلی کمک کنم؛ ولی قسمت نشد.
* در نهایت چرا این اتفاق نیفتاد؟
نتوانستند رضایتنامهام را از مس رفسنجان بگیرند.
* خودت دوست داشتی به استقلال بروی؟
خیلی دوست داشتم؛ اما مدیرعامل وقت مس، یعنی پورمحمدی ازآنجاییکه مدیر بومی بودند و نظر مردم رفسنجان برایشان مهم بود احساس کردند که نبود من به تیم ضربه میزند و چون در پایین جدول بودیم یک مقدار هراس این را داشتند که با انتقال من تیم تضعیف شده و سقوط کند و برای همین من را نگه داشتند که این موضوع خیلی به نفع تیم شد. در واقع این تصمیم را به نفع باشگاهشان گرفتند.
* با خودت هم صحبت کردند؟
کموبیش با خودم و باشگاه مذاکراتی صورت گرفت که درنهایت استقلالی نشدم.
* چندین سال برای استقلال و با پیراهن این تیم بازی کردی؛ اما به نظر میرسید با دلخوری از این تیم جدا شدی.
هوادار استقلال همیشه جام میخواهد! ما هم سالهای متمادی جام نیاورده بودیم. شما شرایط بازیکنان استقلال را میدانید که بازیکنانی مانند چشمی یا حسینی زیر چه فشاریاند. واقعاً بعضی وقتها کار کردن خیلی سخت میشود. خود ما دوست داریم نتیجه بگیریم و جام به دست بیاوریم و هوادار هم بیشتر از ما این توقع را دارد و برخی مواقع دیگر نمیتوان این شرایط را تحمل کرد. در غیر این صورت اگر خواسته و توقعی از سوی هواداران بود بحق و بجا بود. آن دوره هم خودم تصمیم گرفتم و دوست داشتم از استقلال جدا شوم؛ چون دیگر نمیتوانستم فشار را تحمل کنم. به قولی جا را برای تازهنفسها خالی کردیم.
* یعنی از اتفاقات آن زمان که موجب جدایی تو از استقلال شد ناراحت نیستی؟
بازهم تأکید میکنم هوادار توقع جام دارد و این یک توقع منطقی و طبیعی است؛ حالا ما هم سالهای بیشتری در استقلال بودیم و چون چند سال در این تیم بازی کردیم ما را بیشتر دیده بودند و نگاهشان روی ما بود که بتوانیم این اتفاق را رقم بزنیم. البته ما در فضای واقعی و از طرف هواداران واقعی هیچوقت مورد اهانت قرار نگرفتیم و توهینی صورت نگرفت هرچند در فضای مجازی همیشه و به همه فحش میدهند و اگر بزرگترین فوتبالیست دنیا را هم در نظر بگیرید با فضای مجازی چالش دارد؛ اما من از آن زمان دلخور نیستم.
* بزرگترین حسرتی که در استقلال بر دلت ماند چیست؟
کسب قهرمانی! ما دو سال میتوانستیم خیلی راحت قهرمان شویم؛ اما برخی اتفاقات باعث شد نتوانیم این اتفاق را رقم بزنیم. همیشه یکسری حواشی گریبانگیر استقلال میشد که آدم را از مسائل فنی دور میکرد. یک دربی را هم از دست دادیم که اگر آن را میبردیم میتوانستیم قهرمان شویم. اگر یکی دو جام در آن چند سال میآوردیم هم شرایط من در استقلال بهتر بود و هم اتفاقات بهتری برایم در آن سالها در استقلال میافتاد.
* به تیم ملی هم فکر میکنی؟
فکر میکنم کمترین حقم بود که در این چند سال به تیم ملی دعوت شوم؛ اما هیچگاه آنطور که باید من را ندیدند.
* فکر میکنی در این فوتبال خیلی به حقت نرسیدی؟
فوتبال سلیقهای است و شاید در آن برههای که من سرحال بودم باب سلیقه مربیان تیم ملی نبودم.
* به نظر میرسد یکسری بازیکنان برای هواداران جذابیت دارند و اگر بد هم بازی کنند برای آنها محبوبند و برعکس یکسری حتی اگر در اوج هم باشند هیچ جذابیتی برای هوادار ندارند!
دقیقاً همینطور است شما رودری را ببینید که بهترین بازیکن جهان شد؛ اما چطور با او برخورد شد؛ چون بیشتر علاقه داشتند وینیسیوس به این عنوان برسد. در فوتبال برخی پستها به چشم نمیآید مثل هافبک دفاعی و بازیکنانی که در پستهای ۶ و ۸ بازی میکنند. این پستها بیشتر پستهای موردعلاقه مربیان هستند؛ چون خیلی در فوتبال تأثیرگذار است؛ اما برای هواداران بازیکنان در پستهای دیگر موردتوجه قرار میگیرند.
* به بازگشت به استقلال و خداحافظی با پیراهن این تیم فکر میکنی؟
هرچه که قسمت باشد؛ اما الان خیلی زود است که بخواهم به خداحافظی و اینطور مسائل فکر کنم.