به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه شرق نوشت: هنوز مذاکرات هستهای ایران و اروپا حتی شروع نشده و فعلا هر آنچه میان ایران و طرفهای اروپایی در ژنو رخ داده، «گفتوگوهای» رو به جلو بوده و به گفته غریبآبادی ادامهدار خواهد بود.
به گفته مجید تختروانچی، معاون سیاسی وزیر خارجه ایران، «این گفتوگوها جدی، صریح و سازنده بودند و برخی از جزئیات و ایدههای مهم در دو حوزه رفع تحریم و هستهای مورد بحث قرار گرفتهاند». حال اینکه چه زمانی از مرز گفتوگو عبور کرده و به مذاکرات اصلی برسیم، هنوز مشخص نیست اما در همین شرایط مبهم، افکار عمومی در انتظار مذاکرات مستقیم ایران و آمریکاست.
این در حالی است که حتی رسیدن به خود میز مذاکره بهسادگی اتفاق نخواهد افتاد؛ چه رسد به آغاز مذاکرات؛ زیرا احتمال مذاکره ایران و آمریکا همچنان موضوعی پیچیده و حساس است. برخی از مقامات ایرانی، از جمله رئیسجمهور و وزیر امور خارجه، اعلام کردهاند که امکان مذاکره مشروط با آمریکا وجود دارد. با این حال، تصمیمگیری نهایی در این زمینه به تأیید مقامات عالی بستگی دارد.
اگر بخواهیم به مهمترین مؤلفهها در روند مذاکرات احتمالی ایران و آمریکا اشاره کنیم، نمیتوانیم از نقش اروپا چشمپوشی کنیم، زیرا ایران تمایل دارد از تحریمهای مربوط به برنامه هستهای خود خلاص شود و بهاینترتیب میتواند هم به طور کامل از برنامههای هستهای خود بهره ببرد، هم از تحریمهای ناعادلانه که اقتصاد و معیشت مردم را به گروگان گرفتهاند، رهایی یابد.
از طرفی این تحریمها به صورت یکجانبه از سوی آمریکا اعمال شده و از طرفی پرونده هستهای بهانه اصلی این تحریمهاست که آمریکا با خروج از برجام توافق جامع قبلی را به محاق برد. بهویژه آنکه ایران خسارتهای مالی بسیاری از جانب تحریمهای آمریکا متحمل شده و خواستار این است تا آمریکا خسارات ناشی از خروج از توافق هستهای (برجام) را رفع کند، اما اگر ایران میخواهد تحریمهای اقتصادی لغو شوند، باید با اروپا هم مذاکرات موفقی داشته باشد. از طرفی قرارداشتن زیر سایه تهدید به «فعالشدن مکانیسم ماشه» هم روند اعتمادسازی را برای ایران کند کرده است.
بنابراین تعیین مکانیسمهای شفاف و مشاهدهپذیر برای راستیآزمایی تعهدات هر دو طرف «ایران و اروپا و در ادامه ایران و آمریکا» اهمیت بسزایی دارد.
از طرفی هم واکنش ترامپ و تیم سیاست خارجیاش متفاوت از دور اول ریاستجمهوری او بوده. درست است که فشار حداکثری را مانند گذشته روی میز خود دارد، اما گزینه مذاکره را جدی گرفته است.
نگاهی اجمالی به مواضع دونالد ترامپ و وزیر امور خارجهاش، مارکو روبیو، نشان میدهد که تمایل به مذاکره با ایران وجود دارد، اما با شرایط خاصی. هرچند همانطورکه پیشتر نوشته شد، ترامپ در پیامهای اخیر خود به تهران، ابراز امیدواری کرده است که امکان دستیابی به توافقی جدید و متفاوت از توافق برجام وجود داشته باشد؛ با این حال برخی سیاستهای ترامپ و تیمش همچنان بر فشار حداکثری و تحریمهای شدید علیه ایران تأکید دارند.
این سیاست شامل تحریمهای اقتصادی شدید، محدودیتهای مالی و تجاری و تلاش برای انزوای بینالمللی ایران است. هدف اصلی این سیاست، تغییر رفتار ایران در زمینههای هستهای، موشکی و منطقهای است. درعینحال برخی از مقامات آمریکایی پیشنهاد مذاکره با ایران را مطرح کردهاند. این پیشنهادها معمولا با شرطهایی همراه هستند که ایران باید به آنها پایبند باشد.
هدف از این مذاکرات، دستیابی به توافقی جدید و جامعتر از توافق برجام است، اما ایران هم پیششرطهای خود را دارد و قرار نیست از منافع ملی خود کوتاه بیاید و به دنبال مذاکرات جامع برد-برد است. به هر حال این دوگانه آمریکایی در مواجهه با ایران باعث ایجاد تنشها و پیچیدگیهای زیادی در روابط ایران و آمریکا شده است.
برخی معتقدند این سیاستها میتوانند به نتیجهای مثبت منجر شوند، درحالیکه دیگران بر این باورند که این رویکردها تنها به افزایش تنشها و بیاعتمادیها منجر خواهد شد. دراینبین مارکو روبیو نیز بهعنوان وزیر امور خارجه دولت ترامپ، با اینکه به مواضع ضد ایرانی معروف است و مخالف امضا و اجرای برجام بوده، از مذاکره با ایران حمایت کرده است؛ بنابراین هرچند تمایل به مذاکره وجود دارد، اما شرایط و محدودیتهای زیادی برای دستیابی به توافق وجود دارد که رسیدن به توافق قریبالوقوع را تقریبا ناممکن کرده، تا جایی که بقایی، سخنگوی وزارت خارجه، در نشست خبری اخیر خود اظهار امیدواری عبدالعلیزاده درباره امکان رسیدن به توافق با آمریکا در دو تا سه ماه را نظر شخصی دانست و آن را دور از مواضع رسمی دولت و وزارت خارجه دانست.