برترینها: سریال Severance تقریباً سه سال پیش با پایانی بسیار هیجانانگیز و معلق در فصل اول بهپایان رسید. اپل چند روز پیش پخش فصل دوم سریال در +Apple TV را آغاز کرد و اولین قسمت دقیقاً پس از وقایع قسمت پایانی آغاز شد.
تأثیر اعتصابات هالیوود و عوامل دیگر، تولید فصل دوم Severance را بهطور قابل توجهی به تأخیر انداخت اما فصل دوم Severance با استقبال بسیار خوبی از سوی منتقدان مواجه شد و بهباور آنها این سریال «ارزش صبرکردن را داشته است.»
آدام اسکات، ستاره سریال Severance و بن استیلر کارگردان این سریال اپل تیوی پلاس، به تازگی یکی از صحنههای کلیدی قسمت اول فصل دوم این سریال را مورد تحلیل قرار دادهاند.
آنها در این تحلیل، به تأثیر تام کروز بر این صحنه و دلایل طولانی شدن فرآیند فیلمبرداری آن به مدت پنج ماه پرداختهاند. در سریال Severance که توسط دن اریکسون خلق شده است، اسکات در نقش مارک، کارمندی در شرکت لومون اینداستریز ظاهر میشود که خاطرات کاریاش از طریق یک عمل جراحی از زندگی شخصیاش جدا شده است. فصل دوم این سریال که با استقبال بسیار خوب منتقدان روبرو شده است، با صحنهی پرانرژی تعقیب و گریزی آغاز میشود که در آن مارک در راهروهای لومون به دنبال همسر شخصیت بیرونی خود، خانم کیسی (با بازی دیچن لاچمن)، میدود.
در یکی از قسمتهای پادکست Severance با حضور بن استیلر و آدام اسکات، این دو هنرمند خلاق به تحلیل آغاز پرانرژی فصل دوم این سریال میپردازند. اسکات در این پادکست توضیح میدهد که صحنه چند دقیقهای دویدن در ابتدای فصل، به دلیل محدودیتهای موجود در لوکیشن فیلمبرداری و فناوریهای مورد نیاز، در طول پنج ماه به صورت پراکنده فیلمبرداری شده است. او در این باره میگوید: «ما این ۱۰ بخش مختلف را در طول پنج ماه فیلمبرداری کردیم. هر کدام از این بخشها نیازمند کار خاصی روی صحنه بود.»
سپس استیلر که کارگردانی این قسمت را بر عهده داشته است، به تشریح جنبههای پیچیده فنی فیلمبرداری این صحنه میپردازد: یکی از صحنهها به طور کامل با استفاده از پرده سبز فیلمبرداری شد. در این صحنه شما روی یک تردمیل قرار میگرفتید و یک دوربین با حرکت کنترل شده، تمامی حرکات شما را ثبت میکرد. در صحنه دیگری، برای ایجاد یک جلوه خاص، یکی از دیوارهای اتاق را به صورت دیجیتال حذف کردیم. برای این کار از یک دستگاه تخصصی به نام بازوی بولت استفاده کردیم. این دستگاه در واقع یک بازوی رباتیک مجهز به دوربین است که حرکت آن به طور کامل کنترل شده و امکان ثبت تصاویر با دقت بسیار بالا را فراهم میکند.
در ادامهی گفتگو، بحث به تکنیک دویدن اسکات کشیده شد. او اعتراف کرد که اگر آمادگی بیشتری داشت، عملکرد بهتری از خود نشان میداد. اسکات گفت: «البته باید تمرین میکردم. تمرین همان انجام دادن کار بود. با انجام تمام این دویدنها، به فرم خوبی رسیدم.» این اظهار نظر اسکات باعث شد استیلر شوخی کند که باید تکنیک دویدنش را از تام کروز میگرفت که به خاطر سرعت دویدن حرفهایاش شناخته میشود. اسکات در پاسخ گفت: «در واقع همین کار را کردم. هر کسی که میخواهد برای هر نوع دویدنی تمرین کند، فقط فیلمهای تام کروز را تماشا کند.»
رامین دایی طی یادداشتی درباره این سریال نوشت: فرض کنید فناوری سریال Severance در زندگی واقعی قابل پیادهسازی باشد؛ جایی که وجود شما به دو "من" تقسیم شود: یکی که زندگی روزمره و عادی را تجربه میکند، و دیگری که صرفاً در محیط کار حضور دارد. چنین ایدهای در ابتدا وسوسهانگیز به نظر میرسد، اما عواقب آن چه خواهد بود؟
منی که در محیط کار محبوس شده، تنها و جدا افتاده از جهان بیرون است. این "من" هیچچیز از زندگی خارج از کار نمیداند، جز لحظهای کوتاه که تغییراتی مانند لباس، طعم دهان و هرگونه تغییر فیزیکی را حس میکند و این چرخه، بارها و بارها تکرار میشود. او در یک لوپ بیپایان اسیر است، یک حبس روانی که نه زمان معنا دارد و نه فراری از آن ممکن است. چنین وضعیتی چگونه میتواند به چیزی جز جنون ختم شود؟
اما در سوی دیگر، منی که خارج از محیط کار زندگی میکند، آزاد و فارغ از استرسهای شغلی است. او میخورد، میخوابد، و زندگی را بدون دغدغههای محیط کار تجربه میکند. هرچند ساعتهای او از 24 به 16 کاهش مییابد، ولی در این 16 ساعت هیچ مسئولیت کاری ندارد. برای چنین "منی"، زندگی...
آربی، یکی از کاربران اما نوشت: اتفاقا خیلی بهش فکر کردم و دقیقا توی سریال نشون میده وقتی می ری توی آسانسور، متوجه نمیشی که از محل کار خارج شدی و بلافاصه بر می گردی. این واقعا آدم رو به مرز جنون می کشونه. کلا سریال بسیار زیبایی هست و البته سوالهای بی جواب هم دارم براش.
نظر علیرضا: فصل دوم سریال جداسازی یا Severance عجیبتر، تاریکتر و هیجانانگیزتر از فصل پیشین بازگشت
شایان ادامه داد: جداسازی گیج کننده و عجیب شروع میشود. ایدههای طوفانیش را رو میکند. با پیچشهای عجیب و غیرقابل پیشبینی ادامه پیدا میکند و در اوج تنش و هیجان شما را برای فصل بعد تشنه نگه میدارد.
آپاچی هم در انتها اینطور توصیف کرد: سریالی درخشان که به بررسی موضوعاتی چون هویت و مرزهای آزادی فردی میپردازد.
سریال با فضاسازی سرد و روایت غیرخطی و تعلیق مداوم، مخاطب را تا پایان هر قسمت مجذوب نگه میدارد.
سریال جداسازی یک اثر عمیق و تأثیرگذاره که طرفداران داستانهای معماگونه را راضی میکند