آیا می‌توان با دشمن مذاکره کرد؟

خبرآنلاین دوشنبه 08 بهمن 1403 - 12:21
یک کشور مادامی که منافع ملی در سیاست خارجی آن نقش تعیین کننده دارد، دوستان و دشمنان ثابت ندارد و لازم است توجه شود مفهوم سیاسی، عمومی و انضمامی از دشمنی شامل مفهوم دوستی نیز می‌شود. امری که جریان مخالف هرگونه مذاکره با آنکه دشمن شناخته می‌شود به صورت معمول در خصوص آنکه دوست معرفی شده است، نادیده می‌گیرد. 

کارویژه هر دولتی از یک سو حفظ نظم عمومی، اجرای قوانین و حراست از تمامیت ارضی و از سوی دیگر کسب حداکثر منافع در میانه رقابت با سایر دولت‌ها در محیط بین‌المللی است. بر بستر توجه به این کارویژه‌ها تعاریف متعارف از دوستی و دشمنی رنگ باخته و معانی تازه‌ای جای آن را پر می‌کند. در این ساحت متفاوت، دشمن دیگر نه دشمن شخصی و خصوصی که معنایی سیاسی و عمومی می‌یابد. گفته می‌شود این تعبیر از جوهر امر سیاسی که مبتکر آن کارل اشمیت بود، به نوعی روی دیگر مفهوم برآمده از نظریه ماکس وبر در خصوص دولت به مثابه «انحصار مشروع کاربرد زور» است که در آن دولت به عنوان یک تمامیت سازمان‌یافته «انحصار تصمیم در باب تعیین دوست و دشمن» را در اختیار دارد. از این رو جهان روابط بین‌الملل جهانی است که در آن هر دم امکان منازعه میان بازیگران اصلی، یعنی دولت‌ها وجود دارد.

در پس‌زمینه چنین وضعی است که سیاست بین‌الملل امکان ظهور می‌یابد و در فقدان آن علت وجودی خود را از دست خواهد داد. دولت‌ها بدون امکان(اعم از بالقوه یا بالفعل) و البته انحصار اعلان جنگ علیه «دیگری» دولت محسوب نمی‌شوند، بلکه تنها سازمانی میان سایر سازمان‌ها خواهند بود که هیچ‌گونه حق انحصاری در تعیین دوست و دشمن نداشته و مضمحل خواهند شد. در فقدان وجود دولت‌ها با جهانی سیاست‌زدایی شده طرف خواهیم بود که تمامی اشکال سیاست‌ورزی شامل جنگ، دیپلماسی و مذاکره در آن بی‌معنا خواهد بود. 

شاید بدبینانه باشد تغییراتی که در روابط بین‌الملل به واسطه ایجاد و شکل‌گیری ساختارها و عرف‌های حقوقی بین‌المللی صورت گرفته را انکار کنیم یا از سوی دیگر خوش‌خیالی باشد که چنین تبیینی از وضع جهان و روابط جهانی برآمده از آن را کاملا رد کنیم. چه بسا با وضعی مابین آرزوهای نمادین کانتی و واقع‌بینی‌های نمادین هابزی در روابط بین‌الملل روبروییم که در عین حال تجربه نشان داده ناپایدار است و هر آینه می‌تواند به هر یک از این دو سو میل کند. 

در عین حال پذیرش درستی یا رد این موارد موضوع این یادداشت نیست. آنچه اینجا طرح می‌شود پرداختن به دیدگاه واقع‌گرایانه‌ای است که نسبت به هرگونه خوش‌خیالی برای روبه‌رو شدن با «دیگری» که به عنوان «دشمن» معرفی شده است، هشدار می‌دهد. جریانی از قائلان و مدعیان این دیدگاه نیز هرگونه «مذاکره» را نفی دشمنی و خصومت آن دیگری دانسته و رد می‌کنند. حال پرسش اینجاست که قائل بودن به این دیدگاه در روابط بین‌الملل به صورت جبری به رد مذاکره با دشمن می‌انجامد یا در بهترین حالت یک خطای شناختی از سوی این جریان است که منجر به نفی مذاکره می‌شود. 

در اینجا لازم است به مفهوم دشمن- و به تبع آن حتی مفهوم دوست- در این بستر توجه دقیقی صورت گیرد. دشمن در اینجا دشمن خصوصی نیست که کینه و خصومت شخصی و ناشی از عواطف انسانی بر آن مترتب شود و هنجاری اخلاقی از درون آن بیرون کشیده شود. اینجا پای مفهومی عمومی در میان است که بر اساس آن گروهی از افراد(ملت) آمادگی بالقوه مبارزه با مصداق آن را زمانی که منافع، مصالح و یا موجودیتشان را به خطر می‌اندازد، داشته باشند. این ایده که یک کشور مادامی که منافع ملی در سیاست خارجی آن نقش تعیین کننده دارد، دوستان و دشمنان ثابت ندارد، برآمده از این دیدگاه است و لازم است توجه شود این مفهوم سیاسی، عمومی و انضمامی از دشمنی شامل مفهوم دوستی نیز می‌شود. امری که جریان مخالف هرگونه مذاکره با آنکه دشمن شناخته می‌شود به صورت معمول در خصوص آنکه دوست معرفی شده است، نادیده می‌گیرد. 

این نکته‌ای درست است که چنین نظریاتی در باب تبیین جهان بین‌الملل در زمره نظریات جنگ قرار می‌گیرند؛ اما هر نظریه جنگی در واقع نظریه‌ای در باب صلح است، چرا که شناخت شرایط امکان منازعه و اخذ بهترین تصمیم درباره آن از سوی حاکم را فراهم می‌کند و مذاکره با آن دیگری که «دشمن» انگاشته می‌شود، گزینه‌ای حذف‌نشدنی از مجموعه تصمیم‌های بالقوه موجود است. مذاکره امکان تخاصم را که تا زمانی نامعلوم جزئی جدانشدنی از جهان بین‌الملل است، نفی نمی‌کند و نمی‌تواند که نفی‌کند، اما می‌توان این انتظار را داشت که آن را در صورت بکارگیری درست، به جا، مدبرانه و به امید وزیدن باد موافق بخت، در حالت بالقوه نگه‌دارد و شرایط به فعلیت درآمدن آن را کنترل کند. همچنین بدیهی است تعویق یا امتناع از مذاکره می‌تواند ابزاری برای تحرکات دیپلماتیک باشد، اما این تحرکات هیچ نسبتی با نفی وجودی مذاکره ندارد، چرا که بر چنین بستر مفهومی، با دشمن می‌توان روابط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی دیپلماتیک و سیاسی در معنای مرسوم برقرار کرد و عقل سلیم به لزوم مذاکره در این خصوص حکم می‌کند.

*پژوهشگر سیاسی

*منتشر شده در هفته‌نامه صدا

311311

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.