بنشین و بخند|درباره گروه کمدی نشسته که آرزوی بازیگر شدن را برای معلولان آسان کرد

همشهری آنلاین چهارشنبه 10 بهمن 1403 - 06:05
زندگی شان به قبل و بعد از آشنایی با گروه " کمدی نشسته " تقسیم می شود. صحبت ازجوانان دارای معلولیتی است که از وقتی با گروه کمدی نشسته اشنا شدند دیگر هراسی از حضور در جامعه ندارند و اتفاقا حالا دلشان می خواهد بیشتربا نمایش استعدادها و توانایی هایشان دیده شوند.

همشهری آنلاین-فاطمه عسگری نیا:موسس این گروه نمایشی که حالا موفق شده علیرغم همه محدودیت ها و مشکلاتی که پیش رویش قرار داشت از معلولان منزوی در خانه، هنرمندان بزرگ و استندآپ کمدین های حرفه ای بسازد «علی کخجام» است. کسی که بزرگترین آرزویش نشاندن لبخند روی چهره معلولان و کشف استعداد و توانایی های بازیگری آنهاست و از همه این که ثابت کند این افراد علیرغم همه محدودیتها و مشکلات جسمی که دارند دارای استعدادهای فراوان هستند که کمتر در جامعه به آنها بها داده شده است. این که چه شد علی وارد این مسیر شد و حالا قوت قلب جمع زیادی از معلولان تهرانی است قصه اش شنیدنی است ریشه در آرزوهایی که علی برای تمام آدمهایی که به نوعی با معلولیت دست و پنجه نرم می کنند دارد. برپایی دوباره کلاسهای اموزشی گروه کمدی نشسته بهانه ای شد برای این که سراغ این گروه برویم و گزارشی از فعالیت های آنها کسب کنیم

استنداپ کمدین نابینایم

نمایشنامه های خوب، بد عشق و جهنمی در بهشت دو نمایشنامه ای بودند که توسط گروه کمدی نشسته روی صحنه رفت و استقبال خیلی خوبی هم از طرف هنرمندان بازیگر شد هم از طرف معلولان و خانواده های انها. نمایشنامه هایی که ثابت کرد برو بچه های معلول استعدادهای بسیاری دارند که تا به حال دیده نشده است. محمد مهدی اسکندری یکی از اعضای این گروه است که از حدود ۳ – ۴ سال پیش با گروه کمدی نشسته اشنا شد تا به امروز تغییرات زیادی در زندگی شخصی و اجتماعی او اتفاق افتاده است پسر ۲۳ ساله ای که تا ده سالگی قدرت بینایی داشت اما در پی یک عمل جراحی به خاطر تومور مغزی متاسفانه سوی چشمهایش را از دست داد : «همیشه دوست داشتم هنر نمایش و استنداپ کمدی را دنبال کنم اما با خودم فکر می کردم چه کسی یک فرد نابینا را در این حوزه باور می کند و یا از او حمایت می کند تا اینکه یک روز از طرف انجمن نابینایان با من تماس گرفتند و از دعوت اقای کخجام برای شرکت در کلاسهای کمدی نشسته برایم گفتند. یک روزنه امیدی بود برایم هرچند باورش کمی سخت بود اما این دعوت را قبول کردم و در دوره ها شرکت کردم که ای کاش این اتفاق زودتر در زندگی من رخ می داد. »محمد مهدی را حالا همه محله شان به عنوان یک استنداپ کمدین خوش رو و خوش خنده می شناسند کسی که هم خوب می خنداند هم خوب می خندد و این انرژی مثبت را به دیگران منتقل می کند.

ما هم پر از استعدادیم

به همان اندازه که پسران معلول در گروه کمدی نشسته نقش افرینی می کنند دختران و بانوان دارای معلولیت هم از این قافله عقب نمانده اند و موفق شده اند بعد از شرکت در دوره های اموزشی کمدی نشسته شانس حضور خود را در خیلی از برنامه های کمدی و طنز امتحان کنند. حضور این هنرمندان در برنامه خندوانه حسابی تماشاگران این برنامه را برای ساعتی میخکوب اجرایشان کرده بود و در واقع بعد ازاین اجرا بود که مردم با کمدی نشسته بیشتر اشنا شدند و هنر بچه ها را جدی تر گرفتند. اگر از میان بانوان هنرمند گروه کمدی نشسته بخواهیم نام ببریم همه کسانی که فرصت دیدن نمایشنامه خوب بدزشت را داشته اند محال است نقش ملوک (نقش اول زن نمایش) را که او بازی کرده فراموش کنند.

بنشین و بخند|درباره گروه کمدی نشسته که آرزوی بازیگر شدن را برای معلولان آسان کرد

پروانه جعفرپور هم که یک دهه هفتادی پر شروشور است هم دوست دارد در این مسیر مانند سارا باشد هر چند به تازگی در دوره های کمدی نشسته شرکت کرده اما امیدوار است این دوره های اموزشی بتواند مسیر زندگی او را عوض کرده و به خیلی از ارزوهایش برساند : «من یک بیمار CP هستم که همیشه دوست داشتم بازیگر شوم. شاید تا قبل از اشنایی با دوره های اموزشی کمدی نشسته این ارزو برای من می دست نیافتنی و دور بود اما از وقتی در این دوره ها شرکت کردم و بچه های مانند خودم را دیدم که هر کدام با یک معلولیتی، عاشقانه در این دوره ها شرکت می کنند و حتی خیلی هایشان به اجرا هم رسیده اند امیدوارتر می شوم.» پروانه هم مانند خیلی از افراد دارای معلولیت به خاطر خیلی از محدودیت امکانات و شرایط زندگی مطلوب برای شهروندان معلول ماندن در خانه را به زندگی اجتماعی ترجیح می داد اما حالا معتقد است او هم مانند همه مردم عادی استعدادها و توانایی هایی دارد که می تواند به دیگران ثابت کند و بدرخشد.

به عشق یک لبخند

کسی که چراغ کمدی نشسته را برای این بچه ها روشن کرد کسی نیست جز علی کخجام. جوان اهل قلم و شوخی نویسی که وقتی با خودش تصمیم گرفت با هنر و هر انچه در چنته دارد به افراد دارای معلولیت کمک کند که زندگی اجتماعی بهتری داشته باشند، خیلی خوب می دانست در چه مسیر سخت و پرچالشی قدم گذاشته است : «ما ۱۵ درصد جمعیت کشورمان افرادی هستند که با معلولیت های مختلفی دست و پنجه نرم می کنند افرادی که خیلی در جامعه دیده نمی شوند فقط به خاطر این که کسی آنها را جدی نمی گیرد اغلب این بچه ها در خانه ماندن را به حضور در اجتماع ترجیح می دهند چرا که اولا بسترهای شهری اماده حضور انها نیست و شهر متناسب با نیازهای این افراد طراحی و ساخته نشده وباید در هر بار حضورشان در شهر با چالشهای بسیاری دست و پنجه نرم کنند از طرف دیگر نه مسئولان نه مردم توانایی ها و استعدادهای ناشناخته انها را جدی نمی گیرند نه بهایی به این استعدادها می دهند نه فرصتی برای شکوفا شدنشان من این استعدادها و توانایی ها را نشان گرفتم. کاری که خیلی از اطرافیان ازا نجامش منعم می کردند و دائما تکرار می کردند چه نفعی برای تو دارد و سعی می کردند با حرفهایی چون : «این ار پر از دردسر است» «به نتیجه نخواهد رسید» «زود خسته می شوی» و... و. مرا از هدفم دور نگه دارم اما من پیمانم را با خودم بسته بودم.»

علی گروه کمدی نشسته را راه انداخت و به تمام تشکل های مردم نهادی که به نحوی با افراد دارای معلولیت در ارتباط بودند سر زد و از انها دعوت کرد تا در صورت علاقمندی در دوره های اموزشی او شرکت کنند خبر یواش یواش به گوش همه رسید هرچند باورش هم برای افراد دارای معلولیت سخت بود اما امدند و از گوشه و کنار کشور دور هم شدند تا گروه کمدی نشسته شکل گرفت از تهران که پایتخت است تا اردبیل، تبریز، مشهد، ماکو، اسفهان و حتی سیستان و بلوچستان: «کار سخت و پیچیده ای بود. هر کدام از این بچه ها داستان زندگی خود را داشتند درداه و غم و غصه هایی که خواسته و ناخواسته دمخورشان شدم پا به پایشان غصه خوردم و برای قدم به قدم پیشرفتشان ذوق کردم. آنقدر عاشق کارم بودم و چنان شیرینی پیشرفت بچه ها در دوره ها به جانم می نشست که اصلا متوجه خستگی نمی شدم وقتی توانستم طی رایزنی های بسیار زمینه حضور بچه ها در برنامه هایی مثل خندوانه، بگو و بخند و حتی عصر جدید را فراهم کنم آن وقت بود که همه انگشت به دهان ماندند تمام آن ادمهایی که می گفتند نمی شود امروز شاهد این موفقیت ما هستند. »

علیه خانه نشینی

او حالا ۶ سال است که افراد دارای معلولیت را زیر چتر کمدی نشسته از گوشه و کنار پایتخت دور هم جمع می کند از نابینایان و کم بینایان گرفته تا معلولان جسمی و حرکتی، معلولان ذهنی، قطع نخاعی ها و حتی بیمارانی مانند بیماران CP .افرادی که تا قبل از این خانه نشین بودند و مردم گریز اما حالا می توانند ساعتها با استندآپ کمدی هایی که اجرا می کنند جمع زیادی از تماشاگران را بخندانند : «بعد از اجرای هر کار و استقبال هنرمندان نامی از کار بچه ها انگیزه و شور و شوقم برای ادامه کار هزار برابر می شود. سعی می کنم در نمایشنامه هایی که می نویسم و توسط بچه ها اجرا می شود زبانی باشم برای بیان مشکلات خود این بچه ها چالشهایی که با انها دست و پنجه نرم می کنند و نیازهایی که در جامعه دارند. چراکه معتقدم زبان هنر زبان گفتمان همه تفکرات و اندیشه هاست.

منبع خبر "همشهری آنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.