مقایسه ایران و جهان در فقره توسعه تجدیدپذیرها نشان میدهد که جهان در همین مدت، گرفتن برق از منابع تجدیدپذیر را سهبرابر کرده است. در واقع در مدت مشابه سهم جهان از باد و خورشید از سبد انرژی جهان از ۴.۶درصد به ۱۲.۱درصد افزایش یافته است. از طرفی بررسیها حاکی از این است که در سال ۲۰۲۲ بخش تولید برق ایران با اختصاص ۱.۵درصد (۱۸۳میلیون تن) از کل انتشار دیاکسید کربن جهان به خود، در جایگاه دهمین کشور منتشرکننده کربن در جهان قرار گرفته است.
دلایل غیبت ایران در پاککردن کربن از اقتصاد و بیتوجهی به استفاده از منابع تجدیدپذیر در سبد انرژی خود متعدد است، اما گزارش اتاق بازرگانی ایران نشان میدهد عمدتا سطح تکنولوژی پایین و فرسودگی زیرساختهای تولید انرژی در این وضعیت سهم اساسی داشته است؛ به طوری که براساس آمارهای سال ۲۰۲۲ ضریب انتشار در بخش تولید برق ایران برابر با ۴۹۴گرم دیاکسید کربن بهازای هر کیلووات ساعت، حدودا ۵۸گرم بالاتر از میانگین جهانی بوده است.
در ایران، بحث گذار انرژی با بحث ناترازی انرژی پیوند میخورد و بهنوعی، یک بحران مضاعف برای دستگاه سیاستگذاری کشور ایجاد میکند؛ بهاینترتیب که ازیکطرف کشور به شکل فزایندهای درگیر شکاف میان عرضه و تقاضا در حوزه انرژی در تمام بخشها، الکتریسیته، گاز و بنزین است و از سوی دیگر، راهحلهایی که برای رفع این بحران دارد، حتی در صورت عملیاتیشدن، در تعارض با روند جهانی گذار انرژی خواهند بود. بنابراین، ایران امروز نهتنها باید خود را با شکاف میان عرضه و تقاضای انرژی در داخل هماهنگ کند، بلکه باید با شکاف دکربنیزه شدن سیاستهای انرژی در سطح جهانی نیز هماهنگ شود.
بررسی مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی ایران نشان میدهد در سال 2022، سهم سوختهای فسیلی در تولید برق ایران حدود 94درصد بود که در این میان 79درصد (294تراوات ساعت) از گاز، 15درصد (54تراوات ساعت) از سایر سوختهای فسیلی و 0.2درصد (0.7تراوات ساعت) از زغالسنگ تولید شده است. سهم برقآبی در سبد تولید برق ایران برابر با 4.5درصد (17تراوات ساعت) و سهم برق هستهای برابر با یکدرصد (3.5تراوات ساعت) بوده است. در همین سال سهم انرژی حاصل از باد و خورشید در تولید برق موردنیاز کشور تنها 0.5درصد (1.8تراوات ساعت) بوده است. همچنین تقاضای سرانه سالانه برق در ایران برابر با 4.2مگاوات ساعت ارزیابی شده است که بالاتر از میانگین جهانی معادل 3.6مگاوات ساعت است. همچنین سرانه انتشار گازهای گلخانهای (2.1تن دیاکسید کربن) در ایران بیش از 31درصد بالاتر از میانگین جهانی (1.6 تن) بوده است.
از زمان توافق پاریس در سال ٢٠١٥، انتشار گازهای گلخانهای در بخش برق ایران ٢٩درصد (٤٢میلیون تن) افزایش یافته است. اگرچه برنامههایی برای افزایش ١٠گیگاواتی تولید برق از منابع تجدیدپذیر بین سالهای ٢٠٢5-٢٠٢2 وجود دارد، اما وضعیت فعلی اقتصاد ایران، تحقق این برنامهها را با ابهامهای جدی روبهرو کرده است. گروهی از گزارشگران ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در گزارشی با اشاره به وضعیت آلودگی هوا و تلفات انسانی ناشی از آن در ایران، تحریمهای ایالاتمتحده را بزرگترین مانع توسعه انرژیهای پاک در ایران دانستهاند. مطابق این گزارش تحریمها شرکتهای انرژی خارجی را وادار کرده است که پروژههای ساخت نیروگاههای خورشیدی بزرگ در ایران را در مقیاسی که شرکتهای داخلی قادر به انجام آن نیستند، کنار بگذارند.
در سطح ایران، در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر بهرغم ضرورتهایی که هم به واسطه الزامات توسعه پایدار و هم به سبب کاهش فشار بر منابع هیدروکربنی، پیش روی کشور قرار دارد، شاهد شکلگیری و افزایش شکاف میان ایران و کشورهای منطقه هستیم. این شکاف بیش از اینکه ناشی از فقدان برنامه بهرهگیری از منابع تجدیدپذیر یا درک تصمیمگیرندگان از ضرورت توسعه این انرژیها در کشور باشد، ناشی از ابهامات جدی در توان تحقق این برنامههاست که به نظر میرسد یکی از مهمترین موانع آن تداوم تحریمهای ایالاتمتحده علیه کلیت اقتصاد ایران باشد.
بررسیها نشان میدهد چین بهعنوان بزرگترین آلاینده حال حاضر جهان، با بهرهگیری از مدرنترین فناوریهای حوزههایی مانند سلولهای خورشیدی و خودروهای الکتریکی چگونه در مسیر کربنزدایی حرکت میکند و در حالی که بزرگترین تولیدکننده برق با زغالسنگ در جهان است، فناوریهای سبز چگونه به این کشور کمک کردهاند تا یکی از بالاترین شانسها برای رسیدن به اهداف کربنزدایی کنفرانس پاریس را داشته باشد.
همچنین معجزه برقرسانی در هند، از گسترش نیروگاههای زغالسنگ در دهه ٢٠١٠ به استفاده از نیروگاههای خورشیدی فوتوولتائیک نامتصل به شبکه تکامل پیدا کرده و این کشور از مزایای گذار انرژی برای بهبود امنیت انرژی خود استفاده کرده است. در سطح منطقه، گاز طبیعی در تولید الکتریسیته (حدود ٧٠درصد از کل الکتریسیته تولیدی) نقش بیبدیلی دارد و سهم آن از کل سبد انرژی خاورمیانه حدود ٥٦درصد است. انرژیهای تجدیدپذیر، سهم بسیار ناچیزی از انرژی مصرفی نهایی منطقه را به خود اختصاص دادهاند و تنها ٥درصد از انرژی خاورمیانه با اتکا به منابع تجدیدپذیر و پاک تولید میشود. تنها مورد موفق در تولید برق هستهای در مقیاس قابلتوجه، امارات متحده عربی بوده است. همه اینها در حالی است که خاورمیانه یکی از مناطقی است که آسیبپذیری بسیار بالایی نسبت به گرمایش جهانی دارد و در معرض خشکسالیهای طولانی و موجهای گرمایی کشنده قرار دارد و همچنین، از ظرفیتهای کمنظیری برای تولید برق خورشیدی و بادی برخوردار است.
در حوزه سوختهای فسیلی سه عامل تداوم تحریمها و فقدان دسترسی به سرمایه و تکنولوژی لازم برای افزایش استخراج و پالایش، مصرف بالای داخلی (بهویژه در خصوص گاز طبیعی) و کاهش ظرفیت تولید طبیعی چاهها و مخازن، آینده صنعت نفت و گاز ایران را با ابهام جدی روبهرو کرده است. در این شرایط به نظر میرسد ناتوانی صنعت نفت و گاز ایران در تامین نیازمندیهای داخلی در سالهای پیش رو با شدتی فزاینده ادامه یابد.
به نظر میرسد مسیر سیاستگذاری انرژی در کشور با توجه به بحرانهای دوگانه شکاف میان عرضه و تقاضا و ضرورت تعیین نسبت بخش انرژی کشور با روند گذار انرژی در سطح جهان، روشن است. مساله اصلی در امکان عملیاتی کردن یک روند مشخص و منطقی است. در وضعیت حاضر، هماهنگی میان افزایش تولید، افزایش بهرهوری، کاهش شدت انرژی و گسترش سهم انرژیهای تجدیدپذیر خورشیدی و بادی از افزایش ظرفیتهای جدید در سرمایهگذاری انرژی یک ضرورت است و کشور راهی جز بهرهگیری از ظرفیتهای گذار انرژی، همراهی با آن و پوشاندن گسلهای موجود فعلی با امکانات این گذار جهانی ندارد. تبدیل این ضرورت به امکان، بحث دیگری است و بحرانهای درهمتنیده و پیچیده در بخشهای مختلف این مسیر را مبهم کرده است.