ده دروغ درمورد واگذاری مدیریت ایران خودرو به بخش خصوصی

خبرآنلاین جمعه 12 بهمن 1403 - 22:03
در ادامه نگاهی به ده روایت‌ پرتکرار، جعلی و افسانه‌وار می‌اندازیم تا دریابیم چطور روایت‌های خلاف واقع می‌توانند با تکرار، برای ما حقیقت جلوه کنند

در هفته‌های گذشته، بحث واگذاری مدیریت ایران خودرو به کنسرسیومی از بخش خصوصی، موضوع بحث رسانه‌ها، صاحب‌نظران و کارشناسان بوده است. ناگفته پیدا است که تصمیمی که سهامداران ایران خودرو در مجمع پیش‌روی آن برای مدیریت این غول صنعتی خواهند گرفت، نه تنها بر سرنوشت این شرکت که بر کل صنعت خودروسازی ایران اثر گذار است و می‌تواند وضعیت مسیر این صنعت را برای همیشه تغییر داده و آن را از بن‌بست تداوم انباشت زیان بیرون آورد. با این حال بررسی محتوای رسانه‌ها نشان می‌دهد که برخی رسانه‌ها و کارشناسان، آگاهانه یا ناآگاهانه، در حال انتشار شایعاتی در قالب اخبار، گزارش و نظرات کارشناسی هستند که از پایه غلط و بی‌اساس است و در این میان به برخی شرکت‌ها اتهاماتی واهی زده می‌شود. این شایعات گاهی آنقدر دور از ذهن هستند که باید آن‌ها را به اصطلاح «افسانه محلی» نامید. زیرا آنقدر تکرار شده‌اند که به نظر حقیقی می‌رسد، اما از اساس بی‌پایه هستند با این حال به صورت مداوم تکرار می‌شوند. در ادامه نگاهی به ده روایت‌ پرتکرار، جعلی و افسانه‌وار می‌اندازیم تا دریابیم چطور روایت‌های خلاف واقع می‌توانند با تکرار، برای ما حقیقت جلوه کنند:

 دروغ اول: قرار است در روزهای پیش رو، مالکیت ایران خودرو به بخش خصوصی واگذار شود!

این روایت از اساس جعلی است. اگرچه دولت پس از انقلاب اسلامی، مالکیت شرکت ایران خودرو به دولت واگذار شد، اما پس از ابلاغ اصل ۴۴ قانون اساسی از سوی رهبر معظم انقلاب، مقرر شد برای افزایش سهم بخش خصوصی در اداره صنایع بزرگ، سهام دولت در این شرکت‌ها، به صورت بلوکی و با روش‌های مختلف به بخش خصوصی واگذار شود. در پی همین ابلاغ، در پایان دهه ۱۳۸۰، بخش قابل توجهی از سهام ایران خودرو به بخش خصوصی و خصولتی واگذار شد. در همین زمان کنسرسیومی از بخش خصوصی، شروع به خرید سهام نمود و هم اکنون بیش از ۳۰ درصد سهام ایران خودرو را به صورت خرد و یا بلوکی و در قالب مزایده در بازار سرمایه، و بر اساس قوانین و بعضا حتی به بالاترین قیمت اعلامی در زمان خود خریداری کرده است. در وضعیت فعلی، دولت در قالب «سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران»، کمتر از ۶ درصد سهام ایران خودرو را در اختیار دارد و هیچ انتقال مالکیت جدیدی رخ نداده است. در واقع آنچه که محل بحث است، انتقال مدیریت است و نه انتقال مالکیت و در وضعیت فعلی، بیش از ۹۴ درصد سهام شرکت ایران خودرو در اختیار دولت نیست که بخواهد واگذار شود.

دروغ دوم: قرار است ایران خودرو، به شرکت کروز واگذار شود!

این روایت نیز از اساس کذب است. شرکت کروز حتی یک سهم در شرکت ایران خودرو نداشته است و ندارد و اساساً نیز این شرکت قصدی برای خرید سهم ایران خودرو ندارد. مالکین ۳۰ درصد سهام ایران خودرو، کنسرسیومی از بخش خصوصی هستند که نام آن‌ها مشخص و به صورت عمومی اعلام شده است و کروز هیچ نقش و سهمی در این میان ندارد.

دروغ سوم: کروز در ازای مطالبات انباشته خود از ایران خودرو، سهام ایران خودرو را خریده است!

این افسانه محلی از همه خنده‌دارتر است. گفتیم که شرکت کروز حتی یک سهم ایران خودرو را هم در اختیار ندارد؛ اما فارغ از آن سهام ایران خودرو، به صورت بلوکی، بیش از یک دهه پیش به کنسرسیوم بخش خصوصی واگذار شده است، آن هم از طریق مزایده در بازار سرمایه. هرکسی که اندک اطلاعاتی در مورد قوانین معاملات در بازار سرمایه داشته باشد، می‌داند که برای خرید سهام در بازار سرمایه، باید پول نقد داشت و کسی نمی‌تواند در چنین معامله‌ای، با تهاتر بدهی اقدام کند! ضمن آنکه شرکت کروز هم اگر از ایران خودرو مطالباتی داشته باشد، نمی‌تواند این مطالبات را به شرکتی دیگر واگذار کند و از اساس چنین کاری معقول و منطقی هم نیست. همانطور که گفتیم فروش سهام ایران خودرو سال‌ها پیش انجام شده است و به سال‌های اخیر ربطی ندارد که بخواهد در ازای مطالبات معوق یک شرکت چنین معامله‌ای صورت پذیرد.

دروغ چهارم: در جهان، هیچ فطعه‌سازی، سهامدار شرکت خودروساز نیست!

برخلاف این افسانه محلی، اغلب شرکت‌های قطعه‌سازی و خودروسازی، دارای سهامدار مشترک هستند و یا یکی مالک آن دیگری است. واقعیت آن است که در جهان امروز و با ظهور بازیگران جدید در این صنعت، شرکت‌ها خودروسازی و قطعه‌سازی بزرگ، نیازمند سرمایه‌گذاری سنگین هستند. برای همین منظور، نه تنها سرمایه‌گذاران شرکت‌های خودروسازی، به صورت مداوم در حال ائتلاف و تبادل سهام با یکدیگر هستند که این شرکت‌ها، در حال ائتلاف با شرکت‌های قطعه‌سازی بزرگ نیز هستند. برخی مثالهای شرکت های قطعه سازی که خودرو ساز شده اند و یا سرمایه گذارانی که در هر دو بخش قطعه سازی و خودروسازی سرمایه گذاری کرده اند بدین شرح است ۱- شرکت BYD که یکی بزرگترین خودروسازان دنیا است، این شرکت در سال ۱۹۹۵ به عنوان یک قطعه ساز تاسیس شد و دومین تولید کننده بزرگ باتری خودرو در دنیا می‌باشد، شرکت BYD با خرید شرکت خودروسازی "کین چوآن" در سال ۲۰۰۳، هم اکنون در بین ۱۰ تولید کننده بزرگ دنیاست و تبدیل به سومین شرکت پر ارزش خوردروسازی دنیا شده است. ۲- کمپانی SOKON چین در سال ۱۹۸۶ به عنوان یک شرکت قطعه ساز تاسیس شد و در سال ۲۰۰۵ وارد صنعت خودروسازی شد،۳- شرکت HUAWEI که یک شرکت تولید کننده قطعات الکترونیکی است از سال ۲۰۱۹ تولید قطعات خودرو را آغاز نمود و تامین کننده قطعات شرکت های خودرو سازی "سرس، بایک، دانگ فنگ، فولکس واگن، گک، چری، چانگان و کیا، بی وای دی و ....." است و هم اکنون در مشارکت با خودروسازی SERES در حال تولید و فروش خودرو می باشد. ۴- سرمایه گذاری همزمان آقای تویودا در خودروسازی تویوتا، لکسوس، هینو، دایهاتسو  و قطعه سازی های دنسو و آیسین (۲ تا از بزرگترین قطعه سازان دنیا) ۵- سرمایه آقای چانگ در هیوندای، کیا و جنسیس همرمان با سرمایه گذاری در یکی از ۱۰ شرکت بزرگ قطعه سازی جهان یعنی هیوندای موبیس

دروغ پنجم: کنسرسیوم بخش خصوصی، باعث ضرردهی ایران خودرو در سال‌های اخیر است!

این سخن هم کاملاً غیرواقعی است. در شرایط فعلی، کنسرسیوم بخش خصوصی، از سال ۹۰ یک عضو هیات مدیره و از سال ۱۴۰۱ تنها دو عضو هیئت مدیره آنهم غیرموظف را به عنوان نماینده در هیات مدیره ایران خودرو دارد. این بخش دولتی است که با تعیین ۳ عضو و به دنبال آن انتخاب مدیر عامل، تمامی تصمیمات مدیریتی را اتخاذ می‌کند و مسئولیت این تصمیمات را برعهده دارد و نمی‌توان مسئولیت زیان انباشته هنگفت فعلی را ناشی از ورود بخش خصوصی به سهامداری ایران خودرو دانست

دروغ ششم: حضور بخش خصوصی، باعث تعارض منافع در اداره ایران خودرو می‌شود!

در مورد تعارض منافع میان سهامداران و یک شرکت، قانون تجارت پیش‌بینی‌های لازم را انجام داده است و راهکارهایی دقیق برای پیش‌بینی تعارض منافع سهامداران و جلوگیری از وقوع آن در قوانین کشور طراحی شده است. در عین حال، راهکار جلوگیری از تضاد منافع میان بخش خصوصی و منافع عام شهروندان، نه ممانعت از حضور بخش خصوصی، که نظارت دقیق و مطابق قانون نهادهای مسئول است. بدیهی است که در صورت وقوع هرگونه تخلف، وظیفه ذاتی دولت جلوگیری از بروز آن است و بهتر است دولت به وظیفه اصلی خود یعنی نظارت بر اجرای برنامه‌ها و قوانین بالادستی بازگردد و از بنگاه‌داری دست بکشد. 

دروغ هفتم: مدیریت ایران خودرو به دست یک کنسرسیوم خصوصی، به معنای انحصار و ایجاد سود برای شرکت کروز است!

همانطور که چندین بار تاکید شد، شرکت کروز هیچ سهمی در ایران‌خودرو ندارد. در نتیجه اداره این شرکت به دست هر شخص یا شرکتی باشد، لزوماً به سود یا زیان شرکت کروز نخواهد بود. مهمتر اینکه هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرد که کنسرسیوم بخش خصوصی، بخواهد شرکتی را که در آخرین فهرست صد شرکت پرفروش ایران، رتبه ۸ را کسب کرده است، به نفع یک شرکت دیگر متضرر کند و با کاهش ارزش سهام شرکت ایران خودرو، ده‌ها برابر بیشتر زیان ببیند. بطور حتم نفع کنسرسیوم بخش خصوصی، سوددهی هرچه بیشتر ایران خودرو و فروش بیشتر آن و در عین حال کاهش چشمگیر هزینه‌های آن است، نه آنکه به دلایلی مثل گران خریدن کالا از شرکتی ثالث، از منافع مستقیم خود چشم بپوشد.

دروغ هشتم: زیان انباشته ایران خودرو، ناشی از تعارض منافع است!

چنین تصوری هرگز واقعیت نداشته است. تاکنون هیچ سند حسابرسی شده از شرکت ایران خودرو وجود نداشته است که تعارض منافع را حتی ادعا کند و هیچ اتهامی در این زمینه، در یک دادگاه صالحه، «اثبات» نشده است. طبیعی است که سهامداران ایران خودرو، هرگز تعارض منافع را نخواهند پذیرفت و به هیچ عنوان حاضر نیستند در برابر ضرر احتمالی ناشی از تعارض منافع، سکوت کنند.

دروغ نهم: کروز اهلیت خرید ایران خودرو را ندارد!

این عبارت نیز از سوی برخی نمایندگان و مسئولان در روزهای اخیر به کرات شنیده می‌شود. ذکر این نکته به صورت مجدد ضروری است که خرید سهام ایران خودرو از سوی کنسرسیوم بخش خصوصی، مربوط به سال‌ها پیش است و بطور حتم در این مورد، از سوی نهادهای نظارتی، بحث اهلیت خریداران در نظر گرفته شده است و بدون اثبات این اهلیت و قوانین مربوط به آن، بخش خصوصی قادر به خرید سهام نبود. مهمتر از آن اینکه اساساً شرکت کروز سهامدار ایران خودرو نیست و در نتیجه اهلیت یا عدم اهلیت آن، بر واگذاری مدیریت شرکت ایران خودرو به کنسرسیوم بخش خصوصی نبایستی اثری داشته باشد. نکته دیگر اینکه اگر کارآفرینان بخش خصوصی ایران، صلاحیت سهامداری شرکت ایران خودرو را طی نزدیک به دو دهه داشته‌اند و با زیان انباشته ناشی از مدیریت بخش دولتی همچنان پای کار ایستاده‌اند، بطور حتم اهلیت مدیریت اموال خود را نیز دارند و نمی‌توان با چنین بهانه‌ای، آن‌ها را از حق قانونی، شرعی و بدیهی خود مبنی بر مدیریت شرکتی که مالک اکثریت سهام مدیریتی آن هستند، محروم کرد.

دروغ دهم: کنسرسیوم در مدیریت شرکت بهمن موفق نبوده است و در نتیجه در مدیریت شرکت ایران خودرو نیز موفق نخواهد بود!

اولین نکته که بایستی متذکر شد که اگرچه برخی از اعضای کنسرسیوم خواهان مدیریت شرکت ایران خودرو، در کنسرسیوم بخش خصوصی اداره کننده گروه بهمن مشارکت دارند، اما این به معنای یکسانی کامل این دو کنسرسیوم نیست. با این حال و حتی با فرض یکسانی این دو کنسرسیوم، نمودارها و اعداد نشان می‌دهند که واگذاری سهام و مدیریت گروه خودروسازی بهمن به بخش خصوصی، اتفاقاً یکی از موفق‌ترین واگذاری‌ها در ایران بوده است. نشانه موفقیت همین بس که طی دوره مدیریت کنسرسیوم بخش خصوصی، تعداد پرسنل این شرکت بیش از دو برابر شده و تولید آن ۱۵۰ درصد افزایش یافته  است و در فهرست پر درآمدترین شرکت‌های ایرانی، از رتبه ۶۸ در سال ۱۳۹۴ و پیش از واگذاری، به رتبه ۳۳ در سال ۱۴۰۲ صعود کرده و اکنون با ایجاد تولید ماشین‌های موفق و محبوب، سبد محصولات خود را بسیار متنوع و جذاب کرده است و جزو شرکت‌های خودروسازی موفق محسوب می‌شود.

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.