خبرگزاری تسنیم-سجاد دانی؛ فیلم «بازی خونی» به کارگردانی حسین میرزامحمدی، با انتخاب سوژهای کمتر پرداختهشده از تاریخ انقلاب اسلامی، تلاش کرده رویداد مهم اتفاقات ابتدای انقلاب شهر آمل و مبارزات مردم و نیروهای انقلابی با گروهکهای کمونیستی را به تصویر بکشد. این فیلم که در نخستین روز از چهلوسومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، با وجود ظرفیت بالای موضوعی و اهمیت تاریخیاش، نتوانسته اثری تأثیرگذار و ماندگار خلق کند و در ترکیب عناصر هنری و سینمایی با روایت تاریخی، ناکام مانده است.
فیلم در وفاداری به مستندات تاریخی عملکرد قابل قبولی دارد. وقایع مرتبط با مقاومت مردم در برابر گروههای تروریستی و نمایش بیرحمیها و جنایات حزب کمونیست بهخوبی توانسته مظلومیت مردم بیدفاع و نقش اثرگذار نیروهای انقلابی را بازنمایی کند. همچنین پرداخت به پروژه نفوذ و ایدئولوژیهای انحرافی، یکی از جنبههای ارزشمند فیلم است که اهمیت موضوع را دوچندان میکند. با این حال، این پایبندی به تاریخ، به دلیل ضعف در پرداخت هنری و تکنیک و خلاقیت سینمایی، از ایجاد یک تجربه عمیق و ماندگار برای مخاطب بازمانده است.
یکی از جدیترین ضعفهای فیلم، روایت کند و پراکنده آن است. در بخشهایی از داستان، فیلم فاقد انسجام و کشش لازم است و نمیتواند مخاطب را بهدرستی با خود همراه کند. شخصیتپردازیها سطحی و ناکاملاند و بازی بازیگران، به دلیل اجراهای مصنوعی و غیرواقعگرایانه، به اعتبار اثر لطمه زده است. همچنین، عدم استفاده درست از لهجهها و گویشهای محلی، که میتوانست به هویت منطقهای و فرهنگی فیلم کمک کند، به یک خلأ آشکار تبدیل شده است.
سکانسهای اکشن و نبرد خیابانی، که انتظار میرود در چنین آثاری هیجانبرانگیز و تأثیرگذار باشند، بسیار ساده و بدون نوآوری طراحی شدهاند. استفاده محدود از جلوههای ویژه و صحنهپردازی ضعیف، از باورپذیری و هیجان این لحظات کاسته است. علاوه بر این، شباهتهای برخی صحنهها به فیلمهایی چون «ماجرای نیمروز»، به جای ایجاد اصالت، اثر را در دام کلیشهها انداخته و خلاقیت روایی را زیر سؤال برده است.
در میان تمام این ضعفها، فیلمبرداری یکی از نقاط درخشان «بازی خونی» است. قاببندیهای دقیق و استفاده هوشمندانه از نورپردازی و ترکیب رنگ، در برخی صحنهها حس و حال مناسبی را منتقل کرده و توانسته جلوهای حرفهای به اثر ببخشد. همچنین روایت موازی داستان از نگاه دو طرف درگیر، به ساختار روایی فیلم کمک کرده و مانع از یکنواختی آن شده است. نمایش همراهی مردم با نیروهای انقلابی و تقابل آنها با گروههای کمونیستی نیز در برخی لحظات، بار عاطفی و اجتماعی اثر را تقویت کرده است.
علاوه بر این، یکی از نقاط قوت قابل توجه «بازی خونی»، سکانسهای بازجویی از تروریستهای حزب کمونیست است که با پرداخت دقیق و حرفهای، به عمق بحرانهای اجتماعی و سیاسی آن دوره اشاره میکند. این سکانسها، با نشان دادن کشمکشهای درونی شخصیتها و دقت در جزئیات، بهویژه در برخورد با مسائل ایدئولوژیکی، اعتبار تاریخی بیشتری به فیلم بخشیده است و یکی از توانمندیهای اثر به حساب میآید.
فیلم «بازی خونی» با وجود انتخاب سوژهای ارزشمند و کمتر دیدهشده، در بهرهگیری از عناصر سینمایی و هنری برای روایت این داستان مهم ناکام مانده است. ضعف در ساختار روایی، بازیگری و طراحی صحنه، اثری متوسط و فاقد ماندگاری را رقم زده است. چنین آثاری، به دلیل اهمیت موضوعیشان، میتوانند سهم مهمی در بازنمایی تاریخ و فرهنگ کشور ایفا کنند، اما بدون پرداخت خلاقانه و حرفهای، تنها به یک فرصت از دست رفته تبدیل میشوند.