در این قسمت، پاتریک با خواندن یک مقاله در مجله ماهیها متقاعد میشود که دوستان واقعی باید همهچیز را با هم شریک شوند. او تصمیم میگیرد این ایده را روی باب اسفنجی اجرا کند و اعلام میکند که از حالا هر چیزی که باب دارد، باید مال او هم باشد!
پاتریک شروع میکند به قرض گرفتن وسایل باب، از گریل مخصوص آشپزیاش گرفته تا حتی خانه آناناسیاش! در ابتدا باب با روی باز این اتفاق را میپذیرد، اما وقتی میبیند که پاتریک حتی لباسهایش را هم میخواهد، کمکم از کوره در میرود.
این قسمت با لحظات طنزآمیز زیادی از تلاش باب برای بازپس گرفتن وسایلش و درس گرفتن پاتریک از مفهوم واقعی دوستی به پایان میرسد. آیا پاتریک متوجه میشود که دوستی بیشتر از اشتراک وسایل است؟ یا باز هم همهچیز را به روش خودش میبیند؟