همشهری آنلاین – گروه سیاسی: اگرچه طی سالهای اخیر برخی کوشیدهاند با وارونهنمایی حقایق «ایران عصر پهلوی»، حافظه تاریخی ایرانیان را خدشهدار کنند، اما واقعیت این است که برچسب «وابستگی پهلوی» به قدرتهای غربی را با هیچ ابزاری نمیتوان سفید شویی کرد.
ساحتهای مختلف زندگی مردم ایران در دوران پهلوی، درگیر دخالتها و وابستگی به قدرتهای غربی و بهویژه آمریکاییهاست که گویی حاکمان عصر، آن را بهمثابه فریضهای برای خود میدانستهاند. از حضور تعداد زیاد مستشاران نظامی آمریکایی گرفته تا صرف میلیاردها دلار برای خرید تسلیحات آمریکایی، از آمریکاییسازی دانشگاهها گرفته تا غربی کردن حوزههای فرهنگی، از دخالت آمریکاییها در عزل و نصبهای دولتمردان گرفته تا سیطره بر دستگاه امنیتی کشور، تنها گوشهای از وابستگی بیچون و چرای پهلوی به آمریکاییهاست.
مصادیق وابستگی
بیش از ۵۰ سال حکمرانی حکومت پهلوی در ایران، سرشار از نمونهها و مصادیق وابستگی به قدرتهای خارجی و بهویژه آمریکاست که در حوزهها و عرصههای مختلف، نمود مییافت. در ادامه به برخی از این مصادیق اشاره میشود.
۱
حکومت مستشاران آمریکایی
- حضور پرتعداد مستشاران نظامی: براساس آمار و ارقام منتشر شده در پیش از انقلاب در رسانهها، تا سال ۱۳۳۸ تعداد مستشاران هزارو۲۰۰ نفر بود. این تعداد از ۱۶هزارنفر در سال ۱۳۵۰ به ۲۴هزارنفر در سال ۱۳۵۴ و حدود ۳۵ هزارنفر تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی میرسد.
۲
وابستگی به تسلیحات آمریکایی
- خریدهای کلان تسلیحات: در بهمن ۱۳۵۰ بزرگترین معامله تسلیحاتی بین ایران و آمریکا صورت گرفت و وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد ایران سفارش خرید ۲ میلیارد دلار اسلحه به آمریکا دادهاست. این سفارش شامل ۳۰۰ هواپیمای شکاری بمبافکن مافوق صوت بود.
- جایگاه نخست ایران: براساس اطلاعات موجود، ایران در فهرست کشورهای خریدار تسلیحات نظامی آمریکا، جایگاه نخست را دارد. براساس آمار و ارقامی که توسط وزارت دفاع آمریکا تهیه شده، خریدهای تسلیحاتی ایران از آمریکا در سالهای ۱۹۷۸-۱۹۷۴، بیش از ۲۰ میلیارد دلار بودهاست؛ رقمی که به اذعان منابع غیر رسمی تا حدود ۳۰ میلیارد دلار نیز میرسد.
۳
تصمیمگیری با دخالت آمریکاییها
- دخالتهای آمریکایی: علی امینی، نخستوزیر محمدرضا پهلوی و از سیاستمداران دوره پهلوی درباره بیارادگی شاه در انتخاب مسئولان و دخالتهای خارجی در عزل و نصبهای حکومتی مینویسد: «شاه دلخوشی از هیچکس نداشت. خارجیها همیشه افرادی را به او تحمیل میکردند».
- شاه بیاختیار: محمد اختریان در کتاب «نقش امیرعباس هویدا در تحولات سیاسی اجتماعی ایران» مینویسد: شاه درباره انتخاب جمشید آموزگار به نخستوزیری چنین گفته بود: «آموزگار را بهخاطر درستی و دوستیاش با دولت آمریکا انتخاب کردهام».
۴
منابع انرژی در اختیار غربیها
- غارت منابع نفتی: محمدعلی همایون کاتوزیان در کتاب «اقتصاد سیاسی ایران» تصریح کردهاست که پس از کودتای ۲۸ مردادماه ۱۳۳۲، نفتی که به ظاهر ملی شده بود با قرارداد کنسرسیوم عملا از اختیار ایران خارج شد. براساس این قرارداد، تولید، استخراج و عرضه نفت ایران برای ۲۵ سال در اختیار کنسرسیوم قرار گرفت که به اعتراف علی امینی(مقام امضاکننده آن قرارداد) معنایی جز غارت منابع ملی نداشت و به هیچوجه ایدهآل نبود.
۵
دست باز سرویسهای امنیتی غربی
- وابستگی امنیتی: محمدرضا پهلوی در کتاب «پاسخ به تاریخ» اذعان کرده است که برای تشکیل و تجهیز ساواک از سازمان «سیا» بهره گرفته شد و تعداد زیادی از کارمندان ساواک برای طی دورههای آموزشی به آمریکا رفتند و در اداره مرکزی «سیا» به کارآموزی پرداختند. همچنین دورههای کارآموزی انفرادی و دستهجمعی برای کارمندان ساواک در غالب سازمانهای اطلاعاتی اروپای غربی ترتیب داده شد تا با روشهای آنان آشنایی حاصل کنند.
۶
سیاستهای علمی غربی
- دانشگاه آمریکایی: در خاطرات اسدالله اعلم، از مهمترین چهرههای نزدیک به شاه و دربار اذعان شدهاست که بهعنوان نمونه، توسعه دانشگاه شیراز مستقیما تحت نظر و مدیریت دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا قرار گرفت و این همکاری با حمایت مالی، فکری و فنی دولت آمریکا همراه شد.
۷
وابستگی صنعتی
- مانعی دربرابر تولید داخل: در بررسیهای تاریخی انجام شده در کتاب «تاریخ روابط خارجی ایران» نوشته عبدالرضا هوشنگ مهدوی، درباره وابستگی صنعتی ایران در دوره پهلوی آمدهاست: «شرکتهایی همچون گرومان، لاکهید، بل، جنرال دینامیکس، جنرال موتورز، کوکاکولا، فیلکو و... که از نوعی مصونیت اقتصادی در ایران برخوردار بودند و با نقش مستقیمی که در اجرای برنامه ۵ ساله عمرانی برعهده گرفته بودند، بودجه کشور را از حرکت در مسیر تولیدات داخلی در جهت وابستگی روزافزون به دلارهای حاصل از درآمدهای نفت و قرضه خارجی سوق دادند».
۸
سکوت در مقابل سیا
- اعتراف شاه: محمدرضا پهلوی در گفتوگویی که با خبرنگار زن آمریکایی شبکه ای. بی. سی نیوز داشت، اذعان میکند که با فعالیتهای امنیتی – اطلاعاتی سازمان سیا در ایران مشکلی ندارد و در ادامه بهصورت ضمنی، بر وابستگی اقتصادی به آمریکا، صحه میگذارد.
۹
حفاظت از منافع آمریکا
- عامل اجرایی آمریکا: احمد بنیاحمد، نماینده تبریز در مجلس شورای ملی و روزنامهنگار دوره رژیم پهلوی در گفتوگویی تأکید کرده است که «محمدرضا شاه بعد از کودتای ۲۸ مرداد در سفری که با علی امینی، نخستوزیر به آمریکا داشت، رسما به جان اف کندی، رئیسجمهور آمریکا گفت: «من دیگر عامل اجرایی شما هستم».
۱۰
ژاندارم منطقه
- اجرای سیاستهای منطقهای آمریکا: حکومت پهلوی در سیاستهای منطقهای و بینالمللی خود بهشدت تحتتأثیر غرب و بهویژه آمریکا، قرار داشت؛ تا جایی که «ژاندارم منطقه» لقب گرفته بود. حمایت ایران از تلآویو و سیاستهای آمریکا در خاورمیانه، نشاندهنده همسویی کامل با منافع غرب بود.
دیدگاههای رهبرمعظمانقلاب درباره «وابستگی» و «استقلال»
روایتهایی از وابستگی پهلوی
- انگلیسیها رضاخان را در ایران بر سرِ کار آوردند و به حکومت رساندند. این، حرفی نیست که مخالفان رضاخان بگویند.
- یکی از وابستگان به رژیم پهلوی نقل میکند که سفیر انگلیس در تهران به کسی که از طرف محمدرضا به او مراجعه کرده بود که تکلیف خودش را بداند، میگوید چون محمدرضا به رادیو برلین گوش میکند و پیشرفتهای آلمان را روی نقشه پی میگیرد، پس مورد اعتماد ما نیست. آن شخص، خبر را به محمدرضا میدهد. او هم گوش کردن به رادیو برلین را ترک میکند و کنار میگذارد!
- در سال ۸۷، سفیر آمریکا و حتی انگلیس، در تعیین وضع محمدرضا، سرنوشت او و تصمیمی که باید میگرفت، مؤثّر بودند.
- از سال ۱۳۳۲ تا زمان پیروزی انقلاب، انگلیس و آمریکا بر سرِ چاههای نفت و در واقع گنج نفت ایران نشستند و تا آنجا که توانستند، برداشتند و بردند.
- رؤسای رژیم طاغوتی پهلوی، ثروتهای این ملت را صرف خرید هواپیمای جنگی از آمریکا میکردند.
- نهایت پرواز علمی یک درس خوانده و تحصیلکرده، این بود که بتواند از آنچه غربیها تولید کرده و ساختهاند، استفاده کند.
- روزگاری نه چندان دور، در این تهران مرکز کشور، حکومتی بر سرِ کار بود که شاهِ آن وقتی میخواست نخستوزیری برای خود انتخاب کند، اول از آمریکاییها میپرسید: شما موافقید من فلانی را انتخاب کنم یا نه؟
موهبت استقلال
- استقلال یکی از پایههای انقلاب اسلامی و نظام جمهوریاسلامی بود.
- انقلاب اسلامی میدان را برای مردم ما باز کرد.
- استقلال هم مراتبی دارد که اوّلِ آن، استقلال سیاسی است... بالاتر از استقلال سیاسی، استقلال اقتصادی است... از این بالاتر، «استقلال فرهنگی» است.
- استقلال، یعنی اینکه یک ملت بتواند بر سرنوشت خود مسلط باشد؛ بیگانگان دست دراز نکنند و سرنوشت او را خائنانه و مغرضانه رقم نزنند.
- دشمن استقلال یک ملت کیست؟ قدرتهای خارجی، قدرتهای مداخلهگر؛ آنها هستند که از حس استقلال در یک کشور واهمه دارند.
- استقلال یک ملت جز با استقلال فرهنگی تأمین نمیشود.