به گزارش اقتصادنیوز، دونالد ترامپ ریاست جمهوری اش را با جاه طلبی صلح طلبانه آغاز کرد و در ترسیم این چشم انداز از عدم ورود آمریکا به جنگ و پایان دادن به جنگ های بی پایان و حتی برنده شدن در رویارویی ها گفت. او در همان روز به آزادی گروگان ها اشاره کرد و گفت که ما آنها را آزاد می کنیم.فارن افرز در این باره یادداشتی را منتشر کرده و اقتصادنیوز این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده که بخش نخست با عنوان «معامله بزرگ آمریکا و اسرائیل درباره ایران؛ چگونه توافق آتش بس در غزه می تواند دیپلماسی تهران و واشنگتن را تحت تاثیر قرار دهد؟/ آتش بس؛ اهرم نتانیاهو برای هم صدا کردن ترامپ برای رویارویی با ایران؟» منتشر شد و در ادامه بخش دوم آمده است.
نتانیاهو به شرکای ائتلاف خود گفته که به دلیل تهدیدهای بزالل اسموتریچ وزیر دارایی مبنی بر سرنگونی کابینه در صورت ادامه فاز دوم آتش بس، متعهد به پایان دادن به جنگ نیست. نتانیاهو همچنین مدعی است که اگر حماس به طور جدی مذاکره نکند یا توافق را نقض کند، جنگ را از سرخواهد گرفت. مایک والتز، مشاور امنیت ملی ترامپ، این ادعا را تایید کرد و حمایت ایالات متحده در این باره را تضمین.به عبارت دیگر، حماس، با نقض توافق، به نتانیاهو اجازه می دهد تا از انتخاب دشوار یعنی قربانی کردن کابینه و حرفه سیاسی اش برای نجات گروگان های باقی مانده و پایان دائمی جنگ، نجات یابد. با این حال، خلیل الحیا، مذاکرهکننده اصلی حماس، روزی که آتشبس اعلام شد، سخنرانی تندی ایراد کرد و اسرائیل را تهدید و گفت هفتم اکتبر باید تکرار شود. فارغ از این ها، حماس ممکن است به این نتیجه دست یابد که تداوم آتش بس می تواند برای این گروه فرصت ساز شود تا خود را احیا و مجهز کند. این در حالی است که آمریکا و اسرائیل نمی خواهند حماس قدرت را در نوار غزه بر عهده داشته باشد و از همین رو دولت جدید آمریکا با مصر، امارات متحده عربی و سایر کشورهای عربی برای ایجاد یک دولت جایگزین موقت می بایست همکاری داشته باشد. بازگشت تدریجی تشکیلات خودگردان فلسطینی به غزه می تواند از دولت موقت حمایت کند. حماس نیز واقعیت ها را به درستی درک می کند و می داند فلسطینی ها به دنبال بازگشت به شمال هستند و اگر آنها بر مخالفتشان با آتش بس اصرار کنند ممکن است حمایت ها را از دست بدهند. از طرفی دیگر این گروه به خوبی می داند که اگر بخواهد در قدرت بماند، اسرائیل با حمایت های تضمین شده آمریکا بار دیگر مواضعش را هدف قرار خواهد داد.به همین دلیل رهبران حماس ممکن است از فرصت اداره منطقه ای و بین المللی غزه برای امداد و بازسازی حمایت کنند.
نتانیاهو، به نوبه خود، باید بپذیرد که اگر ناقض توافق باشد احتمالا باید هزینهای بالا بپردازد، او نه تنها می بایست افکار عمومی اسرائیل، که عموماً طرفدار توافق هستند را راضی نگاه دارد بلکه باید بستر را برای آزادی سایر اسرا هموار سازد.این مقوله اصطکاک میان نتانیاهو ترامپ را می خواهد نقش صلح جو را ایفا کند، کاهش داده و مانع از خدشه دار شدن روابط دو رهبر می شود. از سرگیری جنگ در غزه همچنین میانجیگری ترامپ برای عادی سازی روابط بین اسرائیل و عربستان را تقریباً غیرممکن می کند، زیرا سعودی ها تا زمانی که اسرائیل در غزه باقی بماند به توافق صلح با تل آویو تن نمی دهند.البته نتانیاهو بیش از هر چیز به ماندن در پست نخست وزیری اهمیت می دهد تا رضایت ترامپ. اما یک موضوع وجود دارد که ممکن است نتانیاهو حاضر باشد کابینه خود را به خطر بیندازد و برای برگزاری انتخابات و توقف برنامه هسته ای ایران آماده شود. به ادعای ناظران توقف ژیشرفت برنامه هسته ای ایران برای نتانیاهو در قیاس با پروژه عادی سازی 2 از اولویت بالاتری برخوردار است. نگرانی های نخست وزیری اسرائیل در مورد برنامه هسته ای ایران به اولین دوره ریاست جمهوری اش در اواخر دهه 1990 برمی گردد و او آن را موضوع ادعایی "وینستون چرچیل" خود نامیده است.توافق نتانیاهو با ترامپ که در قابش توقف برنامه هسته ای ایران در اولویت باشد، برای نخست وزیری اسرائیل ارزش زیادی دارد. نتانیاهو ممکن است کابینه اش را به خاطر پایان دادن به جنگ در غزه به خطر نیندازد. اما اگر احساس کند که با ترامپ به توافقی راهبردی دست خواهد یافت و این احتمال وجود دارد که ایالات متحده برای جلوگیری از پیشرفت برنامه هسته ای ایران با اسرائیل هم صدا شود، آن زمان نخست وزیر ممکن است استراتژی اش را بازتعریف کند.
ترامپ در عمل، احتمالا فشار اقتصادی بسیار بیشتری اعمال خواهد کرد و در عین حال در پیام های ادعایی اش به تهران مدعی می شود که در صورت عدم توافق، به اسارئیل برای ماجراجویی چراغ سبز نشان خواهد داد. به بیان دیگر پیام ادعایی ترامپ به ایران این است که اگر از راه دیپلماتیک شود، گزینه ادعایی نظامی از روی میز برداشته خواهد شد. به ادعای ناظران این پیام در شرایطی مخابره می شود که مقام های ایران خود تاکید دارند که خواهان دیپلماسی بوده و هستند. مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران و محمدجواد ظریف، معاون رئیسجمهور ایران پس مخالفت تهران برای رایزنی های مستقیم با نمایندگان دولت بایدن، آمادگی مذاکره با دولت ترامپ را دارند و این نشان میدهد که تهران آماده رایزنی است.به ادعای ناظران تغییر معادلات خاورمیانه چون اتش بس در لبنان میان اسرائیل و حزب الله و سقوط بشار اسد در سوریه، کشوری که از منظر لجستیکی برای تهران اهمیت داشت، نظم خاورمیانه را تغییر داده است. در کنار این گزاره ها، فشار تحریم ها نیز بحران اقتصادی را رقم زده تا جایی که مرتضی افقه، اقتصاددان ایرانی گفته است که بدون لغو تحریم ها کشور در مدریت پایدار اقتصاد ناتوان خواهد بود.شاید ایران فعلا نخواهد پیشرفت برنامه هسته ای خود را متوقف کرده و و ذخایر موشکهای بالستیک خود را به اندازه ای که ترامپ یا نتانیاهو بران تاکید دارند، کاهش دهد. به هر حال، ترامپ در سال 2018 از توافق هستهای اصلی ایران خارج شد، زیرا (به ادعای او)این توافق تنها برنامه هسته ای ایران را به تعویق انداخت.
با این حال، مقامات اسرائیلی که طرفدار حمله (ادعایی)به برنامه ایران هستند اعتراف می کنند که اسارئیل به تنهایی قادر به انجام این گزینه نیست. در عوض، آنها خواهان حمایت مادی و دیپلماتیک ایالات متحده، هستند نه مشارکت غیر مستقیم این بازیگر. تمایل اسرائیل قطعاً در میانه رایزنی های ترامپ و نتانیاهو در باب آتش بس و همچنین پروژه عادی سازی 2 محوریت خواهد داشت.از انجایی که ترامپ تلاش دارد تا چهره ای صلح جو از خود ترسیم کند، شاید در این باره به راحتی نتواند با اسرائیلی ها هم صدا شود. اما با توجه به حمایت او از فشار حداکثری علیه ایران، احتمالاً ترکیب افزایش فشار اقتصادی با تهدید نظامی ادعایی از منظرش تضمین کننده توافق با ایران است. نتانیاهو به نوبه خود با توقف حمله نظامی موافقت خواهد کرد مشروط برآن که واشنگتن تضمین دهد که ایران به دنبال تغییر دکترین هسته ای اش نیست. در این میان اگر دیپلماسی شکست بخورد ، اسرائیل برای توسل به گزینه نظامی خیز برمی دارد، در چنین شرایطی ایالات متحده حتی اگر نخواهد مشارکت مستقیمی داشته باشد، از تل آویو به لحاظ مادی و تسلیحاتی کمک خواهد کرد.فعال شدن مکانیسم بازگشت (مفاد توافق هسته ای 2015 که ایالات متحده را قادر می سازد تحریم های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران را بازگرداند) در اکتبر 2025 می تواند ضرب الاجلی برای مذاکرات ایران و آمریکا باشد. به ادعای ناظران چنین ضربالاجلی به واشنگتن اهرمهای بیشتری میدهد و مانع از پیشرفت برنامه هسته ای ایران خواهد شد.به ادعای گروهی از تحلیلگران ترامپ اکنون در موقعیت مناسبی برای پایان دادن به جنگ در غزه، بازگرداندن گروگانها و توقف برنامه هسته ای ایران قرار دارد. او حتی میتواند روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی را عادی کند و راهی برای تشکیل کشور فلسطین فراهم نماید، مشروط بر اینکه فلسطینیها معیارهای ملموس را رعایت کنند. او ممکن است بتواند همه این کارها را بدون شلیک یک گلوله به سرانجام برساند مشروط بر این که حقیقتا صلح جو باشد. تلاش های ترامپ ممکن است در نهایت شکست بخورد، اما شانس موفقیتش امروز بیشتر از گذشته است. به ندرت پیش میآید که منافع در سیاست خارجی تا این حد به هم نزدیک شوند، بنابراین ترامپ فرصتی برای انجام کاری دارد که پیشینیانش فقط آرزوی آن را داشتند.