همه از شاه و خدمه و مردم برای تماشا به بیرون شهر میرفتند و دور میدان را میگرفتند. ساعت سواری شاه را شلیک توپ اعلام میکرد. شاه با قدرت به اسبدوانی میپرداخت و پس از کمی استراحت نظارهگر سایر اسبدوانان میشد.
رجال درباری هم از همه صنوف دعوت شده و حاضر بودند. در اینجا نظامالملک، وزیر لشکر اسامی را با رنگ اسبها و اسم چابکسوارها یکییکی میخواند. چابکسوارها با اسبهای خود، سان میدادند و از جلوی شاه میگذشتند و بعد مسابقه را شروع میکردند.
به گزارش همشهری آنلاین، کیسه پول جایزه در هر مسابقه مرتب چیده میشد که هر اسبی جلو میآمد، چابکسوار پیاده میشد، کیسه جایزه را به سر میگرفت و تعظیمی میکرد. بزرگترین جایزه که جایزه اول نام داشت، ۱۵۰تومان بود.
ختم اسبدوانی را شلیک توپ اعلام میکرد و شاه به شهر برمیگشت. مردم هم که به تماشا رفته بودند متفرق میشدند، افواج و سواره پادگان به سربازخانههای خود برمیگشتند. علاقه ناصرالدینشاه به اسب و اسبدوانی باعث شده بود تنها مجسمهای که از خود به یادگار گذاشت، او را سوار بر اسب نشان دهد.