به گزارش شمال نیوز،انصاری در توئیتی با اشاره به وضع تعرفه بر کالاهای کانادا، اروپا و چین نوشت:
وضع تعرفه بر کالاهای کانادا، اروپا و چین، قطع کمک به کشورهای هم پیمان، تلاش برای تصرف گرینلند، به دست گرفتن کنترل کانال پاناما، سیاست های مهاجرتی و امثال اینها توسط ترامپ، حاصلی جز سردی در روابط آمریکا و بسیاری از کشورها ندارد و این قطعا به نفع ایالات متحده نیست.
زیرا برای مثال در ماجرای تعرفه ها، چین، اروپا و کانادا بیکار نخواهند نشست و اقدام متقابل آنها سبب گرانی و تورم در آمریکا نیز خواهد شد اما پرسش اساسی این است که آیا ترامپ نمیداند چه کار میکند؟ اگر او نمیداند، چرا از سوی دموکراتها و جمهوری خواهان مورد پرسش و اعتراض قرار نمیگیرد؟
من فکر میکنم آمریکایی ها چه دمکرات و چه جمهوری خواه، بهتر از دیگران اوضاع بغرنج مملکت خود را میدانند و با این کارها میخواهند از تبعات اتفاقاتی که احتمالا در آینده خواهد افتاد کم کنند. این اقدامات به ظاهر تهاجمی میتواند یک عقب نشینی و اتخاذ گاردی دفاعی در برابر تحولات آتی باشد.
این رویکرد میتواند در جاهایی به ضرر آمریکا هم باشد، اما اگر مخاطرات پیش رو بخواهد به سونامیِ سقوط هژمونی آمریکا بدل شود، آن وقت این ضررهای فعلی قابل توجیه خواهد بود. به نظر میرسد دولت ترامپ توجه ویژه ای بر تقویت بنیه مالی آمریکا دارد و میخواهد برای آن سپری ایجاد نماید.
از این زاویه اگر نگاه کنیم، اقدام بعدی قاعدتا پایان دادن به جنگ ها، توقف تزریق بی محابای دلار به آنها، و نیز کاستن از هزینه های سرسام آور نیروها و پایگاه های نظامی این کشور در سراسر جهان باید باشد! این یک واقعیت است که شرایط امروز آمریکا با شرایط ۵۰ سال پیش این کشور فرق دارد.
آمریکا در آن دوران رقیبی مقابل خود نمیدید، اما امروز با قدرت های نوظهور و قدرتمندی در اقتصاد و نظامیگری مواجه است که توان مقابله به مثل دارند. رقیبی مانند چین در بسیاری از عرصه ها خصوصا در اقتصاد و تکنولوژی در حال رسیدن به آمریکا و حتی پیشی گرفتن از آن است!
در نظامی گری اما شرایط وضوح بیشتری دارد، خصوصا وقتی یک یمن کوچکِ تحریم شده ی تحت محاصره میتواند در حضور مجهزترین ناوهای آمریکایی معادلات منطقه را بر هم بزند و کاری هم از سنتکام بر نیاید؛ چون دوران تقابل تانک و سنگ، یا جنگنده با آر پی جی به سر آمده است!
آمریکا F35 دارد، یمن هایپرسونیک دارد؛ بله میتوانی بزنی، اما او هم میزند؛ یعنی دوران بزن در رو تمام شده است؛ و این بدان معنا است که هر روز و با هر تنش جدیدتری نیروها و پایگاه های آمریکایی به نا امنی نزدیکتر میشوند. شاید روزی برسد که تمام این امکانات فقط دردسری بزرگ باشند!
آنجا که دیگر تجهیزات کارساز نیست بهترین تدبیر جمع کردن و تجمیعشان در حوالی مرزهای خودی است. من فکر میکنم این اتفاق قبل از هر چیز خودش را در حوزه اقتصاد نشان میدهد و به تدریج در ابعاد نظامی نیز هویدا خواهد شد؛ تمام این حرفها ما را به اینجا میرساند که نظم جدید کلید خورده است.