به گزارش همشهری آنلاین، مجتبی زارعی نماینده مجلس شورای اسلامی: تآکید به هم زمانی بعثت رسول خدا و انقلاب امام خمینی در تقویم امسال از سوی امام خامنهای حاکی از این است که انقلاب ایران در چشم انداز بعثت و یا بعثت دگرباره انسان است؛ لیبرال_سکولارهای مسلمان(متجددین مسلمان در زیست جهان عربی_ایرانی_ترکی) معتقد بودند که بعثت فقط برای تزکیه فردی آمده و کاری به جامعه سیاست و حکومت ندارد اما امیرالمومنین(ع) آنچنان که در خطبه نخست نهج البلاغه آمده و امام خامنهای آن را تشریح کرد، فرمود این است فلسفه ارسال رسل و انزال کتب: الف)لیستآدوهم میثاق فطرته ب)و یذکروهم منسی نعمته ج)و یثیروالهم دفائن العقول.
فطرت خاصیتی است که از درون میجوشد نه از نژاد، فرقه، زبان، حزب، جناح، قبیله، منصب، اهواء، هوس، توهم، تخیل، آرزو و.....؛ بعثت؛ بازگشت به فطرتِ حقیقی انسان است که زیر این بُت ها، حجاب گرفته است و این حجابها مختص عصر جاهلیتِ حجاز یا غوغای مدرن و پست مدرن یا ایران ِ روزگار ما نیست؛ بعثت بازگشت به فطرت و رنگ خداست و عبور از تمام رنگها.
این نوع جهان بینی از هر سو و از هر جغرافیا و از هرجناحی و حزبی که به آن نگاه شود باید ره آموز توحید باشد؛ آنگونه که فقیهِ عالیقدر تشکیلاتی؛ بهشتی میفرمود که "حزب باید معبد باشد نه معبود!!" پس میشود حتی در حزب بود چون به یک معنا حزب باید در پی رسیدن به قدرت باشد یعنی میشود در حزب بود اما قدرت طلب نبود و رهآموز توحید شد؛ وقتی فطرت حجاب بگیرد، عقل زائل میشود، سپس نعمتهای خدادادی در نظامات نبوت_امت فراموش میگردد و نهایتا "سیاست شیطانی" به جای "سیاستِ فطرت" مسلط خواهد شد؛ امام خمینی میتوانست در مراحل سیرو سلوک الی الله به تنهایی اوج گیرد اما همانطور که وجود مبارک رسول خدا پس از چهل سال خودسازی و نیز سپس با آن پیشرفتگی روحیِ معراج نشینی به میان مردم آمد و نبی_امام شد و امامت کرد؛ امام خمینی هم به عنوان شاگرد مکتب خاتم الانبیاء و صاحب معارف مصباح الانس، تفسیر سوره حمد، جنود عقل و جهل و سرالصلوه مجددا بعثت را با انقلابش احیاء کرد و انقلابش نه یک کودتا و نه انقلاب نخبگان و یا انقلاب رفقا، یا انقلاب اقتصادی و طبقاتی و نه انقلاب شهریها یا انقلاب دهقانان و یا انقلابی نژادی و زبانی بلکه انقلابی فطری و همه گیر بود.
کما اینکه وقتی حاج قاسم آن "نظامیِ حکیم" هم بعد از چهل سال به جهادِ حکمت بنیان رسید بانگ برداشت که نجات زنان ایزدی هم حرکت در امتداد حرم زینبی است و به قبیله گرایان در داخل تشر میزد که یعنی چه من و رفقام؟! من و هیئت من؟! من و دخترم؟! من و جناحم؟! منِ اصلاح طلب و رفقام؟! منِ اصولگرا و رفقام؟! جامعهی ما، خانهی ماست! امام خمینی هم نگرانیاش هویت پامال شده انسان در پادشاهی قاجار و سلطنت پهلوی بود نه سودایی صنفی برای طبقه روحانیت یا آخوند؛ تحول روحی و ادراکی و شکوفایی عقلانی همه جامعه در صدر برنامه او بود؛ او در پی شکوفایی روح و عقل انسان ایرانیان بود؛ تا از این طریق جلوی غارتهای سه گانهای که خامنهای حکیم شرح داد گرفته شود؛ الف)غارت منابع طبیعی ب)غارت فرهنگی ج)غارت هویتی_دینی.
دالّ مرکزی تفسیر اخیر امام خامنهای از بعثت، شکوفایی عقلانیت و ایمان بود؛ معظم له در تآکیدی شگفت انگیز در تفسیر بعثت فرمود "هرکس مسلمان است باید بداند سر و کارش باید با عقل باشد"؛ ما با عقل است که به ضرورت وجود شارع مقدس و فلسفه ارسال رسل و انزال کتب پی میبریم؛ عقلِ پیشا شریعت بر خود شریعت و دین گواهی میدهد؛ عقلی که البته عاری از تفسیرهای ظاغوتی و اصلاح طلبیهای مفسدانه و انقلابی گریهای کورکورانه باشد و راسیونالیسم و تکنوکراسی که جلوههایی از رشد مادی است را به جای توحید ننشاند؛ عقلی که آمریکا و شورای امنیت را بجای خدا سرسپردگی نکند؛ عقل است که میگوید هزینه سازش بیشتر از هزینه مقاومت است؛ عقل میگوید مقاومت در غزه و لبنان رشحاتی از بعثت است؛ عقلِ ما تنفیذ میکند این گزاره وحیانی_قرآنی را که آمریکا به عنوان سمبل چپاولگری، دشمنیاش اولا با ژئو پلتیک ایران و نیز طمعش به منابع ایران سپس در ضدیت با انقلاب اسلامی است؛ چون انقلاب و بعثت هوشیار کننده عقل است و با هو و جنجال میانهای ندارد؛ وقت، وقت ویثیروا لهم دفائن العقول در ایران است؛ وقت شکوفایی عقلی و شکوفایی طبیعی و اثاره همهی منابع و توقف همه ترک فعلها.