آقاخان؛ سرگذشت پادشاهان بی قلمرو از کرمان تا اروپا

فرارو پنج شنبه 18 بهمن 1403 - 13:12
چگونه خاندان آقاخان از ایران برخاست و در اروپا مستقر شد؟ این مقاله نگاهی دارد به مسیر پر فراز و نشیب این خاندان، از ارتباط با قاجاریه و مهاجرت به هند تا نفوذ در سیاست‌های بین‌المللی و حمایت قدرت‌های اروپایی.

کریم آقاخان، چهل و نهمین رهبر اسماعیلیه که ریشه آنها از ایران است در سن 88 سالگی در لیسبون درگذشت. او از ریشه خاندانی ایرانی بود که برای اولین بار در زمان فتحعلیشاه قاجار به آقاخانیه معروف شدند و رهبری شیعیان اسماعیلی را عهده دار بودند.

به گزارش راهنماتو، خاندان آقاخان یکی از تأثیرگذارترین خاندان‌های مرتبط با تاریخ معاصر شیعه اسماعیلیه محسوب می‌شوند. این خاندان از قرن نوزدهم میلادی تاکنون رهبری این فرقه را بر عهده داشته و نقش مهمی در تحولات مذهبی، اجتماعی و سیاسی جوامع اسماعیلی ایفا کرده است. اما آقاخانیه چه کسانی هستند؟ چرا از ایران مهاجرت کردند، چگونه به این ثروت عظیم دست یافتند و اکنون در اروپا چه می کنند؟

تاریخ اولیه آقاخانیه

آقاخانیه از شیعیان اسماعیلی هستند، کسانی که معتقدند بعد از امام جعفر الصادق (ع) امامت حق فرزندش اسماعیل بود نه امام موسی کاظم (ع). اما اسماعیلیه خود فرق متعددی داشت که آقاخانیه بازماندگان اسماعیلیه نزاری از شاخه الموت هستند، از آن‌جا که امامان این فرقه ملقب به آقاخان هستند، آن‌ها را آقاخانیه می‌نامند.

در قرن پنجم هجری قمری، وقتی خلافت اسماعیلی فاطمیان در مصر حکومت می کرد، اختلافی در امامت رخ داد که پس از مرگ خیلفه مستنصر در سال۴۸۷ق. برخی به امامت پسرش مستعلی و برخی به پسر دیگرش نزار معتقد شدند. حسن صباح و اسماعیلیه الموت که در ایران فعال بودند طرفدارن شاخه نزاریه بودند و آنها بودند که اسماعیلیه نزاری را در ایران گسترش دادند.

با حمله مغول و از میان رفتن حکومت اسماعیلیه الموت، امامان این گروه برای دو قرن در خفا زندگی کردند اما تبلیغ آنها کماکان ادامه داشت و از مصر تا هند برای خود پیروانی داشتند. در سال 710 هجری قمری، شمس الدین محمد یکی از امامان اسماعیلیه درگذشت و میان دو فرزند او قاسم شاه و مومن شاه بر سر امامت اختلاف افتاد که در نهایت به دو فرقه قاسم شاهی و مومن شاهی تقسیم شد.

فرقه مومن شاهی در اوایل قرن چهاردهم هجری قمری به دلیل نبود امام تقریبا از میان رفت و اغلب طرفدارانش به فرقه قاسم شاهی روی آوردند که خاندان آقاخانیه از همین فرقه قاسم شاهی است. شاخه قاسم شاهی که به آقاخانیه معروفند تا روزگار ما، دوام آورده است.

آقاخان اول

حسنعلی شاه آقاخان اول

کرمان، خاستگاه آقاخانیه

چهل و پنجمین امام نزاری به نام شاه خلیل اللّه از فرقه قاسم شاهی در سال ۱۱۵۳ق در شهر کرمان متولد شد، او بعد از پدرش در سال ۱۱۹۴ق به امامت رسید. وی پس از به امامت رسیدن به یزد سفر کرد اما پس از دو سال توقف در آن شهر در نزاعی که میان پیروان او و شیعیان اثنی عشری در سال ۱۲۳۳ق اتفاق افتاد کشته شد. همسر خلیل الله در این زمان به دربار قاجار رفت تا در این خصوص شکایت کند. فتحعلی شاه بنا به دلایلی از جمله موقعیت اسماعیلیه، از آنها حمایت کرد و حتی دختر خود را به عقد حسنعلی پسر و جانشین شاه خلیل الله درآورد و به او لقب «آقاخان» داد. بدین ترتیب حسن شاه به عنوان آقاخان اول و چهل و ششمین امام اسماعیلیه شناخته شد.

حسنعلی شاه تا زمان مرگ فتحعلی شاه در سال ۱۸۳۴ از زندگی آرامی برخوردار بود و در دربار قاجار از احترام بالایی برخوردار بود. او در زمان فتحعلی شاه حتی به حکومت قم هم رسید و در زمان محمد شاه، جانشین فتحعلی شاه به والی گری کرمان هم رسید. اما اندکی بعد رابطه او با دربار قاجار به تیرگی گرائید و پس از برکنار شدن از حکومت کرمان دست به شورش زد. در نهایت آقاخان اول از نیروهای قاجار شکست خورد و به افغانستان فرار کرد.

ارتباط آقاخانیه با انگلیس

پس از فرار از ایران، در سال ۱۸۴۱ وارد قندهار شد - شهری که در سال ۱۸۳۹ در جنگ اول انگلیس و افغانستان توسط ارتش انگلیس و هند اشغال شده بود. رابطه نزدیکی بین حسنعلی و انگلیسی‌ها ایجاد شد که مصادف با سال‌های پایانی جنگ اول انگلیس و افغانستان (۱۸۳۸–۱۸۴۲) بود. حسنعلی شاه پس از ورود، نامه ای به سر ویلیام مکناتن نوشت و در مورد برنامه‌های او برای تصرف و اداره هرات از طرف انگلیسی‌ها پیشنهاداتی ارائه کرد.

حسنعلی اندکی بعد به سند (کراچی امروزی) رفت و در آنجا خدمات بیشتری به انگلیسی‌ها کرد. انگلیسی‌ها به کمک او و پیروانش توانستند سند را به خاک خود ضمیمه کنند و حسنعلی شاه برای خدماتش سالانه ۲۰۰۰ پوند مستمری از ژنرال چارلز جیمز ناپیر، فاتح بریتانیایی سند، دریافت کرد.

در اکتبر ۱۸۴۴، حسنعلی سند را به مقصد شهر بمبئی ترک کرد، از کوچ و کاتیاوار عبور کرد و مدتی را به بازدید از جوامع پیروان خود در این منطقه گذراند. پس از ورود به بمبئی در فوریه ۱۸۴۶، دولت ایران خواستار استرداد او از هند شد. انگلیسی‌ها نپذیرفتند. وی در هند به روابط نزدیک خود با انگلیسی‌ها ادامه داد و حتی شاهزاده ولز (پادشاه آینده ادوارد هفتم) در سفری به هند از وی دیدن کرد. او در تمام این مدت سنت های اشرافی را تقویت می کرد و با استفاده از وجوات شرعی پیروان خود و همچنین مستمری های انگلیس، یک پادشاهی بدون قلمرو ایجاد کرده بود.

حسنعلی شاه پس از شصت و چهار سال امامت در آوریل ۱۸۸۱ درگذشت. او در زیارتگاه مخصوص ساخته شده در حسن‌آباد در منطقه مازاگان بمبئی به خاک سپرده شد. از او سه پسر و پنج دختر به یادگار ماند. پس از حسنعلی شاه، پسر بزرگش آقاعلی شاه، آقاخان دوم شد.

آقاخان دوم

علی شاه آقاخان دوم

آقاخانیه در مسیر جهانی شدن

پس از مرگ آقاخان اول، پسرش آقاخان دوم به ارتباط نزدیک با بریتانیا ادامه داد و شبکه جدیدی ارتباطی میان پیروان خود در سراسر جهان به راه انداخت. آقاخانیه که از بازگشت به ایران و بدست آوردن قلمرو در آنجا ناامید شده بودند به این نتیجه رسیدند که باید از طریق حضور در مجامع بین المللی، ساخت مدارس و دانشگاه ها، انجام کارهای عام المنفعه و ساخت بیمارستان ها پادشاهی بدون قلمرو خود را گسترش دهند.

این موضوع به ویژه از زمان آقا خان سوم بیشتر نمود پیدا می کند. او از بنیانگذاران حزب بزگ مسلم لیگ در هندوستان و از موسسان دانشگاه علیگر و همچنین به مدت یک سال رئیس جامعه ملل (نسخه قدیمی سازمان ملل متحد) بود. او نخستین مسلمان و نخستین آسیایی بود که به عنوان رئیس جامعه ملل انتخاب شده بود. آقاخان سوم از تغییرات سریعی که در زمان او در جهان رخ می داد بسیار آگاه بود و میدانست برای بقای آقاخانیه باید با این تحولات سریع هماهنگ شد برای همین بجای پسرش، نوه خود را جانشین امامت کرد. او در وصیت نامه خود نوشته است که با در نظر داشت تغیرات گسترده در جهان از جمله اکتشافات فیزیک اتمی، متقاعد شده‌ام که به نفع جماعت اسماعیلی نزاری است که یک مرد جوان که در سالیان اخیر و در میانه عصر نوین بالیده و رشد یافته جانشین من شود تا بتواند به امامت چشم‌انداز نوینی را به وجود آورد.

آقاخان سوم

محمد شاه آقاخان سوم

آقاخانیه در اروپا

در قرن بیستم، خاندان آقاخان به تدریج ارتباط خود را با اروپا افزایش دادند. آقاخان سوم پس از جنگ جهانی دوم به لندن رفت و در محافل دیپلماتیک اروپا به عنوان یک شخصیت بانفوذ ظاهر شد. وی به دلیل حمایت‌های خود از کشورهای غربی، مورد توجه دولت‌های بریتانیا و فرانسه قرار گرفت و مدتی بعد در سوئیس مستقر شد. حمایت بریتانیا از آقاخان سوم بخشی از سیاست کلی انگلیس برای تقویت حضور خود در میان مسلمانان جهان بود. به واسطه این ارتباطات، آقاخان توانست نفوذ خود را در سطح بین‌المللی گسترش دهد.

کریم آقاخان

کریم شاه آقاخان چهارم

پس از وی، آقاخان چهارم (کریم آقاخان) در سال 1957 به عنوان امام اسماعیلیه منصوب شد. وی که در دانشگاه هاروارد تحصیل کرده بود، در فرانسه و سوئیس زندگی کرد و به شدت بر مدرن‌سازی و اصلاح ساختارهای اسماعیلیه تمرکز نمود. او شبکه‌ای از مؤسسات خیریه، آموزشی و اقتصادی در سراسر جهان ایجاد کرد و از حمایت برخی دولت‌های اروپایی برخوردار شد. وی همچنین با راه‌اندازی جایزه معماری آقاخان و سرمایه‌گذاری در پروژه‌های توسعه‌ای در آفریقا و آسیا، جایگاه خاندان خود را در میان جوامع جهانی مستحکم‌تر کرد.

دارایی خالص کریم آقاخان ۱۳٫۳ میلیارد دلار برآورد شده است. فوربز آقاخان را به عنوان یکی از پانزده ثروتمند سلطنتی جهان معرفی می‌کند. او بنیان‌گذار و رئیس شبکه توسعه آقاخان، یکی از بزرگ‌ترین شبکه‌های توسعه خصوصی در جهان است.

منبع خبر "فرارو" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.