دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا، اعلام کرد که سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران را بار دیگر فعال خواهد کرد. این تصمیم، در حالی اعلام شد که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، برای گفتگوهای امنیتی در واشنگتن به سر میبرد. ترامپ با اشاره به «خطر هستهای ایران» و «حمایت از تروریسم»، هدف نهایی خود را «به صفر رساندن صادرات نفت ایران» و «مهار کامل برنامه هستهای» عنوان کرده است. اما چرا این تصمیم در زمان سفر نتانیاهو مطرح شد؟ و آیا فشار حداکثری دوم همانند دوره اول مؤثر خواهد بود؟
زمانبندی نمادین: نتانیاهو و هماهنگی منطقهای
بر اساس گزارش رویترز، اعلام سیاست فشار حداکثری همزمان با سفر نتانیاهو، نشاندهنده هماهنگی استراتژیک واشنگتن و تلآویو برای تشدید محاصره اقتصادی و امنیتی علیه ایران است. نتانیاهو که پیشتر در دوره اول ترامپ (۲۰۲۱-۲۰۲۵) از خروج آمریکا از برجام استقبال کرده بود، این بار نیز بر لزوم «قطع درآمدهای ایران از نفت» و «مقابله با قدرت منطقهای تهران» تأکید داشت. به گفته تحلیلگران مرکز FDD، این همزمانی، پیامی به متحدان سنتی آمریکا در خاورمیانه، از جمله عربستان سعودی است که واشنگتن مصمم به تضعیف ایران در تمام جبهههاست.
از سوی دیگر طبق گزارش نیویورک تایمز، ترامپ این بار به جای صدور «دستور اجرا (Executive Order)، از «یادداشت ریاست جمهوری» (Presidential Memorandum) » استفاده کرده است. تفاوت کلیدی این دو در الزامات قانونی و دامنه اجراست:
۱. دستور اجرایی: دارای قدرت قانونی مستقیم است و دستگاههای اجرایی را موظف به اجرای آن میکند. این دستورات اغلب مورد چالش دادگاهها قرار میگیرند.
۲. یادداشت ریاست جمهوری: بیشتر بیانیهای سیاستی است که اولویتهای رئیسجمهور را به نهادهای دولتی ابلاغ میکند، اما فاقد جزئیات اجراییِ الزامآور است.
به گفته ناظران سیاسی، ترامپ با انتخاب ابزار یادداشت ریاست جمهوری به جای دستور اجرایی، میخواهد از درگیریهای حقوقی دوره اول اجتناب کند، اما همچنان پیام محکمی به بازارهای جهانی و شرکای بینالمللی ارسال نماید.
جزئیات طرح فشار حداکثری ۲۰۲۵: از نفت تا حمل و نقل
بر اساس اسناد منتشرشده توسط کاخ سفید و تحلیل CNBC، برنامه ترامپ چهار محور اصلی دارد:
۱. تحریمهای نفتی: هدف کاهش صادرات نفت ایران از ۱.۵ میلیون بشکه در روز به «صفر» با فشار بر خریداران اصلی مانند چین است.
۲. تحریمهای مالی: مسدود کردن دسترسی ایران به سیستم بانکی بینالمللی (SWIFT) و هدف قرار دادن شبکههای مبادله ارزی غیررسمی.
۳. محدودیتهای حمل و نقل: طبق گزارش لویدز لیست (Lloyd's List )، تحریم کشتیها، شرکتهای بیمه دریایی و بنادر سومی که با ایران همکاری میکنند، تشدید خواهد شد.
۴. مقابله با تأثیرات منطقهای: تحریم گروههای وابسته به ایران در یمن، سوریه و لبنان، از جمله حزبالله هدف مستقیم تحریم ها خواهند بود.
همچنین، به گفته FDD، واشنگتن قصد دارد با همکاری متحدان، تمام مسیرهای دستیابی ایران به سلاح هستهای، از جمله تکنولوژی سانتریفیوژ پیشرفته و مواد پرتوزا، را مسدود کند.
اهداف ترامپ: از تغییر رژیم تا مهار هستهای
ترامپ در سخنرانی خود اهداف چندلایهای را دنبال کرد که به نظر می رسد زمان بندی پیگیری هر یک از این اهداف به رفتار ایران بستگی دارد:
- تغییر رفتار یا تغییر رژیم: برخی مقامات پیشین آمریکا، از جمله جان بولتون، معتقدند هدف نهایی واشنگتن، تضعیف حکومت ایران تا حد فروپاشی است.به عبارت دیگر، روی دیگر عدم پذیرش چارچوب تعیین شده برای مذاکره برابر است با اجرای فشار حداکثری که در نهایت چنین هدفی را دنبال می کند. هدف قرار دادن موجودیت جمهوری اسلامی یکی از مهمترین اهداف جمهوری خواهان تندرو است که با لابی اسرائیل پشتیبانی می شوند.
- انکار دستیابی به سلاح هستهای: به گزارش FDD، آمریکا میخواهد تضمین کند ایران هرگز به سلاح هستهای دست نخواهد یافت، حتی اگر به قیمت تعلیق کامل برجام تمام شود.
- کاهش قدرت منطقهای: محدود کردن حضور ایران در یمن و عراق و تقویت متحدان عربی و اسرائیل از جمله اهداف دیگر مورد پیگیری ترامپ است.
با این حال، کارشناسان روابط بین الملل تأکید میکند که فشار حداکثری در دوره اول نه تنها به اهدافش نرسید، بلکه ایران را به غنیسازی ۶۰ درصد اورانیوم سوق داد.
چشمانداز مذاکرات: خواستههای آمریکا و پاسخ ایران
ترامپ همچنین در اظهاراتی متناقض، از یک سو اعلام کرد «آماده مذاکره بدون پیششرط» است (گاردین) و از سوی دیگر، گمانه زنی ها کارشناسان غربی حاکی از آن است که او به دنبال طرح خواستههای زیر در صورت هرگونه مذاکره با ایران است تا جمهوری اسلامی را با توجه به تغییر معادلات خاورمیانه به ویژه در مسئله سوریه و لبنان بر سر موضعی مشترک با امریکا قرار دهد.
۱. توقف کامل غنیسازی اورانیوم و تعطیلی تأسیسات زیرزمینی فردو
۲. پایان حمایت از گروههایی مانند حزبالله و حشد الشعبی
۳. توقف توسعه موشکهای بالستیک
۴. آزادی زندانیان آمریکایی
چرا فشار حداکثری دوم محکوم به شکست است؟
اما کارشناسان سیاسی چند دلیل برای عدم موفقیت این سیاست ترامپ برمیشمارند. متغیرهایی که در دوره نخست ریاست جمهوری او نتوانست ترامپ را به طور کامل به خواسته هایش برساند:
- افزایش مقاومت ایران: به گفته سایت اینتلینیوز، ایران با ایجاد شبکههای تجاری غیررسمی، همکاری با چین و روسیه، و کاهش وابستگی به نفت، خود را برای دور جدید تحریمها آماده کرده است.
- واکنش بینالمللی: چین و روسیه، به عنوان خریداران اصلی نفت ایران، تحریمها را نادیده گرفتهاند. حتی اتحادیه اروپا، طبق گزارش فایننشال اکسپرس، تمایلی به همراهی با فشار حداکثری ندارد.
- تأثیرات معکوس: افزایش قیمت نفت جهانی و تنشهای ژئوپلیتیک، هزینه اقتصادی این سیاست را برای خود آمریکا افزایش میدهد از این رو بازگشت فشار حداکثری بدون تحمیل هزینه به امریکا نخواهد بود.
بنبست یا فرصت؟
سیاست فشار حداکثری ترامپ، اگرچه در کوتاهمدت ممکن است اقتصاد ایران را تحت فشار قرار دهد، اما به دلیل عدم همراهی جامعه بینالمللی و انطباق ایران با شرایط سخت، احتمالاً به بنبستی مشابه دوره اول منجر خواهد شد. از سوی دیگر، تمایل احتمالی تهران به مذاکره، فرصتی مغتنم برای هر دو کشور برای توافقی جدید است تا مخاصمات چند ساله را به شیوه ای دیپلماتیک و با هزینه ای کمتر مدیریت کنند. اما تنها در صورتی که واشنگتن از شروط حداکثری خود کوتاه بیاید و ایران بتواند معامله ای متعادل با امریکا داشته باشد در غیر این صورت، خاورمیانه بار دیگر شاهد تشدید تنشهای خطرناک خواهد بود که منافع متحدان امریکا نیز به مخاطره خواهد افتاد.
در همین حال تکنوکرات های سیاسی دولت های پیشین از جمله دکتر حمید ابوطالبی، در توئیتی خطاب به مسعود پزشکیان نوشت «به نظر میرسد عقلانیّت سیاسی حکم میکند تا روش دیپلماتیکْ انتخاب گردیده، و با اعلام آمادگی جهت مذاکرهی همهجانبه از طریق تماس تلفنی جنابعالی با دونالد ترامپ، وفق درخواست علنی و رسمی مذاکره از سوی ایشان، تفاهمی اولیه برای جلوگیری از تشدید تنشها و از بین بردن خطرات بعدی و احتمال بهره گیری از مکانیسم ماشه و شاید هم درگیری و جنگ فراهم شود.»
او همچنین خطاب به عباس عراقچی وزیر امور خارجه نوشت «از رییس جمهور بخواهید تا به عرصهی دیپلماسی با غرب و آمریکا، به دلیل تعهدات انتخابیشان بازگشته، و شخصا مسئولیت آن را به دوش بگیرند؛ با ایشان سخن بگویید تا نگرانی از اتفاقات خطرناک بعدی و تاثیرات آنها در امورات داخلی و اقتصادی و… ایران را جدی بگیرند؛ و بالاخره مقامات دولتیِ موافق مذاکره را گرد هم آورند، و با مشورتهای ممتد، رایزنیهای دیپلماتیک و گفتوگوی مستقیم و جامع با آمریکا را آغاز نمایند.»