زور ترامپ هم بچربد به اعتماد متحدان آمریکا علیه چین و روسیه آسیب می‌رساند

عصر ایران شنبه 20 بهمن 1403 - 20:19
ترامپ می‌تواند با اعمال زور و تهدید از کشورهایی که غالبا دوست، متحد و هم‌پیمان ایالات‌متحده هستند، موفق باشد؛ اما با این روش، حسن‌نیتی را که در خلال دهه‌ها تعامل خارجی برقرار شده، از دست خواهد داد

   
    عصر ایران؛ لیلا احمدی- "فرید زکریا" روزنامه‌نگارِ، مفسر سیاسی و نویسندۀ هندی‌آمریکایی است. او حضوری چشم‌گیر و پرتکرار در شبکه‌های معتبر بین‌المللی نظیر سی‌ان‌ان، پی‌بی‌اس و ای‌بی‌سی دارد، مجریِ شبکۀ سی‌ان‌ان و میزبانِ برنامۀ "فرید زکریا جی‌پی‌اس" است و در واشنگتن پست هم ستون هفتگیِ ثابت دارد.

    زکریا، ستون‌نویسِ نیوزویک و سردبیرِ فارن‌افرز، نیوزویکِ بین‌الملل و تایم بوده و از استادان بنامِ سیاستِ خارجیِ آمریکا است که دکترای خود را از دانشگاه هاروارد، زیر نظر "ساموئل هانتینگتون" دریافت کرده است.

    او اولین تحلیل‌گری است که از "دموکراسیِ غیرلیبرال" سخن گفته است. زکریا نگاهی موشکافانه به تحولات سیاسیِ جهان دارد و از تألیفات او می‌توان به "آیندۀ آزادی"، "جهانِ پس از آمریکا"، "از ثروت به قدرت" و "دَه آموزه برای جهانِ پساپاندمی" اشاره کرد. 

   او در این مقاله به حال‌و‌هوای اجلاس داووس و واکنش رهبران جهان به مواضع جدید ایالات‌متحده پرداخته است. نویسنده هشدار می‌دهد که سیاست‌های سلطه‌جویانۀ ترامپ در تغییر نگرش سایر کشورها موثر است و پیشبرد این مواضع با منافع ملی آمریکا منافات دارد.

    طبق سخنان ترامپ در اجلاس امسال داووس که به‌صورت ضبط‌شده پخش شد، آیا ایالات‌متحده از گذشته پشیمان است؟ پیش‌فرضِ «اول آمریکا» عجیب و گنگ به نظر می‌رسد. رهبران جهان آمریکا را ابرقدرتی حامی و جریان‌ساز می‌دانند. زکریا می‌گوید: «ترامپ قصد دارد امپریالیسم قرن نوزدهم را احیا کند و این دیدگاه به بروز جنبش‌های ملی‌گرایانه و محافظه‌کارانه خواهد انجامید.» شایان ذکر است که مقالات ترجمه‌شده در این بخش، بازتاب دیدگاه نویسنده و در راستای بررسی مطبوعات جهان است.  
                                                                       ➖➖➖➖➖➖➖➖➖   
    در گفت‌وگو با شرکت‌کنندگانِ اجلاس جهانی اقتصاد که پنجشنبۀ گذشته در شهر داووس برگزار شد، واکنش‌ها به دور دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ را متفاوت‌تر وکم‌و‌بیش روامدارانه‌تر از دورۀ پیشین دیدم. خیلی از مقامات برآشفته‌اند، اما تصور می‌کنند که می‌توانند با رئیس‌جمهور منتخب ایالات‌متحده توافق کنند. برخی هم بر این باورند که ترامپ صرفاً هارت‌و‌پورت می‌کند و نباید از او واهمه داشت. با این حال، همه از مواضع اصلی ترامپ متحیرند و نمی‌دانند چرا تصور می‌کند ایالات متحده فریب خورده است. ترامپ در سخنرانی تحلیف‌اش گفت: «دیگر اجازه نخواهیم داد از ما سوء‌استفاده کنند.» 

    «مارکو روبیو» (وزیر امور خارجۀ دولت جدید) هم که در جلسات تأیید صلاحیت‌اش می‌کوشید رفتاری شبیه به ترامپ داشته باشد، مدعی است که ایالات متحده در دهه‌های اخیر، «نظم جهانی» را بر منافع ملی‌اش رجحان داده است. 

   این تصویر از آمریکا برای جهان نامانوس، غریب و وارونه است. ایالات متحده در برهه‌های متعدد تاریخی برای پیشبرد منافع ملی، بی‌واهمه و بدون هیچ محدودیتی از نیروی نظامی استفاده کرده است.

        آمریکا به عراق حمله کرد، در حالی که با مخالفت سایر اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد و اعتراض میلیون‌ها نفر در سراسر جهان مواجه شد. این کشور به‌طور یک‌جانبه و به‌رغم مخالفت برخی متحدان، تحریم‌های سختی علیه دشمنانش، ایران، کوبا، ونزوئلا و ... اعمال کرد. ایالات‌متحده  ازسال 2009 بیشترین اقدامات محافظه‌کارانه (نزدیک به ۱۱ هزار مورد) را در قبال کشورهای دیگر اعمال کرده است. چین با کمتر از ۸ هزار مورد در رتبه دوم قرار دارد.

مقاله فرید زکریا

              
[م. اجلاس داووس (مجمع جهانی اقتصاد) که هر ساله در ماه ژانویه به مدت یک هفته در شهر داووسِ سوییس برگزار می‌شود، با گرد هم آوردن نخبگان جهان همیشه در کانون توجه رسانه‌ها قرار دارد. این اجلاس در سال ۱۹۷۱ میلادی با هدف تقویت همکاری جهانی در زمینۀ مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تأسیس شد. هدف این سازمان بین‌المللی غیرانتفاعی که مقر آن حوالی ژنو است، هم‌نشینی و مذاکرۀ بخش‌های دولتی و خصوصی در یافتن راه‌حل‌هایی برای مشکلات جهانی است. رسالت این مجمع، «تعهد به بهبود اوضاع جهان» است و گرچه به عنوان کانونی برای گردهمایی نخبگان جهانی شناخته می‌شود، اما بستری منحصر به فرد برای مباحث مهم جهانی محسوب می‌شود و دستاوردهای قابل‌توجهی در تاریخ ۵۰ سالۀ خود داشته است.

    به عنوان مثال، توافق‌نامۀ معروفِ «اعلامیه داووس» در سال ۱۹۸۸ در این نشست به امضا رسید و به موجب آن، دو کشور ترکیه و یونان از آستانۀ درگیری مسلحانه عقب‌نشینی کردند. در سال ۱۹۹۲ نیز نلسون ماندلا و رئیس‌جمهور وقت آفریقای جنوبی «اف. دبلیو. کلرک»، اولین حضور مشترک در صحنۀ بین‌المللی را در داووس داشتند که گامی مهم در پایان‌دادن به آپارتاید بود. سال بعد، هر دو جایزۀ صلح نوبل را دریافت کردند. اتحاد جهانی برای واکسیناسیون و ایمن‌سازی (Gavi) نیز در سال ۲۰۰۰ در داووس کلید خورد و از آن زمان دسترسی میلیون‌ها نفر به واکسن‌های حیاتی را بهبود بخشیده است. انتخاب مجدد ترامپ به ریاست‌جمهوری ایالات متحده و روابط بین‌المللیِ دگرگون‌شده در قالب پیوندهای شبکه‌ای و اینترنتی از مهم‌ترین موضوعات اجلاس امسال بود.]

  سایر کشورهای جهان، ایالات متحده را کشوری قلمداد می‌کنند که خود را ابرقدرت جهان می‌داند، رفتاری در همین شمایل دارد و در هر موضوعی که به منافع ملی‌اش مرتبط باشد ، شرایط ویژه‌ای برای خود طلب می‌کند. یکی از زمامداران خارجی که نمی‌خواست نامش فاش شود به من می‌گفت: "همه ما تصمیمات و خواسته‌های آمریکایی را (نسبت به مطالبات کشورهای دیگر) در اولویت قرار می‌دهیم و به‌سرعت برآورده می‌کنیم."

   درست است که ایالات متحده همیشه از حقوق ملی، منافع و آزادی عمل‌اش حفاظت می‌کند، ولی متعهد به ایجاد دنیای بهتر است و در این راه می‌کوشد. پیش از این که این کشور در جنگ جهانی دوم، وارد عرصه بین‌المللی شود، قدرت‌های جهان ذائقه‌ای ملی‌گرایانه و محافظه‌کارانه داشتند. پیش از دخالت آمریکا، همکاری جهانی چشم‌گیر نبود و کشورهای ثروتمند کمک‌های مالی ناچیزی به کشورهای تهیدست می‌کردند. پس از سال 1945، جهان اقتصاد آزاد را بنا نهاد که میلیاردها نفر را از فقر و بیماری نجات داد. نهادهای بین‌المللی تلاش کردند با مشکلات مشترک مقابله کنند وجنگ‌ ابرقدرت‌ها به تاریخ پیوست.

   ایالات متحده نقشی کلیدی در این تحول داشت و پس از جنگ جهانی دوم، به جای درخواست باج از قدرت‌های شکست‌خورده، به کمک‌های مالی برای بازسازی روی آورد. این کشور اقتصاد خود را به روی جهان گشود و تلاش کرد تا جهانی پدید اورد که در آن همگان بتوانند شکوفا شوند و صلح سودآورتر از جنگ باشد. این چشم‌انداز ظفرمندانه بود و هیچ کشوری بیش از ایالات متحده از آن بهره‌مند نشد. 

    هشتاد سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، آمریکا همچنان قدرت برتر اقتصادی، فناوری، نظامی و سیاسی جهان است. در دهه‌های اخیر، شکاف بین آمریکا و بسیاری از کشورهای ثروتمند نظیر آلمان و ژاپن افزایش یافته است. اکنون ایالات متحده با برخورداری از حدود ۴ درصد جمعیت جهان، بیش از یک‌چهارم تولید ناخالص داخلی جهان را تشکیل می‌دهد و این میزان تقریباً معادل رقمی است که چهار دهه قبل در دوران ریاست جمهوری رونالد ریگان ثبت شد. بسیاری از فناوری‌های آینده، فناوری‌هایی هستند که آمریکا در آنها پیشرو است و ممکن است بر آن‌ها تسلط یابد.

   اما این میزان پیشروی برای ترامپ کافی نیست. او می‌خواهد نفوذ بیشتری بر جهان داشته باشد. ترامپ در سال 2017، در جریان دیداری با رئیس‌جمهور پاناما، گله داشت که پاناما هزینه زیادی از نیروی دریایی ایالات متحده طلب می‌کند. مبلغی که پاناما در آن زمان برای عبور از کانال از این کشور دریافت می‌کرد، حدود یک میلیون دلار در سال بود؛ رقمی کمتر از 0.0002 درصد بودجه پنتاگون در همان سال. اما ترامپ می‌خواست این کشور تهیدست آمریکای مرکزی را در مضیقه قرار دهد و تخفیف بگیرد. سیاست خارجی به سیاق ترامپ این‌گونه است.

     [م. به گفته جناب زکریا در ارتباط با نقش حفاظت از صلحِ ایالات‌متحده باید توضیحاتی افزوده شود. تا قبل از جنگ جهانی دوم، اقتصاد آمریکا درگیر رکود شدید اقتصادی بود. این وضعیت در ماه‌های پایانی دهه 1920 تا اوایل دهه 1940 و با سقوط بازار سهام در اکتبر سال 1929 نمایان شد. در این سال‌ها اقتصاد آمریکا در مرز فروپاشی قرار داشت و به‌تدریج این رکود به کشورهای دیگر جهان کشیده شد. در همین زمان، جنگ جهانی دوم به سرکردگی هیتلر و حمایت آمریکا آغاز شد. از آغاز جنگ، آمریکا تأمین سلاح کشورهای درگیر جنگ را بر عهده گرفت. 

این چنین بود که پس از جنگ جهانی دوم، واشنگتن صاحب 20 میلیارد دلار ذخیره طلا شد که تقریبا دو سوم ذخایر طلای آن روز به شمار می‌آمد. همه رقبای آمریکا بعد از جنگ، گرفتار معضلات داخلی و بازسازی ویرانی‌های جنگ بودند. آمریکا این مشکلات را نداشت و از طرفی ثروت هنگفتی اندوخته بود. در این دوران آمریکا شمار زیادی از کارخانه‌های تعطیل‌شده را راه‌اندازی کرد تا مواد غذایی و پوشاک مورد نیاز افراد درگیر جنگ را تأمین کند و برای میلیون‌ها نفری که بیکار شده بودند فرصت شغلی ایجاد کرد. 

درگیر شدن در جنگ جهانی دوم موقعیت مناسبی برای نجات اقتصادی ایالات متحده از رکود اقتصادی فزاینده سالهای 40-1929 فراهم کرد و ورود آمریکا به جنگ سبب تأمین بسترهای اقتصادی لازم برای پويايی صنایع آمریکایی شد. سیاست‌های مداخله‌جویانه اقتصادی آمریکا و حمایت‌های مالیِ جانبدارانه این کشور از طرف‌های درگیر جنگ، ضامن ادامه درگیری‌ها و تشدید جنگ شد. به عبارت دیگر، با حذف مداخلات اقتصادی آمریکا از جنگ جهانی دوم سرنوشت جنگ تغییر می‌کرد.]

    بله، ترامپ می‌تواند در دریافت این تخفیف‌ها با اعمال زور و تهدید از کشورهایی که غالبا دوست، متحد و هم‌پیمان ایالات‌متحده هستند، موفق باشد؛ اما با این روش، حسن‌نیتی را که در خلال دهه‌ها تعامل خارجی برقرار شده، از دست خواهد داد؛ حسن‌نیتی که بسیاری از کشورهای جهان را با واشنگتن و در برابر روسیه و چین متحد کرده است.

 او با این استراتژی می‌تواند جنبش‌های ملی‌گرایانه و محافظه‌کارانه را تقویت کند و با گذشت زمان به نظم جهانی به سعی ایالات متحده، نظمی که پایدارتر، صلح‌آمیزتر، مرفه‌تر و آزادمنشانه‌تر از هر چینش دیگری است، آسیب برساند.

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.