شمال نیوز: دکتر صادقعلی رنجبر/مدرس دانشگاه/ استراتژیست های نظام سلطه مدعی اند که بسیاری از پیروزی ها، بدون دخالت ارتش و قوای نظامی به دست می آیند و با فرایندهای تهدیدهای نظامی، تحریم های اقتصادی، تزویرهای دیپلماسی، محکومیت ها و محدودیتهای حقوقی، تطمیع هایی با وعده های توخالی و بدون ضمانت مذاکراتی، توجیهات و تحمیل و تخریب وجهه و شانتاژهای رسانه ای و نیز بکارگیری پادوهای داخلی اعم از مدیران مستقر در سلسله مراتب ساختار حاکمیتی و قلم به مزدها و قلم پردازهای فضای مجازی و نیز نظریه پردازی چهره های سابقا” موجه سیاسی، ۹۰ درصد مصافها به پیروزی نظام سلطه منجر می شوند و فقط در استثناءهاست که به شکل کاملا” محدود به قوای نظامی توسل جسته می شود!
اکثر کشورها با محاسبات مختلف، در یکی از فرایندها تسلیم شده و شرایط تحمیلی را می پذیرند و امتیازات لازم داده می شود و می توان تسلیم گام به گام و فروپاشی نظام کمونیستی شوروی سابق، تسلیم اورتگا در نیکاراگوئه، تسلیم گام به گام و فروپاشی کامل لیبی به رهبری قذافی، سازش بی دستاورد عرفات و سقوط گام به گام بشار اسد را نمونه های بارزی از کارآمدی این استراتژی نظام سلطه در کشورهای هدف تلقی کرد!
این استراتژی در خصوص کشور ما نه با یک ابزار، بلکه در قالب جنگ ترکیبی پیاده شد و طی آن استکبار جهانی همه گزینه های تقابلی نظام سلطه را تجمیع کرده و به مصاف ما فرستاد تا خروجی نهایی همه این سیاست ها، عقب نشینی گام به گام و تسلیم جمهوری اسلامی ایران در قبال باج خواهی های مهلک نظام سلطه باشد!
برجام مثال بارز و تجربه نقد جمهوری اسلامی است که به منظور لغو کامل تحریمها شکل گرفت اما در عمل و در شرایطی که جمهوری اسلامی همه تعهدات سخاوتمندانه برجامی خود را حتی با بتون کردم قلب رآکتورهای هسته ای انجام داد، همینکه نوبت به آنها رسید، اعلام شد قرار نبود تحریمها لغو و یا حتی تعلیق شوند و از عدم امضاء توسط اوباما آغاز شد و با خروج ترامپ از برجام ادامه یافت و با تشدید نجومی تحریمها توسط بایدن استمرار یافت و حالا نیز با فرمان تشدید بیشتر فشارهای همه جانبه توسط ترامپ، تثبیت شد!
از نگاه استکبار جهانی و متأسفانه برخی از طرفداران برجام در داخل، بلافاصله القاء شد که از اول هم قرار نبود تحریمها لغو و یا تحریم شوند و شما خدا را شاکر باشید که با خارج شدن پرونده هسته ای ایران از دستور کار شورای امنیت سازمان ملل متحد، سایه جنگ از سر جمهوری اسلامی برداشته شد و چقدر خودتحقیرانه این دستاورد را به هم تبریک گفتند!
و این در حالی بود که از حدود دو دهه قبل، استراتژیست های امریکایی و حتی ایرانی های وابسته به غرب مثل شجاع الدین شفا، با ارزیابی های همه جانبه اعلام شده بود که ایران بلحاظ توان دفاعی به مرز بازدارندگی نظام سلطه رسیده و استراتژی فروپاشی درونی را جایگزین استراتژی براندازی خارجی نمودند و چهره های بارزی مثل جوزف نای استراتژیست نامدار جنگ نرم، نسخه انقلاب های مخملی، انقلاب نارنجی، انقلاب رنگی و کلا” سلسله فتنه های بظاهر داخلی را تجویز کرده و مقوله هایی مثل کودتا و جنگ و … را برای همیشه از استراتژی خود کنار گذاشتند!
برای تحمیل هر چه بیشتر تمایلات نظام سلطه و باب کردن سازش در برابر باج خواهی های غرب و پایان دادن به استراتژی چالش در برابر زورگویی های آنها، هم در عرصه های مدیریتی و هم در عرصه های فکری و سیاسی، شروع به فضاسازی کرده و از ایران یک کشور مفلوک، عاجز، ناتوان، بدبخت و گرسنه ساخته و پرداخته کرده و شروع به خالی کردن دل مردم نموده و تنها راه نجات را سوارشدن بر کشتی امریکا و اعتماد به آنها در دل اقیانوس قراردادها و توافق ها و مشکلات به امید امارات شدن و عربستان شدن جا انداخته و هر نوع مقاومت و مخالفتی را توهم و بازی کردن با سرنوشت یک ملت دانستند!
جاانداختن ترامپ به عنوان یک سیاستمدار خشن و دیوانه، مقدمه سازش از ماهها قبل از پیروزی ترامپ بود و بعد هم گام به گام فشار آوردند که اولین گام سازش در برابر نرمش ترامپ، پذیرش FATF و بندهای کلیدی آن مثل پالرمو بوده و گام دوم اعلام آمادگی برای شروع مذاکره مستقیم و نزدیک شدن به استانداردهای ذهنی ترامپ بود!
همه اینها در شرایطی است که با کمک نظامی و مالی و دیپلماسی و حقوقی امریکا، سوریه سقوط کرد و اسرائیل هم دائما” سقوط ایران را تبلیغ می کرد و سعی کردند به ایران القاء کنند که برای بقای خود راهی جز تسلیم شدن در برابر مطالبات باج خواهانه امریکا ندارد!
چقدر روزهای سختی بود که مقام معظم رهبری در اتخاذ مواضع مقاومتی، غریبانه سخن می گفت و به افکار عمومی تخریب شده، امید می داد!
تا اینکه خدا آتش بس مقتدرانه غزه را که با التماس و اصرار اسرائیل و پذیرش تمامی شروط حماس محقق شد، به مقاومت و جمهوری اسلامی که ام القراء مقاومت است، هدیه داد!
آتش بس غزه آب سردی بود که بر تبلیغات اغواکننده یکماه اخیر ریخته شد و پرونده دروغین بریده شدن سر مقاومت، نابودی کامل حماس، پایان نفوذ منطقه ای ایران، نابودی حزب الله، یتیم شدن انصارالله، انحلال حشدالشعبی و غیره کلا” ابطال شد!
ترامپ با ۳۰۰ فرمان تحلیف شد و اندیشه تجاوزگرانه اش دنیا را به واکنش واداشت!
۱-الحاق کانادا به امریکا به عنوان یک ایالت امریکا
۲-تغییر مالکیت کانال استراتژیک پاناما
۳-تغییر مالکیت گرینلند
۴-تغییر مالکیت بخشهایی از مکزیک،
۵-افزایش تعرفه های صادرات
۶-کاهش حق السهمها در سازمانهای جهانی
۷-تهدید تمام قد دادگاه بین المللی لاهه
۸-ادعای مالکیت غزه به بهانه تجاری سازی
۹-الزام مصر و اردن به پناه دادن دائمی به اهالی غزه
۱۰-تشدید فشار حداکثری به ایران و به قفر رساندن صادرات نفت ایران
۱۱-خروج مهاجران و جلوگیری از ورود مسلمانان به امریکا
۱۲-تقابل با چین در جنگ تعرفه ها
۱۳-پایان دادن به معافیت تحریمی عراق در خرید برق و … از ایران
۱۴-همراهی با اسرائیل در عدم دستیابی ایران به سلاح هسته ای
اینها بخشهایی از آن دستورات بوده که مقابله هایی را هم در مکزیک و کانادا در پی داشت و با عقب نشینی موقت ترامپ در حال چکش کاری است!
ترامپ با این ماهیت و دستوراتش با این صراحت و ردیف شدن این همه واقعیت، چه ابهامی را در برخی از ذهن ها باقی می گذارد که هنوز به مذاکره با امریکای ترامپی امیدوارند و حاضرند وفاق موجود را دچار شقاق کرده و اهتمام حاکمیتی جامعه در پیداکردن راه حل داخلی مقابله با تحریم را زیر سؤال برده و نابخردانه در تکاپوی ایجاد چالش عمومی با مواضع هوشمندانه، عزت مندانه، حکیمانه و مردم پسند مقام معظم رهبری اند!؟
توجه مخاطبانم را به مذاکره علنی اخیر ترامپ و نتانیاهو جلب می کنم که طی آندر برابر اصرار نتانیاهو برای تهاجم هوایی علیه مراکز هسته ای ایران، ترامپ اعتراف می کند که بر خلاف نظر شما، ایران در شرایط ضعف قرار ندارد و بسیار هم قوی است!
نکته اش این است که ترامپ با استراتژی تهاجم هوایی نتانیاهو مشکلی ندارد، بلکه توانایی بالای نظامی ایران را مانع از عملی شدن این پیشنهاد می داند!
جهت یادآوری متذکر می شوم که یکی از سخنگوهای وزارت خارجه امریکا در پاسخ به جمله رئیس جمهور محترم که تأکید کرده بود “ما با امریکایی ها برادریم” گفته بود:
برای اثبات برادری تان راه درازی در پیش دارید و باید تصمیمات سختی بگیرید که از جمله آنها عبارتند از:
۱-اسرائیل را به رسمیت بشناسید!
۲-از جبهه مقاومت و تقویت و حمایت گروههای جهادی عقب نشینی کنید!
۳-تولید موشکها و پهپادها را متوقف کنید و تولیدات موجود را تحویل دهید!
۴-غنی سازی اورانیوم را به ۳/۵ درصد برگردانید!
۵-اپوزوسیون را به کشور برگردانید و به آنها اجازه حضور در حاکمیت بدهید!
۶-قانون اساسی تان تغییر دهید!
۷-قوانین و الزامات جهانی مثل FATF و پالرمو را بپذیرید!
۸-سفارت امریکا در تهران را به ما برگردانید!
۹-سلاح های نامتعارف و متعارف را تحویل دهید!
۱۰-و…
پس باید بپذیریم که :
الف: سایه جنگ موقعی از سر جمهوری اسلامی کنار می رود که ایران توان دفاعی داشته باشد و مستمرا” به توان نظامی اش بیافزاید و علاوه بر حجم، کیفیت و به روز شدن سلاحهایش را مدنظر داشته باشد!
ب: تحریم گسترده اقتصادی ایران در اراده حاکمیتی غرب، لغوشدنی و تعلیق پذیر نیست و تنها راه آن اتکاء به تولیدکنندگان داخلی، مؤسسات دانش بنیان، سرمایه گذاران بخش خصوصی، بهبود مدیریت و نظام نظارتی ما و اصلاح فرهنگ مصرف هم در ذائقه و هم در میزان مصرف هاست!
ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، نمی توانیم مثل کشورهای وابسته، گاو شیرده و تأمین کننده منافع نامشروع امریکا باشیم!
امریکا گربه ای است که برای رضای خدا موش نمی گیرد و علنی و مخفی دنبال نقدکردن هزینه های ۷ تریلیون دلاری خود از کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس و حتی بهره برداری کامل از تمامی معادن اوکراین است!
فلذا از همه طیف ها انتظار می رود که فراتر از نظام، ایران اندیش باشند و نگذارند که دشمن از انشقاق های منعکس در رسانه ها و فضای مجازی، به تحقق اندیشه های شوم خود امیدوار بماند.
@drsadrghranjbar
