ایمان گودرزی؛ مدتهاست که نام فرزانه فصیحی دونده سرعت دوومیدانی زنان ایران با شکست و ناکامی عجیین شده. یک ستاره پوشالی که از ابتدای چهره شدن در ورزش موفقیت خیلی چشمگیر و دندان گیری نداشت و تنها در تورنمنت های درجه 2 و 3 هر از گاهی جرقه می زد و تک مدالی صید می کرد اما یک جریان رسانه ای عجیب و غیرواقعی به سرکردگی یکی از نزدیکان فصیحی تا توانست او را پرزنت کرد و از یک دونده معمولی یک ستاره بزرگ ساخت؛ آنقدر بزرگ که اگر کسی دوومیدانی و ورزش را نمی شناخت، تصور می کرد او بوده که مدال المپیک و جهانی گرفته و اساسا فردی به نام احسان حدادی وجود نداشته و یا اسم مستعار فرزانه فصیحی بوده!
حالا مدتهاست که از آن جرقه های گاه و بیگاه در تورنمنت های درج 3 هم خبری نیست. فرزانه فصیحی هر کجا پا می گذارد، دست خالی و بدون هیچ دستاوردی با ناکامی محض باز می گردد و نتایجی را کسب می کند که اگر یک فرد عادی از خیابان بدون سبقه ورزشی و با کیلوهای اضافی هم به مسابقات اعزام شود، نتایجش با فصیحی هیچ تفاوتی نخواهد داشت!
بازیهای آسیایی هانگژو فصیحی به اندازه ای فضاسازی و جوسازی و تبلیغات کرد که همه حتی فدراسیون دوومیدانی بدون توجه به رکوردهای پایینش باور کرده بود که او با یک مدال خوشرنگ از چین باز خواهد گشت و تن به خواسته های نامشروع این دونده ناکام داد و همسرش را در قامت مربی شخصی به این رقابتها اعزام کرد اما ظاهرا این دروغ به اندازه ای بزرگ بود که خود فصیحی هم آن را باور کرده بود! ستاره پوشالی اما به رغم همه هیاهوها و ادعاها در هانگژو یک ناکام محض بود تا ثابت شود تمامی آن ادعاها و تبلیغات یک فضای خیالی بوده که در هانگژو با سر سوزنی ترکید.
دو سال بعد و در المپیک پاریس فصیحی عملکردی به غایت بدتر و نومیدکننده تر داشت و در میان 53 شرکت کننده یکی مانده به آخر شد. نتیجه ای که بی تردید هر شهروند عادی هم می توانست در پاریس به آن برسد و نیازی به اینهمه هزینه و اردو نبود.
این حکایت غریب ستاره پوشالی کماکان در حال تکرار است؛ ناکامی از تورنمنتی به تورنمنت دیگر.
هفتههای اخیر برای فرزانه فصیحی با شکست و ناکامی همراه شده؛ از تورنمنت قزاقستان گرفته تا صربستان و آلمان، دونده سرعت کشورمان در تورهای طلایی به واقع ناموفق بوده و حتی در مادۀ تخصصی خودش هم نتوانسته در جمع فینالیستها قرار بگیرد. فصیحی که به بهانه حضور در تورهای اروپایی قید تمرین در اردوهای تیم ملی و حتی رکوردگیری را هم زده، در همان تورها هم ناکام بوده و رکوردهای ضعیفاش یکی پس از دیگری نشان میدهند که این دونده به خط پایان دوره قهرمانیاش رسیده و حالا نوبت ورود جوانترهایی است که تا به امروز، پشت خط او و القابی مانند «دختر باد» ماندهاند.
همین داستان را می توان در دیگر ستاره پوشالی دوومیدانی دید؛ حسن تفتیان که او نیز در همان پیستی می دود که فصیحی در آن طی طریق می کند. ناکام، پرمدعا و بی هویت. در سمت مقابل هم حسن تفتیان که هر سال یک اردوی فرانسه را در برنامههای خود داشت، امسال هم قید شرکت در اردوی تیم ملی دوومیدانی کشورمان را زد و به فرانسه رفت تا تمریناتش را پیگیری کند. جدا از قبح از اردو گریزی، نتایج این ۲ دونده نشان میدهد که دوره موفقیت آنها بهسر آمده و القاب مجازی دیگر بیمعنا شدهاند؛ از این رو فدراسیون دوومیدانی با یک تصمیم شجاعانه، بهسادگی میتواند تابوهای نانوشته را بشکند و درهای قهرمانی را به روی جوانترهایی باز کند که بلاشک در بازیهای آسیایی ۲۰۲۶ ناگویا به کار کاروان کشورمان خواهند آمد.
253 258