مسئله مرجعیت زن، مانند مسئله قضاوت است. دلیل محکمی هم برای اینکه یک زن نتواند قضاوت کند و قاضی شود را نداریم و برخی فقها هم گفتهاند که زن میتواند قاضی شود، بحث مرجعیت زن هم مانند همین است و مانعی برای آن وجود ندارد.
عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در گفتگویی اظهار داشت: تا آنجایی که من اطلاع دارم، ما هیچ دلیل شرعی برای اینکه زن نتواند مرجع تقلید شود، نداریم. در بحث اجتهاد و تقلید، معمولاً فقها مطرح کردهاند و گفتهاند که چون زن موقعی که مرجع شد باید در مرئی و منظر یا همان حضور مردم آشکار شود، لذا شارع این موضوع را نمیپسندد اما این دلیل خیلی سستی است.
به گزارش هم میهن، محمدتقی فاضلمیبدی، عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در گفتوگویی اظهار داشت: هیچ دلیل شرعی برای مجتهد نشدن زنان وجود ندارد و آنچه مانع اصلی در این راه بوده، عرف و وجود فتواهایی از سوی برخی فقها بوده است. او میگوید مرجعیت در روزگار کنونی نیاز به تخصصی شدن دارد و باید در این مسیر حرکت کرد تا برخی از مشکلات حل و فصل شود.
در ادامه اهم اظهارات فاضل میبدی را میخوانید؛
*رهبری چندی پیش در دیداری که داشتند نکتهای را پیرامون بحث تقلید در زنان گفتهاند مبنی بر اینکه «بنده حتی معتقدم بسیاری از مسائل زنانه که موضوعش زنان هستند و مردها درست موضوع را تشخیص نمیدهند خانمها باید از مجتهد زن تقلید کنند.» در بحث مرجعیت زنان، چه مسائل و مواردی مطرح است و چه موانعی وجود دارد؟
تا آنجایی که من اطلاع دارم، ما هیچ دلیل شرعی برای اینکه زن نتواند مرجع تقلید شود، نداریم. در بحث اجتهاد و تقلید، معمولاً فقها مطرح کردهاند و گفتهاند که چون زن موقعی که مرجع شد باید در مرئی و منظر یا همان حضور مردم آشکار شود، لذا شارع این موضوع را نمیپسندد اما این دلیل خیلی سستی است. وگرنه روایت یا آیهای که دلالت بر این داشته باشد که زن نمیتواند مرجع تقلید باشد را ما نداریم و فقهای ما در این زمینه اختلافنظر دارند.
ولیکن مرجعیت تقلید کارش مثل یک کارشناس است، کارشناس هم یعنی کسی که به «آیات، روایات، مبانی اجتهاد، کتاب، سنت، عقل و اجماع» احاطه دارد و کارشناس این مسائل است اما فرقی ندارد که این کارشناس زن یا مرد باشد. در بحث کارشناسی دینی، ذکوریت مطرح نیست، همینطور که در بحث پزشکی و یا مهندسی نیز این بحث زن یا مرد بودن مطرح نیست، دینشناسی و فقه هم همین است و فرقی با هم ندارند. منتهی کسی که خودش در مسائل زنان تجربه دارد و واردتر است، بهتر میتواند نظر دهد. در سایر مسائل فقه هم یک زن میتواند به عنوان کارشناس نظر دهد و یک مرجع مشکلات و مسائل فقهی مردم شود.
*این اظهارات اخیری که از سوی رهبری شده را میتوان به نوعی فتح باب برای حل و فصل شدن این موضوع و ورود زنان به بحث مرجعیت دانست؟
این مسئله جلوتر از ایشان هم مطرح شده است. در کلمات فقها که وارد شویم و تحقیق کنیم، این مسئله وجود دارد که ما دلیلی بر اینکه زن نمیتواند مرجع تقلید شود را نداریم. بعضیها گفتهاند یکی از جاهایی که ذکوریت و مرد بودن لازم است، مرجع تقلید است اما در بحث اجتهاد، دلیل محکمی برای آن وجود ندارد. لذا پیش از این هم درباره این موضوع بحثهایی وجود داشته است.
اما اینکه ایشان چنین مسئلهای را مطرح کردهاند، بله، میتوان آن را فتح بابی دانست و دنبال این مسئله را گرفت. البته مشکلی که وجود دارد این است که فتوای برخی فقها که بحث ذکوریت را در مرجعیت مطرح کردهاند، تا اندازهای مانع کار بوده است. زنهایی مانند مرحوم حاج خانم امین در اصفهان میرفتند و مجتهد میشدند ولی مرجع مردها نمیشدند اما الان روزگار خیلی فرق کرده است، بنابراین زن هم میتواند مجتهد شود و استعداد این کار را هم دارد، مجتهد هم که شد، کارشناس شود و مرجع تقلید هم میتواند بشود.
*روند رسیدن زنان به درجه اجتهاد طی سالهای اخیر در حوزه علمیه چگونه بوده است؟ آیا اطلاع دارید که طی سالهای اخیر چه تعداد از زنان به درجه اجتهاد رسیدهاند و چه میزان مجتهده زن جوان داریم؟
من چون خیلی در حوزه نیستم، موردی را نمیشناسم که به تازگی و یا طی این چند سال به درجه اجتهاد رسیده باشد. حوزه زنها خیلی وسیع است و زنها در مدرسه جامعةالزهرا درس میخوانند اما اینکه تا چه اندازه رشد کردهاند و به اجتهاد رسیدهاند، آن را خبر ندارم اما تاکید میکنم، این مسئله مرجعیت زن، مانند مسئله قضاوت است. دلیل محکمی هم برای اینکه یک زن نتواند قضاوت کند و قاضی شود را نداریم و برخی فقها هم گفتهاند که زن میتواند قاضی شود، بحث مرجعیت زن هم مانند همین است و مانعی برای آن وجود ندارد.
*طی این چند دهه اخیر، چه موانعی بر سر راه رشد بانوان مجتهده وجود داشته است؟
دلایل رشد نکردن بانوان مجتهده ما مثل خیلی دیگر از کارهاست. برای مثال مگر در خلبانی زنان به اندازه مردان رشد کردهاند با اینکه استعدادش را داشتهاند؟ در عرف جامعه ما این موضوع وجود داشته که مرجع باید مرد باشد، لذا زنها به دنبال این نمیرفتند که مجتهد و مرجع شوند. در عرف جامعه این موضوع وجود داشته است، همین الان هم اگر شما یک زن مجتهده اعلم را پیدا کنید، ممکن است کسی به او رجوع نکند. عرف است ولی همانطور که گفتم عرفی است که چندان مبنای شرعی برای آن وجود ندارد و مانع مهم آن هم فتوایی بوده که برخی فقها مبنی بر ذکور بودن مرجع دادهاند که آن هم مبنایی ندارد و در بین خودشان درباره آن مانند بحث قضاوت زن، اختلاف بوده است.
*تا چه میزان نیاز به اصلاحات در فقه و حوزه برای بهبود این شرایط دیده میشود؟
مرور زمان و تحولات طی زمان، راه را خیلی هموار خواهد کرد. یک زمانی وجود داشت که خیلی از فقها میگفتند که زن نمیتواند در انتخابات شرکت کند و زن از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن محروم بود ولی به هر حال روزگار نوین، اینقدر با سرعت پیش رفت که بحث حقوق زنان در آن مطرح شد که از جمله این حقوق، موضوع حق رای و حق انتخاب شدن زنان بود. لذا مرحوم امام هم وقتی انقلاب شد و به ایران آمد، به زنها حق داد که نماینده مجلس شوند و در انتخابات شرکت کنند و این موضوع ممکن بود با فتوای برخی فقها سازگاری نداشته باشد؛ چنانچه پیش از انقلاب هم خود امام مخالف بود اما مرور زمان مسئله را حل کرد.
الان هم همین است و مرور زمان خیلی از مشکلات را حل خواهد کرد؛ موضوعی که در خیلی از مسائل فقهی وجود داشته است. مثلاً قبلاً میگفتند که دختر ۹ساله را هم میتوان عقد کرد اما الان معمولاً کسی دیگر چنین فتوایی نمیدهد. روزگار به گونهای است که بحث حقوق زن مطرح است و خیلی از آن حقوقهای زنان را در فقه خودمان پذیرفتهایم. اشاره کردم که قبلاً اجماع فقها بر این بود که زن حق قضاوت ندارد ولی الان دیگر کسی به این صراحت فتوا نمیدهد. مهمترین عاملی که باعث میشود، این مسئله حل شود، تحولات زمان و آشنایی زنان با حقوق خودشان است و مردها و فقها هم به این حقوق توجه داشته باشند.
*آیا میتوان امیدوار بود که با حضور فقهای زن، برخی از مسائل و مشکلات حوزه زنان که به صورت کلان جامعه با آن درگیر است و تبدیل به امری سیاسی شده، حل و فصل شود؟
یک بحثی درباره تخصصی کردن اجتهاد و مرجعیت وجود دارد. یعنی مثلاً یک نفر در امور نماز متخصص شود، یکی دیگر برای مثال در امور معاملات متخصص شود. بحث در باب تخصصی شدن وجود دارد. اگر تخصصی شدن مرجعیت را قبول کنیم، میتوان گفت که زنان درباره مسائل حوزه خودشان نظر دهند ولی درباره همین موضوع تخصصی شدن هم در بین مراجع اختلاف است و برخی از مراجع میگویند که مرجع تقلید باید مرجعی مطلق باشد و همه مسائل را بداند اما برخی این موضوع را قبول دارند و از تخصصی شدن حرف میزنند و میگویند در این روزگار مسائل زیاد است و باید بهدنبال تخصصی کردن مرجعیت بود. اینکه یک مرجع بخواهد در همه ابواب فقه نظر دهد، در این روزگار واقعاً کار سختی است.
منبع خبر "
عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.