عصر ایران ؛ نهال موسوی - روز گذشته مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر برگزار شد و سیمرغهای چهل و سومین دوره این جشنواره هم به برندگان تعلق گرفت اما در کمتر از 24 ساعت هنوز پسلرزههای جشنواره ادامه دارد.
وقتی که سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه ملی (ویژه سردار شهید قاسم سلیمانی) به سعید سعدی برای فیلم خدای جنگ تعلق گرفت، هیچکدام از عوامل فیلم برای دریافت این سیمرغ در سالن حضور نداشتند و دلیل آن هم مشخص بود چون قبل از مراسم اختتامیه آنها بیانیهای منتشر کردند و در آن رسما اعلام کرده بودند به دلیل نادیده گرفته شدن از طرف هئیت داوران جشنواره فجر حاضر به دریافت این سیمرغ نیستند.
عوامل فیلم خدای جنگ نوشتند که: «آنچه در جریان اعلام نامزدهای جشنواره چهل و سوم فیلم فجر رویداد، موجب حیرت بسیاری از علاقمندان سینما و فعالان رسانهای شد. مخاطبان مردمی و خبرنگاران از طیفهای مختلف که در این ایام به تماشای فیلمهای حاضر در این دوره از جشنواره نشستند، عدم نامزدی «خدای جنگ» در رشتههای مختلف را سوال برانگیز تلقی کردهاند.
به نظر میرسد دبیر و هیات داوران در پی آن بودند که در تاریخچه ادوار جشنواره، نامی از «خدای جنگ» حتی در میان نامزدها نباشد. این تلاش با استقبال مخاطبان سینما ناکام مانده و خواهد ماند.
پس از این برخورد ناصحیح، عوامل جشنواره طی تماسی با دست اندرکاران فیلم اعلام کردند که بنا دارند سیمرغ ویژهای را به «خدای جنگ» اختصاص دهند و خواستار حضور عوامل فیلم در اختتامیه شدند.
اما با احترام به تصمیم هیات داوران و دبیر، فیلمی که در هیچ رشتهای جز جلوههای بصری نامزد نشده، طبعا نمیتواند بهترین فیلم دبیر، یا بهترین فیلم از نگاه ملی یا عناوین دیگر باشد. این سیمرغ را هم ذیل همان تقسیم بندی که در جریان نامزدی آثار اتفاق افتاد، تقسیم کنید./ عوامل فیلم خدای جنگ»
از طرف دیگر محمدرضا خردمندان کارگردان فیلم ناتور دشت هم در نامهای خطاب به مردم نوشت: ««مردم عزیزم؛ امسال پس از هشت سال از ساخت "بیست و یک روز بعد" با کلی دلتنگی و در آستانهی چهل سالگی، دوباره توانستم در گوشه گوشهی این شهر، کنار شما روی صندلیهای سینما بنشینم و اثری را که با پوست و گوشت و استخوانم به جشنواره رسانده بودم با شما به تماشا بنشینم.
با شما به پردهی جادویی خیره شوم و نفسهای گرمتان را آن لحظه که در سینهها حبس میشود، صدای ضربان قلبهای عزیزتان را آن لحظه که بالا میرود، و برق اشکهای آرامتان را آن لحظهها که احمد پیران از چاه خودخواستهاش بیرون میآید ببینم و اشک بریزم و خدای را بابت حال خوبتان بعد از روشن شدن چراغ ها شاکر باشم.
این همهی آن چیزی ست که یک سینماگر از جهان میخواهد. و چقدر در این چندروز سرشار شدم از مهر و حمایت بینظیرتان از «ناتوردشت» در برابر بیمهری مطلق هیأت داوران؛ و همین بود سیمرغِ من و همکاران عزیزتر از جانم.
در پایان دست همهی شما مردم و منتقدین و اساتید عزیزی که با زبان و قلمهایتان از «ناتوردشت» حمایت کردید و یا با نقدهایتان ضعفهایمان را گوشزد کردید، به گرمی میفشارم و قدردانم. به امیدِ دیدارتان در اکران عمومی... / سیدمحمدرضا خردمندان ؛ ٢٢ بهمن ١۴٠٣»
حالا جالب است که ناتوردشت هم فیلم دومی بود که سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه ملی (ویژه سردار شهید قاسم سلیمانی) به آن تعلق گرفت البته برای این فیلم هم سازندگان اصلی مانند فیلمساز و تهیه کننده در مراسم اختتامیه حضور نداشتند و جانشین تهیهکننده به روی صحنه رفت و این جایزه را دریافت کرد.
دو فیلم به دلیل اینکه از آرای هئیت داوران در اعلام نامزدها ناراضی هستند در اختتامیه شرکت نمیکنند ولی همان هئیت داوران به آنها جایزه بهترین فیلم از نگاه ملی را به آنها دادهاند. این اتفاق واقعا عجیب است!
اتفاق بعدی این است که نرگس آبیار یکی از اعضا شورای صدور پروانه نمایش، پیش از این به مدیرانِ سازمانِ سینمایی هشدار داده بود که در صورتِ اکران نشدنِ فیلم «قاتل و وحشی» در جشنواره، از عضویت در «شورای پروانه نمایش» استعفا میدهد.
آبیار امروز با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به رائد فریدزاده رئیس سازمان سینمایی این وعده خود را عملی کرد و نوشت:
««با سلام و احترام، اینجانب نرگس آبیار با پذیرش عضویت در شورای پروانه نمایش، امیدوار بودم که روزنهای برای گشایش در فضای فرهنگی و هنری کشور ایجاد شود. باور داشتم که میتوان در مسیر تعامل، اصلاح و بهبود شرایط، نقشی مؤثر ایفا کرد و گامی در راستای سیاستزدایی از فرهنگ برای ایران برداشت؛ اما امروز، پس از دورهای کوتاه فعالیت، به این نتیجه رسیدهام که موانع موجود بر سر راه نمایش و تولید آثار سینمایی همچنان پابرجاست و ارادهای جدی برای تغییر و حمایت از سینماگران مستقل و خلاق دیده نمیشود.
افزون بر این، به دلیل مشغلههای کاری فراوان و حرفهای، دیگر فرصتی برای پیگیری مستمر بیحاصل مسائل سینمایی ندارم و انگیزهای برای چالش و مبارزه جهت اکران فیلمها در این چارچوب محدودکننده باقی نمانده است. با توجه به اینکه فرهنگ و هنر همچنان گرفتار سیاستگذاریهای محدودکننده است و امکان تأثیرگذاری واقعی در این چارچوب برای اینجانب فراهم نیست، بدینوسیله استعفای خود را از عضویت در شورای پروانه نمایش اعلام میدارم.
امیدوارم که در آینده، سینمای ایران بتواند با آزادی بیشتر و نگاه حمایتگرانهتر، به رشد و شکوفایی واقعی دست یابد. از همراهی تمامی همکاران و زحمات ایشان در این مدت سپاسگزارم و برایشان آرزوی موفقیت دارم. با احترام؛ نرگس آبیار»
در همه جشنوارههای دنیا بعد از اختتامیه گروهی نازاضی وجود دارد ولی واقعیت این است که آنها در حد چند غر و ناراحتی کلامی است، اما در جشنواره فجر به دلیل ساختار عجیب و غریب آن کار از این حرفها گذشته است و بیشتر به یک میدان جنگ شبیه است. حالا باید دید در روزهای آینده چه اتفاقاتی رخ خواهد داد...