در ماههای اخیر، اخبار انتصاب مدیران ایرانی به بالاترین ردههای شرکتهای ایکس و تسلا به یکی از تیترهای داغ رسانهها تبدیل شد و بار دیگر این سؤال را مطرح کرد که تا چه زمانی مرزهای جغرافیایی برای قطار پرسرعت تکنولوژی محدودیتی جدی خواهند بود؟
به گزارش زومیت، شاید بسیاری از شما در شبکههای اجتماعی و مخصوصاً هنگام چککردن پستهای لینکدین، مستقیم و غیرمستقیم ردپای متخصصان و مدیران ایرانیتباری را دیده باشید که در بهترین شرکتهای نامآشنای فناوری، دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی جهان میدرخشند.
اما وقتی زندگی حرفهای و مسیر پیشرفت این افراد را مرور میکنیم، یکی از جالبترین ویژگی مشترک آنها را نه فقط دانش فنی، بلکه توانایی رهبری، نوآوری و تطبیقپذیری در محیطهای پویا و دائماً در حال تغییر میبینیم.
برخی از این متخصصان علاوه بر فعالیت در شرکتهای مطرح، به کارآفرینی نیز روی آوردهاند و با تأسیس استارتاپهای موفق یا سرمایهگذاری در حوزهی فناوری، نقشی انکارناپذیر در توسعهی اکوسیستم صنایع مختلف ایفا کردهاند.
در ادامه با ما همراه باشید تا با زندگی و دستاوردهای برخی از برجستهترین چهرههای ایرانی حوزهی فناوری خارج از کشور بیشتر آشنا شویم. در پایان نیز نظرتان را در مورد الگوهای مشترکی که در نقشهی راه این مدیران و دانشمندان مییابید، با ما به اشتراک بگذارید.
امید افشار، متولد سال ۱۹۸۷ (۱۳۶۵ شمسی)، مدیر اجرایی حوزهی کسبوکار و فناوری در ایالات متحده است که به دلیل همکاری نزدیک خود با ایلان ماسک در شرکتهای تسلا و اسپیسایکس شناخته میشود. او سال ۲۰۰۹ مدرک کارشناسی خود را در رشته مهندسی زیستپزشکی با تمرکز بر مهندسی مکانیک از دانشگاه کالیفرنیا، ارواین دریافت کرد.
افشار مسیر حرفهای خود را بهعنوان مربی اسکی در ماموت مونتین کالیفرنیا آغاز کرد، اما دنیای تکنولوژی مدت زیادی او را منتظر نگذاشت. در مارس ۲۰۱۱ افشار در شرکت «سنت جود مدیکال» استخدام شد و تا ابتدای سال ۲۰۱۷ در سمتهای مهندس محصول، مدیر عملیات ولتاژ بالا و رهبر گروه عملیات تجاری استراتژیک در این شرکت حضور داشت.
مقصد بعدی او Abbott Laboratories بود، شرکت چندملیتی مستقر در آمریکا که در حوزهی مراقبتهای بهداشتی داروسازی، تولید تجهیزات پزشکی و محصولات تغذیهای فعالیت دارد.
امید افشار در شرکت تسلا دست راست ایلان ماسک بود
افشار در همان سال ۲۰۱۷ به تسلا پیوست و در دفتر مدیرعامل شرکت مشغول به کار شد. او خیلی زود جایگاه خود را در این شرکت تثبیت کرد و مدیریت پروژههای بزرگی از جمله ساخت گیگافکتوری تسلا در تگزاس را بهعهده گرفت.
اواخر سال ۲۰۲۲، افشار بهواسطهی تحقیقات داخلی سهامداران تسلا در رابطه با هزینههای مشکوک پروژهای به نام «پروژه ۴۲»، که شامل مصالح ساختمانی برای اقامتگاه خصوصی ماسک بود، با انتقاداتی روبهرو شد. به همین دلیل ماسک او را موقتاً به اسپیسایکس منتقل کرد، جایی که او در سمت معاون تولید استارشیپ کار خود را ادامه داد.
سال ۲۰۲۴ امید افشار مجدداً به تسلا بازگشت تا در جایگاه معاونت ارشد فروش و تولید خودرو قرار گیرد. چند ماه بعد ایلان ماسک او را به رهبری عملیات شرکت در آمریکای شمالی و اروپا ارتقای مقام داد.
محمودرضا بانکی سال ۱۳۵۴ در تهران و در خانوادهای بسیار حامی به دنیا آمد که به آموزش فرزندشان اهمیت زیادی میدادند. او در سن ۱۸ سالگی به ایالات متحده مهاجرت کرد و تحصیلات دانشگاهی خود را بهطور همزمان در دو رشتهی مهندسی شیمی و ریاضیات دانشگاه کالیفرنیا، برکلی ادامه داد. پس از آن مدرک دکترای خود را در رشتهی مهندسی شیمی متمرکز بر بیوتکنولوژی از دانشگاه پرینستون اخذ کرد.
در پایان دوران آکادمیک، بانکی با مقالات علمی متعددی که منتشر کرده بود و تألیف کتابی در حوزهی بیوتکنولوژی، بهعنوان دانشمندی خوشآتیه شناخته میشد.
ورود بانکی به دنیای کسبوکار با پیوستن به شرکت مککینزی اند کمپانی در نیویورک آغاز شد. او بهعنوان مشاور مدیریت در این شرکت فرصتی عالی به دست آورد تا مهارتهای خود را در زمینه استراتژی، رهبری و حل مسائل پیچیده تقویت کند.
سال ۲۰۱۷، بانکی بهعنوان مدیر مالی و مدیر ارشد استراتژی به شرکت Tubi، که پلتفرمی درحالرشد را در حوزهی استریم ویدیو ارائه میکرد، ملحق شد. اقدامات و برنامهریزی سنجیدهی او نقشی کلیدی در خریداری توبی توسط شرکت فاکس کورپوریشن در سال ۲۰۲۰ داشت و به یکی از نقاط عطف کارنامهی حرفهای او تبدیل شد.
بانکی در شرایطی حساس بهعنوان مدیر مالی ایکس کورپ منصوب شد
نوامبر ۲۰۲۴، بانکی در شرایطی حساس بهعنوان مدیر مالی ایکس کورپ منصوب شد. این دوره با کاهش درآمدهای تبلیغاتی و بدهیهای سنگین پس از خریداری این شرکت توسط ایلان ماسک در سال ۲۰۲۲ همراه بود. انتصاب بانکی بهعنوان تلاشی برای تثبیت وضعیت مالی شرکت و مدیریت پیچیدگیهای آن تلقی شد.
اما زندگی محمودرضا بانکی پس از مهاجرت با چالشهای دشواری همراه بود: او سال ۲۰۱۰ به اتهام نقض تحریمهای ایالات متحده علیه ایران و فعالیت در قالب کسبوکار انتقال غیرمجاز پول بازداشت شد.
این اتهامات با وجوه ارسالی خانوادهاش از ایران بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ در ارتباط بود و با وجود تأکید مداوم او بر قانونیبودن این تراکنشها، به ۳۰ ماه زندان محکوم شد.
اکتبر ۲۰۱۱، دادگاه استیناف حوزهی دوم ایالات متحده اتهامات مربوط به تحریمها را لغو و به اشتباهات در پرونده دادستانی اذعان کرد. بانکی پس از ۲۲ ماه زندان آزاد شد.
سرانجام در ژانویهی ۲۰۲۱، دونالد ترامپ در آخرین روز (دورهی اول) ریاستجمهوری خود با اعطای عفو کامل و بدون قیدوشرط، بانکی را بهطور کامل تبرئه کرد.
محمودرضا بانکی همچنین پس از آزادی به یکی از حامیان جدی اصلاحات در نظام عدالت کیفری آمریکا تبدیل شد. او سال ۲۰۱۴ یکی از سخنرانیهای تأثیرگذار TED را برگزار کرد و سال ۲۰۱۷ نیز در پادکست The Moth حضور یافت تا تجربیات خود را در خصوص چالشهای شخصی و سیستماتیکی که در سیستم قضایی و کیفری ایالات متحده تجربه کرده بود، با عموم مردم به اشتراک بگذارد.
علی و هادی پرتوی سال ۱۹۷۳ (۱۳۵۰ شمسی) در تهران متولد شدند: پدر آنها فیروز پرتوی، مؤسس دانشکدهی فیزیک دانشگاه صنعتی شریف بود و در دانشگاههای امیرکبیر، MIT و هاروارد نیز تدریس کرد.
خانوادهی پرتوی سال ۱۹۸۴ از ایران به ایتالیا و سپس آمریکا مهاجرت کردند. هادی و علی تحصیلات خود را در رشتهی علوم کامپیوتر در دانشگاه هاروارد ادامه دادند و موفق به اخذ مدرک کارشناسی و کارشناسیارشد شدند.
علی پرتوی سال ۱۹۹۶، شرکت لینکاکسچنج را که در اصل شبکهای برای تبلیغاتی اینترنتی اولیه بود تأسیس کرد. این شرکت با رشد سریع، بیش از ۴۰۰ هزار عضو جذب کرد و در سال ۱۹۹۸ به مبلغ ۲۶۵ میلیون دلار توسط مایکروسافت خریداری شد.
پس از آن در سال ۲۰۰۶، علی پلتفرم iLike را تأسیس کرد که برای کشف موسیقی طراحی شده بود و با شبکههای اجتماعی ادغام میشد تا کاربران را با هنرمندان جدید آشنا کند. سال ۲۰۰۹ یعنی زمانی که تعداد کاربران آیلایک به سطح قابل توجهی رسید، مایاسپیس این پلتفرم را از برادران پرتوی خرید. علی همچنین یکی از اولین سرمایهگذاران و مشاوران شرکتهای موفق فناوری مانند فیسبوک، دراپباکس، ایربیاندبی و اوبر بود.
برادران پرتوی از اولین سرمایهگذاران فیسبوک، دراپباکس، Aribnd و اوبر بودند
سال ۲۰۱۷ علی پرتوی با چشماندازی وسیعتر شرکت Neo را با هدف پرورش نسل آیندهی رهبران فناوری تأسیس کرد. نئو از طرفی فعالیتهای سرمایهگذاری را پوشش میدهد و از طرف دیگر با تشکیل انجمن منتورینگ، دانشجویان مستعد علوم کامپیوتر را به مربیان باتجربهی حوزهی کسبوکار متصل میکند.
تا به امروز شرکت Neo دهها استارتاپ نوآور را تحت حمایت خود گرفته و نهتنها از لحاظ مالی، بلکه با مشاورههای ارزشمند متخصصان به رشد و شکوفایی آنها کمک کرده است.
هادی پرتوی حرفهی خود را در مایکروسافت آغاز کرد و در تیم توسعهی اینترنت اکسپلورر نقشی کلیدی داشت. پس از آن نیز مدتی رهبری پورتال MSN را برعهده گرفت و موفق شد آن را به یکی از محبوبترین سرویسهای آنلاین تبدیل کند.
هادی در مسیر کارآفرینی استارتاپ Tellme Networks را حوزهی فناوری تشخیص صدا تأسیس کرد. این استارتاپ یکی از پیشگامان استفاده از صدا بهعنوان واسط کاربری در تکنولوژیهای روز بود و نهایتاً توسط مایکروسافت خریداری شد.
سال ۲۰۱۳ هادی از تجربیات خود در صنعت فناوری استفاده کرد تا به یکی از مهمترین اهداف زندگیاش دست یابد: گسترش آموزش علوم کامپیوتر برای همه. او سازمان غیرانتفاعی Code.org را تأسیس کرد که هدفش ارائهی آموزش رایگان کدنویسی به دانشآموزان و افزایش مشارکت گروههای اقلیتی بود که از مشارکت و امکانات کمتری در دنیای فناوری برخوردار بودند.
سازمان Code.org با ابتکاراتی نظیر برنامهی «ساعت کدنویسی» (Hour of Code) میلیونها دانشآموز را از سراسر جهان با برنامهنویسی آشنا کرد. این سازمان تحت رهبری هادی پرتوی موفق شد علوم کامپیوتر را بهعنوان بخشی از برنامهی درسی مدارس در بسیاری از کشورها معرفی کند و تغییری کاربردی و مؤثر در متد آموزش فناوری به وجود آورد.
پریسا تبریز، چهرهی برجستهی دنیای امنیت سایبری سال ۱۹۸۳ در خانوادهای علاقهمند به حوزهی بهداشت و درمان متولد شد: پدرش پزشکی ایرانی و مادرش پرستاری مهاجر با ریشههای لهستانی بود.
تبریز تحصیلات خود را در رشتهی مهندسی آغاز کرد، اما خیلی زود علاقه واقعی خود را در «علوم کامپیوتر» یافت و این مسیر را تا دریافت مدرک کارشناسیارشد خود در دانشگاه ایلینوی اوربانا شامپین ادامه داد.
او در طول دوران تحصیل با نیکیتا بوریسوف، استاد راهنمای خود روی پروژههایی در زمینه امنیت بیسیم و فناوریهای حفظ حریم خصوصی کار کرد و مقالاتی ارزشمند بر پایهی این تحقیقات تألیف و منتشر کرد. همزمان تجربهی او در یک کلوب دانشجویی مرتبط با امنیت دیجیتال باعث شد با اشتیاق عمیقتری برای ورود به این عرصه آماده شود.
تبریز سال ۲۰۰۷ به گوگل پیوست، اما بهجای پذیرفتن عنوان رسمی و خشک «مهندس امنیت اطلاعات»، با طنزی ظریف و خلاقانه خود را «پرنسس امنیت» نامید. این لقب نهتنها نشاندهنده نگاه متفاوت او به حرفهاش بود، بلکه حالهوایی خاص نیز به برند شخصی او بخشید.
او بهسرعت پلههای موفقیت را طی کرد و در سال ۲۰۱۳ به ریاست تیم امنیت مرورگر کروم رسید. پریسا تبریز نقشی اساسی در گسترش HTTPS بهعنوان استاندارد امنیتی وب داشت و بهعنوان یکی از پیشگامان توسعهی سیستمهای هشدار سریع برای تهدیدات امنیتی شناخته میشد.
پریسا تبریز نقشی کلیدی در گسترش HTTPS بهعنوان استاندارد امنیتی وب داشت
پریسا تبریز سال ۲۰۱۶، مسئولیت پروژهی صفر گوگل را بر عهده گرفت و تیمی زبده و پیشرو را رهبری کرد که وظیفه داشت آسیبپذیریهای ناشناخته و خطرناک را شناسایی و برطرف کند.
تبریز در همین حال، چشماندازی وسیعتر داشت و تصمیم گرفت امنیت سایبری را فراتر از مرزهای گوگل دنبال کند. به همین دلیل سال ۲۰۱۸ به راهاندازی کنفرانس OURSA کمک کرد؛ رویدادی که با هدف معرفی صداهای متنوع و کمتر شنیدهشده در دنیای امنیت اطلاعات برگزار میشود.
موفقیتهای تبریز باعث شد که نام او در میان تأثیرگذارترین افراد صنعت فناوری بدرخشد: نام او در سال ۲۰۱۲ در لیست ۳۰ چهرهی برتر زیر ۳۰ سال مجلهی فوربز نقش بست و سال ۲۰۱۸ نیز به فهرست ۴۰ فرد تأثیرگذار زیر ۴۰ سال مجلهی فورچون راه یافت.
آنچه تبریز را از سایر متخصصان دنیای امنیت سایبری متمایز میکند، تنها موفقیتهای فنیاش نیست؛ بلکه تعهد جدی او به تنوع و شمول در دنیای فناوری است. او در حال حاضر تیمی متشکل از بیش از ۲۰۰ مهندس امنیت را رهبری میکند و بهعنوان مقام اصلی امنیت مرورگر کروم و پلتفرمهای وب گوگل شناخته میشود.
نیما ارکانیحامد سال ۱۹۷۲ (۱۳۵۰ شمسی) در بطن خانوادهای تحصیلکرده و محقق متولد شد. پدرش جعفر ارکانی حامد، یکی از فیزیکدانان برجستهی ایرانی بود که با کار در برنامهی فضایی آپولو (آمریکا)، ریاست دانشکدهی فیزیک دانشگاه صنعتی شریف و بعدها بهعنوان استاد دانشگاه مکگیل مونترال تأثیر عمیقی بر زندگی نیما گذاشت.
نیما مقطع کارشناسی خود را در دو رشتهی فیزیک نظری و ریاضیات در دانشگاه تورنتو سپری کرد و پس از آن برای ادامهی تحصیل به دانشگاه کالیفرنیا، برکلی رفت و تحتنظر لورنس هال، یکی از فیزیکدانان برجسته، مدرک دکتری خود را دریافت کرد. رسالهی دکتری او بر مسائل بنیادین مدل استاندارد فیزیک ذرات و جستوجوی نظریههای فراتر از آن متمرکز بود.
ارکانیحامد پس از گذراندن دوران پست دکترای خود در دانشگاه استنفورد، بهعنوان استاد دانشگاه برکلی مشغول تدریس شد. سپس برای ادامهی فعالیتهای پژوهشی خود به دانشگاه هاروارد رفت و از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۸ در این دانشگاه بهعنوان استاد، به تدریسِ دروس مختلف فیزیک پرداخت.
سرانجام سال ۲۰۰۸ مؤسسهی مطالعات پیشرفته در پرینستون را برای ادامهی کار خود انتخاب کرد و تا به امروز در این مؤسسه حضور دارد.
یکی از برجستهترین دستاوردهای نیما ارکانی حامد، توسعه نظریهی ابعاد اضافی در همکاری با سدریک دیموپولوس و جیآ دوالی بود. این مدل که به نام مدل ADD شناخته میشود، فرض میکند که گرانش میتواند به ابعاد اضافی فراتر از فضای سهبعدی زمانی ما نشت کند.
نیما همچنین در توسعهی مدلهای Randall-Sundrum مشارکت داشت که توضیحی نوآورانه برای مسئلهی سلسلهمراتب (Hierarchy Problem) در فیزیک ذرات ارائه میدهند. این مدلها از ایدهی ابعاد خمیده برای تحلیل تفاوت میان نیروهای بنیادی استفاده میکنند.
یکی از دستاوردهای قابل توجه ارکانیحامد که نظر برترین محققان جهان را به خود جلب کرد، معرفی ساختار ریاضی آمپلیتوهدرون بود که بهنوعی جایگزین فضازمان در برخی محاسبات نظریهی میدانهای کوانتومی میشود و راهی جدید برای توصیف پراکندگی ذرات بنیادی و محاسبات فیزیکی ارائه میدهد.
نیما ارکانیحامد همچنین با توسعهی مدلهایی مانند Little Higgs و Nnaturalness تلاش کرد مسئلهی «تنظیم ظریف جرم هیگز» را توضیح دهد.
یکی از ویژگیهای متمایز این پژوهشگر بزرگ را میتوان تأکید او بر آزمایشپذیری نظریههایش دانست. او تلاش میکند مدلهای نظری خود را بهگونهای طراحی کند که بتوان آنها را بهصورت عملی و برای مثال در برخورددهندهی هادرونی بزرگ (LHC) بررسی کرد.
دارا خسروشاهی هفتم خرداد ۱۳۴۸ در تهران و در خانوادهای پرشور و کارآفرین متولد شد. پدر و عموی او مؤسسان هلدینگ البرز (KBC) و بنیانگذاران شرکتهایی مانند مینو، تولیپرس و تولیددارو شناخته میشدند.
دارا خسروشاهی در ۹ سالگی به همراه خانوادهاش به آمریکا مهاجرت کرد. او ابتدا به تشویق پدرش تصمیم داشت پزشکی بخواند، اما پس از مدتی علاقهی خود را در علوم مهندسی دید و رشتهی تحصیلی خود را به مهندسی بیومتریک تغییر داد.
پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه خسروشاهی کار خود را بهعنوان تحلیلگری ساده در بانک سرمایهگذاری Allen & Co آغاز کرد. در همین دوران با بری میلر، تاجر مشهور آمریکایی که از مشتریان بانک بود، آشنا شد.
دارا خسروشاهی شرکت اکسپدیا را به پردرآمدترین آژانس مسافرتی آمریکا تبدیل کرده بود
میلر با دیدن پتانسیلهای خسروشاهی، او را بهعنوان مدیر برنامهریزی استراتژیک شرکت USA Networks استخدام کرد و مدتی بعد نیز مدیریت امور مالی مجتمع فناوری IAC را به او سپرد.
خسروشاهی در کنار میلر مهارت رهبری، مدیریت مالی و مذاکره در زمینهی خریدوفروش شرکتها را یاد گرفت. اواسط سال ۲۰۰۱ درحالیکه پتانسیل رشد وب را بهخوبی پیشبینی میکرد، شرکت اکسپدیا را برای IAC خرید و تا سال ۲۰۱۵ این شرکت را به پردرآمدترین آژانس مسافرتی آمریکا تبدیل کرد.
خسروشاهی از سال ۲۰۱۶ بهعنوان مدیرعامل شرکت اوبر جای تراویس کالانیک بنیانگذار این شرکت را گرفت. اوبر در سالهای پایانی مدیریت کالانیک با چالشهای سنگینی مانند سرقت مالکیت معنوی ایدههای دیجیتال و نشت گستردهی دادههای کاربران دستوپنجه نرم میکرد و پروندههای قضایی متعددی با اتهام سوءرفتار مدیران در دادگاهها داشت.
بسیاری از کارشناسان تصور نمیکردند این شرکت راه نجاتی داشته باشد، ولی خسروشاهی با پذیرش مسئولیت اشتباهات مدیران قبلی اوبر، فرهنگ و ارزشهای این شرکت را در برنامهای بلندمدت تغییر داد.
او بارها برای حل مشکلات رگولاتوری سرویس سواری آنلاین به ملاقات مقامات دولتی کشورهای مختلف رفت و با آنها مذاکره کرد. همچنین با اقداماتی مانند راهاندازی سرویسهای تحویل غذا و اسکوترهای برقی؛ خرید استارتاپهای دوچرخهسواری آنلاین جامپ، معرفی خدمات سواری اشتراکی و بهرهگیری از اتومبیلهای خودران، گسترهی فعالیت اوبر را با بیش از آنچه تصور میشد افزایش داد.
فرزاد خسروشاهی متولد سال ۱۹۶۷ و پسرعموی دارا خسروشاهی است که دورهی کارشناسی خود را در رشتهی تاریخ دانشگاه کلمبیا گذراند. او پس از فارغالتحصیلی در بازار بیمه مشغول به کار شد و پس از آن نیز در حوزهی سرمایهگذاری املاک فعالیت کرد.
او و همسرش یکی از شعبات شرکت رستورانهای زنجیرهای Subway را راهاندازی کردند، جایی که فرزاد کار با صفحات گسترده را یاد گرفت و به این فکر افتاد که ایدهی SpreedSheetهای مبتنی بر وب میتواند با استقبال مواجه شود.
بهاینترتیب خسروشاهی به گوگل پیوست و بیش از ۱۰ سال در این شرکت مدیریت تیمهای مهندسی پروژههای گوگلورک پلیس، نظیر گوگلداکس و گوگل شیت را بهعهده داشت.
فرزاد خسروشاهی در گوگل مدیریت تیمهای مهندسی پروژههای Google WorkPlace را بهعهده داشت
خسروشاهی که با لقب Fuzzy شناخته میشود، پس از گوگل به شرکت اسلک ملحق شد و در به مدت سه سال در سمت معاون ارشد مهندسی محصول، نقش مهمی در بهبود محصولات این شرکت و یکپارچهسازی پلتفرمهای شخص ثالث و ارتقای تجربهی کاربران ایفا کرد.
دسامبر ۲۰۲۳ خسروشاهی بهعنوان مدیر ارشد فناوری (CTO) شرکت نوشن، ارائهکنندهی نرمافزار تخصصی افزایش بهرهوری و یادداشتبرداری انتخاب شد. نوشن، ابزارهای مدیریت وبسایت، مدیریت پروژه، مدیریت کارهای فردی و تیمی، فهرست وظایف و نشانهگذاری را در اختیار کاربران میگذارد.
لیلا شریفیان مقطع کارشناسی و کارشناسیارشد خود را سال ۲۰۰۴ (۱۳۸۲ شمسی) در رشتهی مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف به پایان برد. سپس برای ادامهی تحصیل به سوئیس رفت و سال ۲۰۱۱ مدرک دکترای خود را در رشته مهندسی مکانیک و فرایند از مؤسسهی فدرال فناوری زوریخ ETH اخذ کرد.
پس از سپریکردن دورهی پست دکترا، شریفیان به شرکت تویوتا موتور اروپا (TME) ملحق شد. مسیر حرفهای او در این شرکت همکام با تغییرات صنعت خودرو تکامل یافت: او که در ابتدا روی موتورهای دیزلی و بنزینی کار میکرد، بهمرورزمان روی توسعهی دیجیتال پیشرانه، پیشتوسعهی موتورهای الکتریکی و سیستمهای مدیریت حرارتی خودروهای برقی باتریدار (BEV)متمرکز شد.
شریفیان در دو سال متوالی ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ بهعنوان یکی از برترین دانشمندان زن شرکت تویوتا انتخاب شده است
دستاوردهای شریفیان در TME بارها مورد تقدیر قرار گرفت. سال ۲۰۲۴ تویوتا موتور اروپا در روز جهانی دختر او را بهعنوان الگوی زنان تأثیرگذار علم و صنعت برگزید. سال ۲۰۲۳ نیز او یکی از سه دانشمند زن منتخبی بود که با دانشآموزان دبیرستانی دربارهی مسیر شغلیشان صحبت کردند.
شریفیان علاوه بر نقشهای خود در شرکت تویوتا بهطور فعال در اجلاس صنعتی شرکت میکند و تخصص خود را با علاقهمندان به اشتراک میگذارد. او در رویدادهایی مانند دوازدهمین کنفرانس فناوریهای موتورهای الکتریکی پیشرفته و سیزدهمین کنفرانس مدیریت حرارتی EV/HEV درمورد آخرین پیشرفتهای روز دنیا سخنرانی کرد.
دستاوردهای علمی و حرفهای شریفیان او را به یکی از چهرههای شاخص صنعت خودروسازی و فناوریهای حملونقل پاک و پایدار تبدیل کرده است.
نوید شهریاری کارشناسیارشد خود را در رشتهی مهندسی ساخت و تولید از دانشگاه ایالتی آریزونا اخذ کرد و از سپتامبر ۱۹۸۹ (۱۳۶۸ شمسی) وارد شرکت اینتل شد.
شهریاری در طول ۳۵ سال گذشته بهعنوان یکی از کلیدیترین مدیران ارشد اینتل ایفای نقش کرد و سپتامبر ۲۰۲۲ به سمت یکی از دو مدیرکل گروه مهندسی طراحی این شرکت منصوب شد.
پیشازاین نیز او سمت رهبری سازمان مهندسی و تولید اینتل را بهعهده داشت. او در این مقام موفق شده بود پلی میان معماری تراشهها، فناوری ساخت و تولید انبوه ایجاد کند و یکپارچهسازی فرایندها را به بالاترین سطوح جهانی ارتقا دهد.
اکتبر ۲۰۲۴ اینتل اعلام کرد که شهریاری جانشین آن کلهر مدیر توسعهی شرکت خواهد شد. او در این جایگاه جدید بر پروسههای تولید فناوریهای پیشرفتهای نظیر Intel 18A که در سال ۲۰۲۵ به تولید انبوه میرسد، نظارت خواهد داشت.
شهریاری در طول دوران فعالیت خود در اینتل بهواسطهی رویکردهای کارآمد دیسیپلین مهندسی و بهرهوری بالای پروژهها شناخته میشد.
آرش فردوسی اکتبر سال ۱۹۸۵ (مهر ۱۳۶۴) در اوورلند پارک، کانزاس در خانوادهای مهاجر و ایرانی به دنیا آمد: والدین او غلام فردوسی و و تهمینه فریدآذر در طول دوران تحصیل در دانشگاههای میسوری و کانزاس سیتی با یکدیگر آشنا شدند.
فردوسی سال ۲۰۰۴ با رتبهی برتر از دبیرستان Blue Valley Northwest فارغالتحصیل شد و تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتهی مهندسی برق و علوم کامپیوتر وارد دانشگاهMIT آغاز کرد؛ اما در سال آخر تحصیل تصمیم گرفت دانشگاه را ترک کند تا همهی وقت خود را به توسعهی پلتفرمی اختصاص دهد که چند سال بعد بهعنوان یکی از پیشروترین سرویسهای میزبانی فایل شناخته میشد:
ژوئن ۲۰۰۷، فردوسی به همراه درو هوستون، Dropbox را تأسیس کرد. این شرکت بهسرعت مورد توجه سرمایهگذاران بزرگی مانند سکویا کپیتال، Accel، و Y Combinator قرار گرفت. تعداد کاربران Dropbox در اکتبر ۲۰۱۱ به ۵۰ میلیون نفر و تا سال ۲۰۱۶ به ۵۰۰ میلیون نفر رسید.
فردوسی تا اکتبر ۲۰۱۶ بهعنوان مدیر ارشد فناوری (CTO) در دراپباکس فعالیت کرد و تا سال ۲۰۲۰ نیز در هیئتمدیرهی این شرکت حضور داشت. مارس ۲۰۱۸، دراپباکس با ارزش اولیهای در حدود ۹٫۲ میلیارد دلار وارد بازار بورس شد.
بابک فردوسی، مهندس سیستم ایرانیآمریکایی، در ۷ نوامبر ۱۹۷۹ (۱۶ آبان ۱۳۵۸) در فیلادلفیا، پنسیلوانیا به دنیا آمد. خانوادهی فردوسی هنگامی که بابک ۱۱ساله بود به ژاپن مهاجرت کرد و بابک تحصیلات خود را در مدرسه آمریکایی توکیو ادامه داد.
فردوسی تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتهی مهندسی هوافضای دانشگاه واشنگتن سپری کرد و با همراهی هانس جرج دملت، برندهی جایزه نوبل به تیم محققان گروه فیزیک پیوست. پس از آن در برنامهی پژوهشی هوافضای ناب دانشگاه MIT حضور یافت و در سال ۲۰۰۳ مدرک کارشناسیارشد خود را دریافت کرد.
اواخر سال ۲۰۰۳ بابک به جمع محققان آزمایشگاه JPL ملحق شد و ابتدا روی مأموریت آزمایشگاه علوم مریخ کار کرد که در آگوست ۲۰۱۲ مریخنورد Curiosity را با موفقیت روی مریخ فرود آورد.
موفقیت مریخنورد Curiosity توسط رسانهها پوشش داده میشد و میلیونها نفر ویدیوهای آن را تماشا میکردند. از آنجا که چهرهی بابک فردوسی با مدل موهای خاص بارها در این اخبار به نمایش درآمد، به نمادی برای این مأموریت تبدیل شد. حتی هنگامی که باراک اوباما برای تبریک موفقیت Curiosity با تیم تماس گرفت، به شوخی از او یاد کرد و پس از آن فردوسی «موهاک گای» (Mohawk Guy) لقب گرفت.
اولین موفقیت زودهنگام بابک فردوسی با پروژهی مریخنورد Curiosity رقم خورد
بابک فروسی میگوید ظاهر خود را برای گرم نگهداشتن فضای کاری متفاوت نگه میدارد. او همچنین اظهار کرده است که اگر جوانان بهخاطر موهای او به علم علاقهمند شوند، بسیار خوشحال میشود.
پروژهی بعدی فردوسی برنامهریزی علمی مأموریت کاسینی-هویگنس به سیارهی زحل بود و پس از آن نیز در مأموریت «اروپا کلیپر» که هدف آن کاوش قمر اروپا، یکی از اقمار مشتری بود بهعنوان مهندس سیستم حضور داشت.
در همین حال او در مأموریت پایش زمین ماهوارهی NISAR که پروژهای مشترک بین ناسا و سازمان تحقیقات فضایی هند است، مدیریت حفاظت از خطا را بهعهده دارد.
فردوسی علاوه بر نقشهای مهندسی، یکی از حامیان بسیار فعال آموزش علوم است و در رویدادهای مختلفی برای گسترش محبوبیت STEM در میان جوانان و نوجوان شرکت میکند.
امید کردستانی سال ۱۳۴۲ (۱۹۶۳ میلادی) در تهران و در خانوادهای متولد شد که عاشق فرهنگ و هنر و تاریخ بودند. او دوران تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسهی ایتالیایی کاتولیک اندیشه دنبوسکو در تهران گذراند، اما پس از درگذشت پدرش در سال ۱۳۵۵ به همراه خانوادهی خود به سنخوزه، کالیفرنیا مهاجرت کرد.
کردستانی در دانشگاه ایالتی سن خوزه مهندسی برق خواند و پس از فارغالتحصیلی تصمیم گرفت مستقیماً وارد حوزهی فناوری شود. اما سالها بعد وقتی بهطور جدی با دنیای کسبوکار درگیر شده بود، مجدداً با هدف رشد مهارتهای مدیریتی خود، مدرک MBA را نیز از دانشگاه استنفورد دریافت کرد.
مسیر شغلی کردستانی با همکاری او در شرکت HP آغاز شد و با شرکتهای مشهور دیگری مانند 3DO، Go و نتاسکیپ ادامه یافت. در این دوران او در حوزهی بازاریابی و مدیریت محصول سوابق و اعتبار خوبی بهدست آورد و بهطور خاص در جایگاه معاون ارشد توسعهی کسبوکار و فروش نتاسکیپ، درآمد حاصل از وب این شرکت را تا حد زیادی افزایش داد.
امید کردستانی یکی از مهمترین چهرههایی بود که گوگل را به درآمدزایی رساند
ماه می ۱۹۹۹ کردستانی بهعنوان یازدهمین کارمند شرکت گوگل در سمت معاون ارشد توسعهی کسبوکار به این شرکت پیوست. او در طراحی و پیادهسازی مدلهای تبلیغاتی و درآمدزایی گوگل بهویژه AdWords و AdSense نقشی کلیدی داشت و از برجستهترین چهرههایی بود که این شرکت را به سودآوری بیشتر هدایت کرد؛ چنانچه درآمد گوگل از ۸۶ میلیون دلار در سال ۲۰۰۱ به بیش از ۱۰ میلیارد در سال ۲۰۰۶ افزایش یافت.
کردستانی آوریل ۲۰۰۹ گوگل را ترک کرد، ولی سال ۲۰۱۴ بهعنوان مدیر ارشد کسبوکار به این شرکت بازگشت و تا سال ۲۰۱۵، یعنی زمانی که هلدینگ آلفابت تأسیس شد، مسئولیت نظارت استراتژیک بر فروش و تیمهای توسعه را برعهده داشت.
اکتبر سال ۲۰۱۵ شرکت توییتر در دورهای حساس کردستانی را بهعنوان رئیس اجرایی هیئتمدیره به همکاری دعوت کرد: این شرکت با کاهش رشد و مشکلات شدید مالی مواجه بود و جک دورسی امید داشت از مهارتها و تجارب پیشین او در گوگل بهره بگیرد.
همکاری کردستانی با توییتر به مدت ۷ سال ادامه یافت داشت و اگرچه او ژوئن ۲۰۲۰ از سمت ریاست اجرایی توییتر کنارهگیری کرد، تا اکتبر ۲۰۲۲ همچنان در هیئتمدیرهی این شرکت باقی ماند.
آگوست ۲۰۲۴ کردستانی علیه ایلان ماسک و شرکت ایکس کورپ (مالک جدید توییتر) شکایتی تنظیم کرد. او خواستار دریافت ۲۰ میلیون دلار دستمزد پرداختنشدهی خود بود که در اصل بهصورت سهام به او تعلق میگرفت و ایکس برخلاف قانون از پرداخت آن امتناع میکرد.
نام کردستانی در هیئتمدیرهی شرکت ودافون (از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۴) و هیئتمدیرهی شرکت پیرسون (از ۲۰۲۲ تا امروز) نیز دیده میشود.
او همچنین بهعنوان یکی از حامیان کارآفرینان مهاجر و آموزش کودکان شناخته میشود و در راستای تعهد خود به مسئولیتهای اجتماعی یکی از بزرگترین بنیادهای غیرانتفاعی ایرانی آمریکایی را با نام PARSA Community Foundation بنیانگذاری کرده است.
جو (مسی) کیانی سپتامبر ۱۹۶۴ (شهریور ۱۳۴۳) در شهر شیراز، ایران، به دنیا آمد. خانوادهی کیانی هنگامی که جو ۱۱ ساله بود، به آمریکا مهاجرت کرد. طی سالهای اولیه او با وجود مشکلاتی که در یادگیری زبان داشت، استعداد عالی خود را در یادگیری نشان داد و در ۱۵ سالگی دوران دبیرستان را به پایان برد.
کیانی رشتهی مهندسی برق را برای تحصیلات دانشگاهی خود انتخاب کرد و مقطع کارشناسی و کارشناسیارشد را در دانشگاه ایالتی سندیگو گذراند. او سال ۱۹۸۹ شرکت مسیمو را با هدف ارتقای دقت نظارت غیرتهاجمی بر وضعیت بیماران تأسیس کرد و سال ۱۹۹۵ با اختراع فناوری Signal Extraction Technology قدم بزرگی در راستای کاهش آلارمهای اشتباه و افزایش دقت اندازهگیری اشباع اکسیژن خون برداشت.
مسیمو تحت رهبری کیانی فناوریهای پیشرو و نوآورانهی متعددی معرفی کرد:
کیانی سال ۲۰۱۲ بنیاد Patient Safety Movement را با هدف کاهش آسیبها و فوت قابل پیشگیری بیماران در بیمارستانها راهاندازی کرد. تلاشهای او در حوزهی ایمنی بیماران باعث شد سال ۲۰۲۱ به عضویت شورای مشاوران علمی و فناوری رئیسجمهور (PCAST) درآید.
ژانویهی ۲۰۲۰ مسیمو و شرکت تابعهی آن Cercacor Laboratories شکایتی علیه اپل تنظیم کردند مبنی بر اینکه اپل در ساعتهای هوشمند خود حق پتنتهای فناوری حسگرهای اکسیژنسنج مسیمو را نقض کرده است. یکی دیگر از بندهای شکایت نیز به این امر اشاره داشت که اپل با استخدام اعضای کلیدی مسیمو، اسرار تجاری این شرکت را بهنفع خود مصادره میکند.
ژوئن ۲۰۲۱ کیانی اقدامات حقوقی خود را با طرح شکایت دیگری در کمیسیون تجارت بینالمللی ایالات متحده (ITC) دنبال کرد و سرانجام اکتبر 2023 ITC به نفع مسیمو رأی داد. بهموجب این حکم اپل عرضهی اپل واچ سری ۹ و اپل واچ اولترا ۲ را موقتاً متوقف کرد.
اما کیانی در کنار دستاوردهای جهانی خود، با چالشهایی جدی مواجه بود. تصمیم او برای تصاحب شرکت Sound United به ارزش یک میلیارد دلار در اکتبر ۲۰۲۲، انتقادت پولیتن کپیتال، بزرگترین سهامدار مسیمو را به دنبال داشت.
این اختلافات باعث شد سپتامبر ۲۰۲۴ سهامداران مسیمو در جلسهی رأیگیری، کیانی را از هیئتمدیره شرکت برکنار کنند. پیرو این تصمیم کیانی از مدیرعاملی شرکت نیز استعفا داد و دادخواستی برای دریافت ۴۰۰ میلیون دلار به دادگاه ارائه کرد؛ با این توضیح که مبلغ فوق در شرایط فروش شرکت به مدیرانعامل تعلق میگیرد.
ساسان گودرزی سال ۱۹۶۸ (۱۳۴۷ شمسی) در تهران متولد شد و در ۹ سالگی به همراه مادرش به آمریکا مهاجرت کرد. آنها در شهر اورلاندو ایالت فلوریدا ساکن شدند، جایی که پیشازاین دو برادر بزرگتر ساسان اقامت داشتند.
گودرزی سال ۱۹۸۹ مدرک کارشناسی مهندسی برق خود را از دانشگاه فلوریدا گرفت، اما چندین سال بعد تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته MBA دانشکدهی کلاگ دانشگاه نورثوسترن ادامه داد.
فعالیت حرفهای گودرزی با حضور او در بخشهای مربوط به سیستمهای خودکار شرکتهایی مانند هانیول و اینونسیس (که درحالحاضر بخشی از شرکت اشنایدر الکتریک محسوب میشود) آغاز شد. گودرزی به لطف این تجارب اولیه تخصص فوقالعادهای در رهبری تیمها، مدیریت عملیات و پیشبرد نوآوری کسب کرد.
شرکت Intuit در دوران مدیرعاملی گودرزی یکی از بهترین محیط کارهای جهان لقب گرفت
در همین دوران و در کنار فعالیتهای شرکتی، گودرزی با تأسیس شرکت فناوری لیزر کابلز (Lazer Cables) در مسیر کارآفرینی نیز قدم برداشت.
سال ۲۰۰۴، ساسان گودرزی به شرکت Intuit پیوست، شرکتی پیشرو در زمینهی فناوریهای مالی که محصولات مشهوری مانند TurboTax، QuickBooks و Mint را ارائه میدهد.
او بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۸ نقشهای مدیریتی مختلفی را به عهده گرفت، مانند مدیر بخش ProTax، مدیرکل بخش خدمات مالی، مدیر ارشد اطاعات، معاون اجرایی و مدیرکل گروه مالیات مصرفکننده و معاون ارشد گروه کسبوکارهای کوچک.
بدینترتیب گودرزی نام خود را بهعنوان یکی از مهمترین رهبران تأثیرگذار و کلیدی شرکت ثبت کرد و سرانجام سال ۲۰۱۹ به مدیرعاملی اینتویت منصوب شد. تحت رهبری او این ارائهدهندهی سنتی نرمافزارهای مالیاتی و حسابداری به یک پلتفرم فناوری مالی جهانی تبدیل شد.
یکی از مهمترین دستاوردهای گودرزی در نقش مدیرعامل، خرید شرکت Credit Karma به مبلغ ۸٫۱ میلیارد دلار بود که گسترش اکوسیستم مالی شرکت اینتویت را در پی داشت. او همچنین با استراتژیهای مبتنی بر هوش مصنوعی، خدمات و محصولات مالی شرکت را به سطح جدید و قابل شخصیسازی ارتقا داد.
اما موفقیت گودرزی را نهتنها در رکوردهای درآمدی اینتویت، بلکه در برگزیده شدن این شرکت بهعنوان یکی از بهترین محیط کارهای جهان نیز مشاهده میکنیم.
گودرزی همچنین از سال ۲۰۱۸ در هیئتمدیرهی شرکت Atlassian که ابزارهای محبوبی مانند Jira و Confluence را ارائه میکند نیز حضور دارد.
پیمان میلانفر متولد مارس ۱۹۶۶ (اسفند ۱۳۴۴)، مقطع کارشناسی خود را در دو رشتهی مهندسی برق و ریاضیات دانشگاه برکلی کالیفرنیا گذراند. سپس تحصیلات تکمیلی خود را در دانشگاه MIT ادامه داد و سال ۱۹۹۳ دکترای خود را در مهندسی برق و علوم کامپیوتر زیر نظر پروفسور آلن اس ویلسکی دریافت کرد.
با پایان دوران آکادمیک، میلانفر وارد مؤسسهی تحقیقاتی مشهور SRI International شد و در مرحلهی بعد بین سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۴ در دانشگاه سانتا کروز کالیفرنیا بهعنوان استاد حوزهی مهندسی برق دانشجویان زیادی را پرورش داد. او همچنین بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ سمت معاون پژوهشی این دانشگاه را بهعهده داشت.
سال ۲۰۱۲ میلانفر برای پیوستن به بخش Google X از دانشگاه مرخصی گرفت و به تیم تحقیقاتی توسعهی گوگل گلس پیوست. مدتی بعد بهطور تماموقت در دپارتمان تحقیقاتی گوگل مشغول به کار شد و تیم تصویربرداری محاسباتی (Computational Imaging) را رهبری کرد.
تحت رهبری میلانفر تیم گوگل چندین فناوری کلیدی را برای گوشیهای پیکسل توسعه داد، برای مثال:
میلانفر همچنین بهواسطهی تحقیقات پیشرفتهی خود در زمینهی روشهای سریع و قوی سوپر رزولوشن، تحلیل آماری محدودیتهای عملکرد در مسائل معکوس تصویربرداری و توسعهی تکنیکهای تطبیقی غیرپارامتری برای پردازش تصویر و ویدئو به افتخارات زیادی دست یافته و بیش از ۲۰۰ مقاله در مجلات و کنفرانسهای معتبر منتشر کرده است.
میلانفر پیش از پیوستن به بخش تحقیقاتی Google X، استاد دانشگاه سانتا کروز کالیفرنیا بود
جالب اینکه او تا به امروز بیش از ۱۲ حق اختراع را در حوزههای تصویربرداری، ویدیو و بینایی ماشین به نام خود ثبت کرده است.
از میان افتخارات دکتر پیمان میلانفر میتوانیم به جایزهی Career بنیاد علوم ایالات متحده در سال ۲۰۰۰ اشاره کنیم. او سال ۲۰۱۰ بهپاس مشارکت در پژوهشهای حل مسائل معکوس و افزایش وضوح نیز بهعنوان عضو ارشد مؤسسه مهندسان برق و الکترونیک (IEEE) انتخاب شد.
اما میلانفر در کنار فعالیتهای علمی و صنعتی، در مسیر کارآفرینی، استارتاپ MotionDSP را در حوزهی راهکارهای پیشرفتهی تصویربرداری تأسیس کرد که بعدها توسط شرکت Cubic خریداری شد.