به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، یکشنبه 30 دی ماه، رسانهها خبری را در مورد کشف لاشه دو هزار پرنده در خوزستان منتشر کردند. اداره کل حفاظت محیط زیست استان خوزستان دلیل از بین رفتن آنها را «سمریزی متخلفان» و متعاقبا «عرضه پرندگان مسموم در بازارهای محلی» اعلام کرده است.
لاشه این پرندگان در یک روستا نزدیک شهر اهواز یافت شده و شامل بیش از ۲ هزار بال از انواع کبوترها، گنجشک، سار و تعدادی عقاب است که با مصرف سم، از بین رفتهاند.
داوود میرشکار، مدیر کل حفاظت محیط زیست استان خوزستان به مردم هشدار داده است که ممکن است افراد سودجو تعداد نامعلومی از این پرندگان را پیش از حضور نیروهای محیط زیست، ذبح و به بازارهای محلی ارسال کرده باشند؛ بنابراین ضروری است از مصرف هرگونه پرنده شکار شده به دلیل احتمال سمی بودن آن خودداری شود.
در این ارتباط محمدعلی یکتانیک، فعال محیطزیست درباره معضل شکار پرندگان به خبرنگار رکنا میگوید: استان های شمالی و استان خوزستان، کانونهای کشتار گروهی پرندگان مهاجر با روشهای تماماً غیرقانونی هستند. به رغم همه وعده و وعیدهایی که در مورد مدیریت شرایط پرندگان مهاجر داده شده، هرگز به هیچ دستاوردی در مورد آن نرسیده ایم. در حالیکه وسعت تالابها کاهش یافته و زیستگاههایشان کوچکتر شدهاند، به دلیل فشار مضاعف از طریق صید و شکار نیز، جمعیت پرندگان به وضوح و به شدت نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده است.
همزمان، رضا نیک فلک، کارشناس محیطزیست در گفتوگو با خبرنگار رکنا میگوید: در خوزستان نسلکشی گسترده ای از پرندگان مهاجر و بومی را داریم، دقیقا مشابه اتفاقی که در گیلان و مازندران میافتد. صید پرندگان مهاجر در خوزستان سابقه نسبتا طولانی دارد؛ ولی در گذشته این صید خیلی محدود و بیشتر برای مصرف شخصی بوده و جنبه اقتصادی و تجارت نداشته است. در حال حاضر همزمان با شدت گرفتن تخریب تالابها و خشک شدنشان و کاهش جمعیت پرندگان مهاجر، روشهای نامتعارف و نسل کشی پرندهها هم شدت گرفته است.
او ادامه میدهد: در گذشته ای نه چندان دور در اینجا (خوزستان) بیشتر از انواع سم برای صید انواع غاز و یک سری از پرندگان استفاده میکردند و نتیجه این شد که جمعیت چند ده هزارتایی غازهای خاکستری و دیگر گونه های غاز در خوزستان به شدت کاهش یافت و حتی برخی از سالها جمعیتشان به 20 یا 30 پرنده میرسد. امروز دانههای سمی را بیشتر برای صید گونههای خشکیزی مخصوصا کبوتر، یاکریم و قمری خانگی و معمولی استفاده میکنند.
نیکفلک اضافه میکند: روش بعدی روشی است که برای یک سری پرندگان مهاجر، یعنی مرغابیسانان و پرندههای آبزی استفاده میشود. در زبان محلی به محیطی که قرق میکنند و در آن امنیت برقرار کرده و دانه میریزند « مهمیه» میگویند. «مهمیهها» محیطهای نسبتا بزرگی هستند که از چند ده هکتار تا چند صد هکتار بوده و آبگیرهای مصنوعی انسانسازند. به این صورت که دور تا دور یک زمین را خاکریزی میکنند، مثل یک حوضچه استخر پرورش ماهی، ولی خیلی وسیعتر و بزرگتر از آن؛ تقریبا مثل یک تالاب دست ساز، و بعد در نقاطی از این تالاب دانه میریزند و اجازه ورود، تیراندازی و سر و صدا به کسی نمی دهند. امنیت را برقرار میکنند، غذا هم هست و محیط هم تالابی است و شرایط حضور پرنده های مهاجر را به این طریق فراهم میکنند و بعد به وسیله تور آنها را به صورت گسترده صید میکنند.
نیک فلک ادامه میدهد: روشی که با تور استفاده میشود در یکی دو دهه اخیر و شاید هم بیشتر خیلی گسترش پیدا کرده است. یکسری از این دامگاهها، مهمیهها و یا تالابهای مصنوعی، آبگیرهای انسانسازند و یکسری هم محیطهای تالابی مثل تالاب هورالعظیم یا تالاب بامدژ که طبیعی هستند، بخش گسترده ای از آن را قرق میکنند و اجازه ورود به کسی نمیدهند و دوباره همان روش را پیاده کرده، دانه میریزند و پرندهها را صید میکنند و هر بار که تور میکشند، از صد تا حدود چهارصد پرنده در تورشان میافتد؛ یعنی در هر بار حجم خیلی زیادی را صید و در واقع نسلکشی میکنند. هیچ گزینشی هم نیست که چه گونههایی را میگیرند و مهم نیست که در خطر انقراض باشند یا نباشند یا حلال گوشت یا حرام گوشت باشند. اگرچه این روش صید معمولا برای به دام انداختن مرغابیها استفاده می شود، ولی با توجه به غیرگزینشی بودن آن، حتی فلامینگو و یا گونه های دیگری هم در آنها میافتند.
این کارشناس محیطزیست اضافه میکند: روش بعدی که بیشتر آن را در تالاب شادگان و اطرافش داریم، تورهای هوایی است که یک سری تورهایی مثل تور والیبال هستند و ارتفاعشان زیاد نیست، ولی طول خیلی زیادی دارند. این تورها را به صورت چهار یا پنج ردیف پشت سر هم میکشند و پرندهها را با تور هوایی میگیرند که در روش تور هوایی هم هیچ گزینش خاصی نیست و پرنده حلال گوشت، حرام گوشت، آبزی و حتی گنجشکسانانی که از آنجا رد میشوند در این تورها گیر میافتند و برای عرضه کردن به بازار میآورند.
نیکفلک در مورد محل های عرضه پرندگان شکار شده گفت: چند بازار هم داریم که به صورت غیرقانونی عرضه میکنند؛ مثلا در تالاب شادگان، پرندهها را در خود شهر شادگان میآورند. در اهواز بازاری هست به نام بازار کیان که جزو معضلات شهر اهواز هم هست. یک بازار تصرفی است و توسط عدهای از مردم به صورت غیرقانونی تصرف شده و در این بازار پرندهها را عرضه میکنند. روزانه چند صد پرنده مهاجر اعم از گونههای حمایت شده و در خطر انقراض و غیره در این بازار خرید و فروش میشود.
او با بیان اینکه مشکلات پرندههای مهاجر هم به صورت کلی، یعنی در کل کشور و هم در استان خوزستان چند مشکل عمده است، میگوید: اول از همه تخریب و از بین رفتن تالابها و شکار غیرقانونی است. غیر از روشهایی که گفتم، شکار با اسلحه شکاری هم کماکان و با شدت در جای خودش ادامه دارد و روز به روز به تعداد افرادی که اسلحه به دست میگیرند و پرنده ها را شکار میکنند، افزوده میشود. در رابطه با گونههای در معرض خطر یا گونههای حمایت شده که صید میشود، اردک بلوطی، اردک سرحنایی و اردک مرمری از گونههایی هستند که به بازار میآورند. گونههای حمایت شده و در معرض خطری مثل فلامینگو، دراج و یکی دو پرنده دیگر هم هست که برای فروش به بازار میآورند.
او با اشاره به اینکه تلاش اداره کل استان خوزستان چند سالی است که نسبت به قبل بیشتر شده، توضیح میدهد: اما آنها نمیتوانند در بازار نفوذ کنند به خاطر شرایطی که در بازار هست. پیشتر با متخلفان برخوردی صورت نمیگرفت و به همین دلیل جمع کردنشان به این راحتی نیست و یکسری چالشها دارد. عدهای از آنها حق به جانب شده اند و با محیطبانان درگیر میشوند. مشکلاتی مانند کمبود نیرو، کمبود تجهیزات و حتی کمبود سوخت برای گشت زنی در استان خوزستان، جزو مواردی است که برخورد با متخلفان را سختتر کرده است، مخصوصا کمبود نیرو.
نیکفلک با بیان اینکه هنوز عزم جدی برای جمع کردن این موضوع و برنامهریزی دقیق و هدفمند از اوایل فصل صید پرنده های مهاجر که بخواهند به صورت خیلی جدی و بازدارنده برخورد کنند، وجود ندارد، گفت: تعداد محیطبانان و تجهیزاتی که در اختیار استان است خیلی کم است و این واقعیتی است که باید به آن اشاره کرد. برای مثال محیطبانان منطقه هورالعظیم بیست و چهار ساعته زحمت میکشند، ولی تعدادشان خیلی کم است و جوابگو نیست. راهکاری که برای جمع کردن یا در اصل کاهش این موضوع وجود دارد این است که از قبل از شروع فصل صید پرندگان مهاجر، یک برنامه دقیق و منظم برای برخورد مرتب و دائمی با متخلفان داشته باشند و جابهجایی و انتقال نیروهایشان را از قبل در دستور کار قرار بدهند؛ نه این که وقتی فصل صید پرندههای مهاجر شروع شد، یکی دو ماه بعد بخواهند نیرو کم یا زیاد کنند یا به فکر برخورد باشند. همچنین تا ریال آخر جریمهها از متخلفان گرفته شود. البته نیاز است دستگاه قضا هم همکاری کند و برخوردهای بازدارنده با متخلفان را انجام بدهند.
نیکفلک تأکید میکند: مورد بعدی برای کاهش صید پرندههای مهاجر امن کردن محیط تالابهای حفاظت شده است؛ یعنی تا وقتی محیط های امن برای حضور پرنده های مهاجر در تالابها که جزو مناطق حفاظت شده هست نداشته باشیم، طبعا پرندهها به نقاطی که دارای امنیت ظاهری هستند یعنی همان دامگاهها یا مهمیهها، میروند. باید با توجه به نیرو و بودجهشان برنامهریزی و محیطهایی را امن کنند و حتی قبل از حضور پرندههای مهاجر، شرایط حضور را فراهم کنند تا جمعیت بزرگی از پرندههای مهاجر به جای این که داخل دامگاهها بروند، در این محیط های طبیعی بیایند و بتوانند آنها را نجات بدهند.