رضا سپهوند نماینده مردم خرمآباد و چگنی در گفتوگویی عدم سرمایهگذاری خارجی در حوزه نوسازی و تجهیز زیرساختهای نیروگاهی کشور را یکی از دلایل مواجهه کشور با ناترازی در حوزه انرژی عنوان کرد و گفت: متاسفانه تحریمها و عدم عضویت در FATF باعث شده که ما در این بخش سرمایهگذاری نداشته باشیم.
متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
یکی از مهمترین مسائلی که امروز کشور با آن مواجه است بحث ناترازیها به ویژه در حوزه انرژی است؛ به عنوان عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی از نظر شما علت رسیدن به این نقطه چیست؟
طی دو دهه گذشته در کشور با توسعه کمّی در حوزههای تولید خودرو، صنعت و شبکه گازرسانی در روستاها مواجه بودهایم که همه اینها باعث شده که مصرف انرژی در کشور افزایش یابد. خودروسازان سالانه قریب به یک میلیون خودرو وارد بازار میکنند که همه اینها نیازمند سوخت است؛ از طرف دیگر توسعه به روستاها باعث شده که مصرف گاز در یک دهه اخیر به شدت افزایش یابد. در حوزه مصرف آب نیز با همین وضعیت مواجه هستیم و توسعه کشاورزی باعث شده که مصرف آب افزایش یابد.
الان به بهانه اینکه ما مشاغل زیادی در حوزه خودرو داریم، خودروهای پر مصرف و ناایمن را تولید میکنیم و انحصار خاصی نیز در خصوص تولید خودروی داخلی داریم و به شدت در حال ضربه زدن به منافع ملی هستیماین توسعهها همه باید متناسب با افزایش تولید انرژی در کشور صوت میگرفت اما متاسفانه به ویژه یک دهه گذشته توجه ویژهای به تولید انرژی نداشتیم و میانگین عمر بسیاری از نیروگاههای حرارتی کشور به بالای ۲۰ سال رسیده است و راندمان آنها نیز به شدن کاهش یافته است. همچنین در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر به ویژه برق خورشیدی توسعه لازم را نداشتیم؛ با وجود تولیدات صنعتی که در حوزه لوازم خانگی، خودرو و تجهیزات داشتیم، به بهینهسازی مصرف سوخت نیز دقتهای لازم صورت نگرفته است. امروز میانگین مصرف بنزین خودروهای کشورهای همسایه ما ۸ لیتر ولی در کشور ما ۱۱ لیتر است و با توجه به ورود سالانه یک میلیون خودرو به بازار، مصرف بالای سوخت موجب میشود که مصرف بنزین در کشور به شدت افزایش یابد، به همین دلیل نیز امروز مجبوریم به جای صادرات، واردات بنزین داشته باشیم.
الان بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون لیتر بنزین در روز در حال قاچاق است و ما حدود معادل همین میزان داریم بنزین وارد میکنیماز طرف دیگر ما با مقوله قاچاق انرژی مواجهیم؛ امرروز قاچاق سوخت و محصولات مختلف در حوزههای انرژی را داریم و با شبکههای قاچاق سوخت نیز مبارزه خوبی نداشتیم؛ الان بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون لیتر بنزین در روز در حال قاچاق است و ما حدود معادل همین میزان داریم بنزین وارد میکنیم؛ همه اینها موجب ناترازیهایی در برق، گاز و بنزین شده است و باید فکر عاجلی رو در این مورد داشته باشیم.
از نظر شما راه حل ناترازیهای حوزه انرژی چیست؟
ما خواهناخواه باید تجهیزاتمان را به روز کنیم یعنی نیروگاههای برق حرارتی ما باید به جای کلاس A کلاس F باشند تا راندمان بالاتری داشته باشند ولی متاسفانه تحریمها و عدم عضویت در FATF باعث شده که ما در این بخش سرمایهگذاری نداشته باشیم؛ بنابراین بخشی از راه حل ناترازی انرژی به روزرسانی نیروگاههای برق حرارتی است و بخش دیگر نیز مربوط است به سرمایه گذاری در حوزه پالایشگاهها جهت تولید بنزین بیشتر و با کیفیتتر؛ بهینهسازی مصرف سوخت نیز ار دیگر اقداماتی است باید مورد توجه ویژه قرار بگیرد اما متاسفانه تاکنون فرهنگ سازی لازم در این زمینه انجام نشده است و مصرف ما در حوزههای خانگی و صنعتی از میانگین جهانی بسیار بالاتر است.
اشاره کردید که روزانه۲۰ تا ۳۰ میلیون لیتر بنزین در کشور قاچاق میشود؛ با توجه به حجم بالای این قاچاق که نگران کننده است، آیا منشاء آن قابل تشخیص و عوامل آن قابل پیگیری نیستند؟
این آمار بر اساس گزارشهایی است که مسئولان مختلف حوزه نفت و نیرو در کمیسیون انرژی مجلس ارائه کردند. از نظر من عامل اصلی این میزان قاچاق سوخت از کشور، اختلاف قیمت فاحشی است که بین قیمت بنزین و گازوئیل در داخل کشور با خارج کشور وجود دارد و این موضوع قاچاقچیان را به شدت وسوسه میکند تا به این سمت رو بیاروند و شبکههای مختلفی را در این زمینه ایجاد کردهاند. بالغ بر ۶۵ درصد قاچاق سوختی که از کشور انجام میشود در سیستان و بلوچستان است که به افغانستان و پاکستان قاچاق میشود، حدود ۳۵ درصد قاچاق در حوزه خلیج فارس شکل میگیرد و ۱۰ درصد نیز مربوط به غرب کشور است. متاسفانه بخشی از این قاچاق سازماندهی شده است.
مازاد تولید پالایشگاههای کشور وارد جایگاههای عرضه سوخت نمیشود چراکه پالایشگاهها تعهدات خود را در قبال دولت انجام میدهند ولی میزان مازادی تولیدی آنها وارد شبکه قاچاق میشودموضوعی که با آن مواجهیم این است که مازاد تولید پالایشگاههای کشور وارد جایگاههای عرضه سوخت نمیشود چراکه پالایشگاهها تعهدات خود را در قبال دولت انجام میدهند ولی میزان مازادی تولیدی آنها وارد شبکه قاچاق میشود. برای جلوگیری از این اتفاقت باید برنامهریزی کنیم تا این تولیدات مازاد به جای ورود به شبکه قاچاق، وارد جایگاههای سوخت شود تا مجبوربه واردات سوخت نشویم. همچنین باید قیمت سوخت را برای آن طرف مرز واقعی کنیم تا به جای اینکه درآمد این سوخت به قاچاقچیان برسد، به دولت برسد؛ ساز و کاری در این زمینه توسط وزارت نفت در حال طراحی و برنامهریزی است که در صورت اجرا، از نظر کمّی با کاهش چشمگیری در زمینه قاچاق سوخت مواجه میشویم و از طرف دیگر نیز عواید خوبی نصیب دولت میشود.
الان سامانه درخواست فرآوردههای نفتی که به اختصار سدف نامیده میشود در حال فعالیت است و بخشهای گوناگون از جمله صنایع، کشاورزی، حمل و نقل باری، معادن و برخی مراکز اقتصادی سهمیه سوخت خود را از این طریق دریافت میکنند اما از نظر من فرآیند اختصاص سوخت در این سامانه نیازمند بازنگری است چراکه بسیاری از وسایل کشاورزی و حمل و نقل یا وسایل مربوط به معادن که در این سامانه دارای سهمیه سوخت هستند، بنا به دلایلی از جمله فرسودگی قابل استفاده نیستند اما همچنان به آنها سهمیه سوخت تعلق میگیرد و متاسفانه نیز این سهمیه وارد چرخه قاچاق میشود؛ ما باید این فرایند را بازیابی کنیم و بابت میزان عملکرد و کار این دستگاهها به آنها سوخت بدهیم نه اینکه اگر کسی پروانهی خودرویی را در اختیار دارد، بدون ارائه گزارشی از میزان کار وسیله خود یا با ارائه گزارش کار صوری، سهمیه دریافت کند. متاسفانه در برخی از نقاط کشور، این وسایل به سایر استانها منتقل و به صورت مشروط به مصرف کنندگان از جمله کشاورزان تحویل داده میشود اما سهمیه سوخت آنها توسط عدهای از افراد سودجو دریافت و وارد چرخه قاچاق میشود.
با توجه به انگیزههای بسیاری که در زمینه جلوگیری از قاچاق سوخت در دولت وجود دارد، فکر میکنم با برنامههای جدیدی که در این خصوص در دستور کار است، در سال آینده میزان قاچاق سوخت به شدت کاهش پیدا کندمعتقدم که متاسفانه سامانه سدف تا کنون نتوانسته آن طور که باید جلوی قاچاق سوخت را بگیرد اما با توجه به انگیزههای بسیاری که در زمینه جلوگیری از قاچاق سوخت در دولت وجود دارد، فکر میکنم با برنامههای جدیدی که در این خصوص در دستور کار است، در سال آینده میزان قاچاق سوخت به شدت کاهش پیدا کند.
جنابعالی عدم پیوستن کامل ایران به معاهده مناقشه برانگیز FATF را به عنوان مانعی بر سر راه سرمایه گذاری خارجی در حوزه نوسازی و تجهیز زیرساختهای نیروگاهی کشور عنوان کردید؛ توضیح دهید که عدم پیوستن کامل به معاهده مذکور چگونه ایجاد مانع کرده است؟
ما الان واقعاً در اثر عدم پیوستن به FATF در تبادل مالی با بانکهای دنیا دچار مشکل شدیم و این یک واقعیت است و تا زمانی که عضو این معاهده نشویم، این مشکل را خواهیم داشت؛ این موضوع نه تنها برای کشورها و شرکتهای مختلف که قصد سرمایه گذاری در حوزههای مختلف انرژی ما را دارند مشکل ایجاد میکند بلکه برای خود مردم ما هم ایجاد مشکل کرده است و افراد معمولی از جمله برخی از دانشجویان یا صادر کنندگان و وارد کنندگان دچار مشکل اساسی شدند و هزینههایی بالغ بر ۲۰ درصد و گاهی خیلی بالاتر در این خصوص به آنها تحمیل میشود.
معتقدم که علاوه بر پیوستن به FATF، باید بحث مذاکرات با جامعه جهانی و کشورهای عضو برجام را نیز افزایش دهیم تا انشاءالله بخشی از تحریمها کاهش یابداز سوی دیگر در حوزه انرژی، امروز فشار مخازن گازی مناطق گازی در پارس جنوبی در حال کاهش است و ما نیاز به افزایش فشار افزایی در این خصوص داریم و باید مانند کاری که قطر در حال انجام آن است، دکلهای فشار افزایی ساخته شود تا فشار تولید گازمان حفظ شود و این موضوع نیاز به سرمایهای کلان دارد. با توجه به اینکه نیاز ما فناوریهای نویی است که سرمایه گذاری کلان میخواهد، با تکیه بر سرمایه گذاری داخلی حقیقتاً به زودی نمیتوانیم به اهداف خود دست یابیم. بنابراین باید عضو FATF شویم تا موانع از مسیر ورود شرکتهای بزرگ و سرمایهگذاری در کشور برداشته شود. از طرف دیگر با توجه به اینکه ما با تحریمهایی مختلفی مواجه هستیم، بسیاری از شرکتها متاسفانه برای فرار از تحریم، حاضر به سرمایه گذاری در کشور ما نیستند؛ بنابراین معتقدم که علاوه بر پیوستن به FATF، باید بحث مذاکرات با جامعه جهانی و کشورهای عضو برجام را نیز افزایش دهیم تا انشاءالله بخشی از تحریمها کاهش یابد.
در واقع شما معتقدید که پیوستن به FATF شرط لازم برای ورود سرمایهگذاری خارجی محسوب میشود اما شرط کافی نیست؟
بله همینطور است.
از نظر شما در صورت تامین سرمایه لازم، چه مقدار زمان نیاز است تا به نقطهی تراز حوزه انرژی برسیم؟
با توجه به زودبازده بودن حوزه انرژیهای تجدید پذیر از جمله برق خورشیدی، در صورت تحقق سرمایه لازم، میتوانیم طی یک سال بالغ بر۱۰ هزار مگاوات برق تولید کنیم که وزیر نیرو چنین برنامه ریزی را انجام داده است؛ در صورت استمرار اقدامات اجرایی در این حوزه و اجرای کامل برنامه هفتم پیشرفت، تا پایان این برنامه میتوانیم ۳۰ هزار مگابایت افزایش تولید برق از محل برق خورشیدی داشته باشیم؛ آنچه که در این زمینه باید توجه داشته باشیم این است که ما فقط ۲۰ درصد کل برق شبکه را میتوانیم از برق خورشیدی تامین کنیم چراکه نوسانات این نوع برق بالا است و در زمانهایی که هوا ابری باشد تولید برق به شدت کاهش پیدا میکند؛ بنابراین نباید صرفاً در حوزه تولید برق خورشیدی تمرکز کنیم بلکه باید به حوزههای برق آبی و برق حرارتی نیز ورود کنیم و نیروگاهههای جدیدی را بسازیم تا بتوانیم ناترازی برق را کاهش دهیم.
در صورت تحقق سرمایه گذاری لازم در مجموع بازهای بین ۳ الی ۵ ساله را برای غلبه بر ناترازیها در حوزه انرژی پیش بینی میکنمهمچنین در حوزه تولید بنزین و نفت گاز باید این کار را انجام دهیم؛ پالایشگاهها روزانه چیزی در حدود ۱۲۰ تا ۱۴۰ میلیون لیتر بنزین تولید میکنند و امکان افزایش ظرفیت بیشتر را ندارند؛ بنابراین باید پالایشگاههای جدید ساخته شود که البته چند پالایشگاه در دست ساخت است و در مجموع تقریباً به ۳ تا ۵ سال زمان نیاز داریم تا افزایش تولید در حوزههای گاز، بنزین و نفت گاز را داشته باشیم. از طرف دیگر نیز ساخت نیروگاه تولید برق ۳ تا ۵ سال زمان نیاز دارد؛ بنابراین در صورت تحقق سرمایه گذاری لازم در مجموع بازهای بین ۳ الی ۵ ساله را برای غلبه بر ناترازیها در حوزه انرژی پیش بینی میکنم.
با توجه به اینکه استفاده از نیروگاههای هستهای یکی راههای تامین برق پایدار است و ایران نیز در راستای تنوع بخشی به سبد تولید برق کشورسرمایهگذاریهایی در این زمینه انجام داده است، به نظر شما آیا انتظارات ما در این زمینه برآورده شده است؟ آیا برنامه ای برای افزایش تولید برق هسته ای وجود دارد؟
برق هستهای یکی از پاکترین انرژیهای تجدید پذیر و پایدارترین انرژیهایی است که میتوانیم در حوزه انرژی داشته باشیم. برق هستهای بر خلاف برق خورشیدی میتواند یک شبکه برق پایدار را برای ما به همراه داشته باشد اما ما در این حوزه موفق نبودهایم؛ علت آن نیز این است که طرفهای ما به تعهداتشان خوب عمل نکردند و ما فعلاً فقط تولید برق را در فاز اول نیروگاه هستهای بوشهر داریم. خوشبختانه با جدیت خیلی خوبی فاز دوم این نیروگاه در حال اجراست که با توجه به گزارشاتی که ارائه شده، فکر میکنم در یک فرآیند چند ساله، تولیدات این فاز هم به شبکه برق کشور اضافه خواهد شد. همچنین احداث چند نیروگاه دیگر نیز پیشبینی شده است که آنها هم طی سالهای آتی ساخته میشوند و میتوانیم در این حوزه نیز توسعه خوبی داشته باشیم اما همه اینها مشروط بر این است که ما سرمایهگذاری لازم را در این حوزه به ویژه سرمایهگذاری داخلی داشته باشیم. الان توان تولید برق هستهای ما حدود هزار مگاوات است و انتظار ما این است که در فاز دوم نیروگاه بوشهر به همین میزان برق هستهای تولید شود.
پس از افزایش قیمت بنزین که بیش از ۵ سال قبل در سال ۱۳۹۸ صورت گرفت، تاکنون هیچ تغییری در قیمت بنزین رخ نداده است و یکی از نگرانیهایی که از طرف برخی از کارشناسان مطرح میشود، این است که دولت با ثابت نگه داشتن قیمت بنزین در حال ظلم به مردم است چراکه این اقدام باعث میشود سرانجام روزی فنر قیمت بنزین رها و فشار بیشتری بر مردم وارد و تجربیات گذشته تکرار شود؛ به عنوان نماینده مجلس و عضو کمیسیون انرژی توضیح دهید که آیا بنایی به افزایش قیمت بنزین وجود دارد یا خیر؟
الان با توجه به اینکه درآمدها با مخارج مردم متناسب نیست، افزایش قیمت بنزین که تاثیر بسیاری روی قیمتها میگذارد به صلاح نیستدر دهههای گذشته به ویژه دهه ۷۰ و اوایل ۸۰ سیاست خوبی حاکم بود که متناسب و البته کمتر از رقم تورم، افزایش قیمتی در بنزین داشتیم و مردم نیز تقریباً عادت کرده بودند اما از زمانی که تثبیت قیمت حاملهای سوخت اعمال شد، دچار مشکل شدیم و این فنر قیمتی متراکم شد و متاسفانه الان دولت نمیتواند افزایش قیمت بنزین را داشته باشد. همچنین فعلاً نه دولت و نه مجلس هیچ برنامهای برای افزایش قیمت بنزین در سال ۱۴۰۴ ندارند و در مصوبه بودجه ۱۴۰۴ نیز هیچ پیشبینی و مصوبهای برای افزایش قیمت نداشت.
الان با توجه به اینکه درآمدها با مخارج مردم متناسب نیست، افزایش قیمت بنزین که تاثیر بسیاری روی قیمتها میگذارد به صلاح نیست مگر اینکه ما درآمدهای مردم را در سطحی بیاوریم که به آنها فشار وارد نشود؛ با ساز و کار فعلی ما نمیتوانیم قیمت بنزین را افزایش دهیم. گرچه دولت از این محل در حال متضرر شدن است و کسری بودجه شدیدی از قِبَل همین اختلاف قیمت متحمل میشود چراکه بنزین تولیدی با قیمت ۸۵۰۰ تومان را در جایگاه سوخت با قیمت ۱۵۰۰ و ۳۰۰۰ تومان به مردم عرضه میکند و این اختلاف فاحش قیمت فشار زیادی را به دولت وارد میکند.
چه راهکار جایگزینی برای افزایش قیمت بنزین وجود دارد؟
از نظر من تا کلیت اقتصاد را درست نکنیم یعنی تا شاخصهای کلیدی اقتصاد از جمله نقدینگی، پایه پولی، تورم و قیمت ارز را درست نکنیم، نمیتوانیم فقط روی قیمت بنزین متمرکز شویم؛ به جای افزایش قیمت سوخت، باید جلوی قاچاق سوخت را بگیریم و روی موضوع بهینه سازی مصرف سوخت کار کنیم تا با فرهنگ سازی، میزان مصرف انرژی را به میانگین جهانی نزدیک کنیم.
باید دیدگاه کل حاکمیت نسبت به انرژی تغییر یابد و ما باید ارزش بیشتری برای انرژی قائل باشیمدر مجموع معتقدم که باید دیدگاه کل حاکمیت نسبت به انرژی تغییر یابد و ما باید ارزش بیشتری برای انرژی قائل باشیم؛ متاسفانه الان به بهانه اینکه ما مشاغل زیادی در حوزه خودرو داریم، خودروهای پر مصرف و ناایمن را تولید میکنیم و انحصار خاصی نیز در خصوص تولید خودروی داخلی داریم و به شدت در حال ضربه زدن به منافع ملی هستیم؛ اینجا برای حاکمیت و دولت باید بنزین و گازوئیل مهمتر باشد تا خودرو؛ بنابراین ما باید یا به سمت واردات خودرو برویم و خودروهای برقی و کم مصرف وارد کنیم یا اینکه اگه بخواهیم همین رویه فعلی را ادامه دهیم، قطعاً با افزایش مصرف مواجه خواهیم بود.
دولت باید تکلیفش را روشن کند؛ عدهای میگویند تولیدات داخلی با واردات ضربه میخورد؛ باید از این افراد پرسید که چه تولیداتی؟ تولیداتی مهم است که فناور باشند و منافع ملی ما را به خطر نیندازند؛ تولیدی که جان، مال و انرژی ما را هدر میدهد، دیگر تولید نیست. ما باید روی مزیتهای نسبیمان سرمایه گذاری کنیم نه اینکه صرفاً بگوییم تولید داخلی داشته باشیم؛ مزیت نسبی ما این است که از نفت، محصولاتش را استخراج و صادر کنیم نه اینکه این نفت و محصولات آن را به خورد خودروهای خود بدهیم و دود کنیم. معتقدم که باید این نگاه حاکمیتی نسبت به حوزه انرژی عوض شود تا ما اینقدر ناترازی در حوزه انرژی نداشته باشیم.
«ثبات بخشی به نرخ ارز» یکی از سیاستهای کلی برنامه هفتم پیشرفت است که از سوی رهبر انقلاب ابلاغ شد؛ با توجه عضویت جنابعالی در فراکسیون سیاستهای کلی نظام و نظارت بر برنامههای پیشرفت و بودجههای سنواتی مجلس، آیا سیاست اتخاذ شده از سوی وزارت امور اقتصادی و دارایی و بانک مرکزی در خصوص حذف ارز ترجیحی و تک نرخی کردن ارز با هدف جلوگیری از ایجاد فساد را سیاست صحیح میدانید؟
آنچه در جریان است، یک جراحی است که از طرف بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و با هماهنگی کل دولت در حال انجام است؛ بالاخره این جراحی هم دردآور است و قطعاً فشار اقتصادی به خصوص بر اقشار کم درآمد خیلی بالا خواهد بود ولی گریزی از آن نیست و بالاخره باید یک بار برای همیشه این کار را انجام دهیمهر کشوری باید در حوزه اقتصاد یک مدل داشته باشد و بر اساس آن عمل کند؛ در دنیا ارز تک نرخی است؛ یعنی قیمت ارز باید باید توسط بازار و عرضه و تقاضا تعیین شود و دولت صرفاً بر این فرایند نظارت داشته باشد. از نظر من قبلاً سیاستهای ما در حوزه ارز و ارائه ارزهای ترجیحی غلط بود و فقط زمینه فساد را افزایش داده است؛ مثلاً در سالهای گذشته ما ۴۰۰ قلم را داشتیم که با ارز ترجیحی وارد شدند درحالی که تعداد کالای اساسی کشور به ۳۰ قلم هم نمیرسد؛ بنابراین فساد و ارزبری زیادی را در این زمینه داشتیم. سیاست دولت و وزیر اقتصاد برای برطرف کردن این زمینه فساد، سیاست درستی است که قیمت ارز ترجیحی به تدریج به قیمت ارز توافقی نزدیک و ارز توافقی نیز به تدریج به ارز آزاد نزدیک شود؛ این فرآیند باید به تدریج انجام شود تا فشار تورمی زیادی بر جامعه وارد نشود؛ اما متاسفانه این اقدامات تورم انتظاری را در سطح بالایی ایجاد کرده است و بخشی از افزایش نوسان قیمتها ناشی از همین انتظار تورمی است.
معتقدم که امروز سیاستهای متمرکز و هماهنگی میان بانک مرکزی و وزارت اقتصاد وجود دارد و به نظرم هر فرد دیگری هم که امروز مسئولیت وزارت اقتصاد را بر عهده داشت و هر فرد دیگری هم که رئیس بانک مرکزی باشد اگر بخواهد بر اساس واقعیات جامعه جهانی حرکت کند که ما باید به ارز تک نرخی برسیم تا ضربه پذیری اقتصاد کمتر شود، همین راهی را باید طی کند که در حال حاضر تعیین شده است. اگر میخواهیم به سیاستهای قبلی بازگردیم، همان آسیبهای رانت، فساد و هدر رفت ارز را خواهیم داشت. آنچه در جریان است، یک جراحی است که از طرف بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و با هماهنگی کل دولت در حال انجام است؛ بالاخره این جراحی هم دردآور است و قطعاً فشار اقتصادی به خصوص بر اقشار کم درآمد خیلی بالا خواهد بود ولی گریزی از آن نیست و بالاخره باید یک بار برای همیشه این کار را انجام دهیم.