وفاق به "اوز" رسید /  4 نکته درباره انتصاب اولین فرماندار زن اهل سنت در استان فارس

عصر ایران چهارشنبه 24 بهمن 1403 - 21:31
بزرگترین و مهمترین امکانات هر منطقه ای، مردم آن هستند. تک تک اهالی و ساکنان. و اگر نه ، سیمان و آسفالت و سنگ و بلوک و بتن، چه حرفی برای گفتن دارند/ چهره های بومی بیش از دیگران، با دغدغه ها و نگرانی های اهالی آشنایند.  ایران، نه تنها سرزمین پهناوری است بلکه با تنوع دغدغه ها و نگرانی ها نیز روبه رو است. برخی دغدغه ها به زبان برده نمی شوند بلکه سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند. برخی از نگرانی ها اساسی اند اما شاید برای دیگران بدیهی باشند.
عصرایران ؛ رضا غبیشاوی – اولین فرماندار زن اهل سنت در استان فارس منصوب شد. فروغ هاشمی با حکم استاندار فارس به عنوان فرماندار جدید شهرستان اِوَز معرفی شد. شهرستانی با جمعیت حدود 50 هزار نفر در جنوب استان فارس.
 
یک – آنچه با عنوان دولت وفاق ملی از سوی رئیس جمهوری مسعود پزشکیان مطرح شد به شهر کوچک اما با کیفیت اِوَز در جنوب استان فارس هم رسید و باعث شد انتصاب مهمی در سطح استان و کشور، رخ دهد. گرچه قبل از این و در دولت روحانی، نخستین فرماندار زن اهل سنت ایران (حمیرا ریگی) در استان سیستان وبلوچستان تعیین شده بود. 

 پزشکیان برای برقراری عدالت در انتصابات و عبور از ممنوعیت های سلیقگی و خط قرمزهای توهمی، وعده داده بود. منع هایی که هیچ پایه و اساس منطقی، حقوقی و قانونی ندارند اما تقدیس می شدند. با اینکه همه بر رد این منع ها تاکید می کردند اما همزمان، چون روح سرگردان، کسی را قدرت کنار زدن آنها نبود.  
 
شهر اوز در نقشه ایران

در گام نخست این تابو در سطح استانداران کنار گذاشته شد و مسوولیت دو استان مهم کردستان و سیستان و بلوچستان به دو شهروند اهل سنت بومی سپرده شد تا برای اولین بار در تاریخ این مناطق چنین انتصاباتی شکل بگیرد. در خوزستان هم یک تابوی مهم کنار زده شد و برای نخستین بار، یک شهروند از مردم عرب، استاندار شد.

به هر حال نمی توان از وفاق گفت و خواستار وفاق در داخل و با کشورهای همسایه و مسلمان شد اما بخش هایی از جامعه را نادیده گرفت و تسلیم ممنوعیت ها و منع های سلیقگی و توهمی شد. رای به پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری 1403، به تعدادی از اتفاقات خوب منجر شد (البته نسبی) و یکی از آنها را همین تلاش برای برقراری عدالت و انصاف میان همه بخش های جامعه ایرانی و کنار زدن منع های سلیقگی دانست.
 
این روند را باید تقویت کرد چرا که هم باعث افزایش رضایتمندی در جامعه می شود هم به افزایش همگرایی و نگاه به داخل می انجامد هم مشارکت همه بخش های تشکیل دهنده جامعه را بالا می برد؛ هم در مسیر نگاه واقعی به جامعه واقعی به دور از شعارها و تخیلات است.
 
دو – اینگونه انتصابات بار دیگر یادآوری می کند برخی در تعریف هویت ملی باید تجدیدنظر و از پیروی از تعریف های کهنه و فرسوده و البته خطرناک، دوری کنند و تعریف واقعی و مدرن را مبنا قرار دهند. مبنای هویت ملی، تنها ایران است و "ایرانی" کسی است که شناسنامه ایرانی دارد هر چند در زبان و نژاد و دین و مذهب و فرهنگ و آیین، با خط غالب، متفاوت باشد چرا که ایران در جمع معدود کشورهای جهان با بیشترین تنوع فرهنگی و زبانی و نژادی و مذهبی و دینی قرار دارد.
 
تنوع اجتماعی یک ارزش و ویژگی مثبت است.  کافی است به شهرها و کشورهای مختلف نگاه کنیم. شهرها و کشورهایی دلپذیرترند که تنوع اجتماعی و فرهنگی بیشتری دارند و به اصطلاح رنگارنگ و رنگی ترند.  تک رنگی یا تحمیل آن یا همشکل سازی، بی حاصل است و خطرناک و بد.

سه – این انتصاب چند ویژگی مثبت دارد. یک زن به فرمانداری منصوب شد نشانه ای از تبعیض مثبت برای ارتقای وزن زنان در سمت های کلان مدیریتی. در حالی که زنان نیمی از جامعه را تشکیل می دهند و نسبت آنها در میان فارغ التحصیلان دانشگاهی و کارکنان دولت، نصف یا بیش از نیم است اما در سمت های بالای مدیریتی حضورشان کم و کمرنگ است.

فروغ هاشمی فرماندار زن اهل سنت در شهرستان اوز استان فارس
فروغ هاشمی فرماندار زن اهل سنت در شهرستان اوز استان فارس

دولت پزشکیان هم برای دومین بار بعد از دولت احمدی نژاد، زنان را برای پست وزارت معرفی کرد هم تعداد زنان در کابینه را افزایش داد. هم در دولت تعداد زنان افزایش یافته و هم در سمت های ارشد پایین دست چون فرمانداری.

باید به این نکته هم اشاره کرد با اینکه نسبت زنان در فارغ التحصیلان دانشگاهی ایران نصف است اما همچنان نسبت آنها در کابینه و سمت های کلان به شدت پایین و البته همچنان محل چالش و بحث است. کافی است اشاره کنیم که همین چند روز قبل در معرفی کابینه جدید لبنان با 24 عضو، 5 وزیر زن دیده می شود. در کشور همسایه، امارات نیز در میان 38 وزیر و عضو کابینه، 11 وزیر زن حضور دارند.

از ویژگی های شهر اوز می توان به حضور پررنگ زنان در فعالیت های اجتماعی و مدیریتی اشاره کرد که توجه هر ناظری را به خود جلب می کند. شهر با اینکه در منطقه ای صحرایی و خشک قرار دارد اما کمتر نشانه ای از مردسالاری دیده می شود.

ویژگی دوم و سوم انتخاب فرماندار از اهل سنت و چهره بومی منطقه است. از آنجایی که اهالی و ساکنان شهر و شهرستان اوز، مردم سنی مذهب هستند فرماندار نیز از اهالی همین دیار انتخاب شده که نشانه ای از احترام و توجه به آنان است. علاوه براین، توجه به مردم سنی مذهب ایران است و تعهدی بر تلاش برای برابری و تساوی میان همه اعضای جامعه ایرانی فارغ از تفاوت ها.

چهره های بومی نه تنها نسبت به دیگران از جزئیات هر منطقه و هر بافت جمعیتی شناخت دارند بلکه مشارکت و همکاری مردم را نیز بیش از بقیه، جلب می کنند. بزرگترین و مهمترین امکانات هر منطقه ای، مردم آن هستند. تک تک اهالی و ساکنان. و اگر نه ، سیمان و آسفالت و سنگ و بلوک و بتن، چه حرفی برای گفتن دارند.


آب انبارهای قدیمی و تاریخی در منطقه اوز - استان فارس
آب انبارهای قدیمی و تاریخی در منطقه اوز
 
این مردم هر منطقه هستند که حرف می زنند؛ حامل آیین ها و سنت ها و فرهنگ های تاریخی اند. مردم اند که با زبان و لهجه ای که دارند با عادت ها و رفتارها، با اعتقادات و باورها و سنت ها، هویت های فرهنگی مختلف را حفظ می کنند و زنده نگه می دارند. این مردم اند که به ساختمان ها و اشیاء، به خیابان ها و دیوارها، روح می دهند و آنها را به زبان گشودن وامی دارند.

چهره های بومی هم می توانند از ظرفیت مردم بهتر استفاده کنند هم از چالش ها، نگرانی ها و دغدغه های اهالی اطلاع دارند و هم توانایی واکنش مناسب و به موقع را دارند.
 ایران، نه تنها سرزمین پهناوری است بلکه با تنوع دغدغه ها و نگرانی ها نیز روبه رو است. برخی دغدغه ها به زبان برده نمی شوند بلکه سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند. برخی از نگرانی ها اساسی اند اما شاید برای دیگران بدیهی باشند.
 
چهار – 8 سال قبل برای اولین بار با اسم شهر اوز آشنا شدم. یادم می آید در گوگل مپ سرچ کردم و صفحه آن را در ویکی پدیا یافتم. شهری با جمعیت حدود 30 هزار نفر در جنوب استان فارس بافاصله 340 کیلومتری از شیراز و واقع در نزدیکی شهر لار.
 
دی ماه 1395 به پیشنهاد و همراهی سردبیر «امید جوان» "مهرداد خدیر" ( که حق استادی بر گردن من دارند) و به دعوت رئیس وقت دانشگاه آزاد اوز (عبدالعزیز خضری) راهی شهر اوز شدیم تا نه یک شهر، بلکه دنیای جدیدی را کشف کنیم.

 هدف سفر برگزاری کارگاه آموزشی رسانه و روزنامه نگاری بود اما آنچه اتفاق افتاد آشنایی ما با اوز و مردمش بود تا بدانیم چگونه مردم می توانند شهرشان را بسازند و شرایط را به نفع خود تغییر دهند. شهری که می تواند الگویی برای ساختن شهر دلخواه باشد.

این چند مورد در مدت دو روز اقامت برای من جلب توجه کرد:

در جای جای شهر می شد ساختمان ها و مراکزی را مشاهده کرد که با هزینه خیرین و نیکوکاران ساخته و هدیه داده شده اند. از مراکز درمانی و بهداشتی تا مراکز دانشگاهی و آموزشی ( از جمله دانشگاه آزاد و دانشکده پرستاری). ساختمان ها و مراکز خدماتی و عمومی بسیاری در این شهر با همت و هزینه نیکوکاران و خیرین ساخته شده اند یا زمین آنها از سوی مردم اهدا شده تا محل ارائه خدمات برای مردم باشند. 
 
در تابلوی بسیاری از ساختمان های شهر می توان عبارت خیرساز یا اهدایی را به همراه اسم نیکوکار را مشاهده کرد. مشکل آب شرب اوز نیز توسط خیرین حل شده و با مشارکت آنان، هزینه شیرین سازی و انتقال آب تامین شده است. در اوز خیرین حتی برای ایجاد پاسگاه نیروی انتظامی هم زمین اهدا کرده اند.
 
دانشگاه آزاد اوز ( استان فارس ) با هزینه خیرین ساخته شده است
دانشگاه آزاد اوز ( استان فارس ) با هزینه خیرین ساخته شده است
 
 البته این موضوع محدود به اوز نیست و این ویژگی ارزشمند در دیگر شهرهای منطقه لارستان هم دیده می شود. اشاره به این نکته کفایت می کند که فرودگاه شهرهای لار و لامرد با فاصله 170 کیلومتری از یکدیگر در جنوب استان فارس ، هر دو فرودگاه بین المللی دارند که به دست اهالی شهر ساخته شده اند.

نکته قابل توجه دیگر را باید همکاری و مشارکت مردم با یکدیگر در زمینه های مختلف دانست.  مردم اوز در برابر هر مسئله و موضوعی که شهر و اهالی آن را درگیر می کند به نحو تحسین برانگیزی می توانند باهم همکاری کنند و نتیجه بگیرند. اصولا بدون خیرین و این همکاری و مشارکت اهالی ، ادامه حیات شهر، قابل تردید بود. آنان شهر را ساخته اند.

شاید تنها نکته منفی، عدم رسیدگی و بی توجهی به آب انبارهای تاریخی شهر بود (حداقل تا آن زمان) که چون نگینی پنهان، نادیده گرفته شده بودند در حالی که نمای شهرند و نمادی از هویت ساکنان. در جنوب به آب انبارهای سرپوشیده با بنای گنبدی شکل، برکه گفته می شود. بسیاری از آنها دیگر بلااستفاده اند اما به زیبایی شهر و روستاها اضافه می کنند. به هنگام فرود هواپیما در فرودگاه لار آنچه از بالا مشاهده می شود برکه های کوچک و بزرگی است که اینجا و آنجا پراکنده اند. همانطور که در خط ساحلی عسلویه تا بندرعباس می توان آنها را دید.

در سال 95 ، اوز هنوز شهرستان نشده بود و بخشی از شهرستان لارستان به شمار می رفت که برخلاف اوز، از شهرت بیشتری در ایران برخوردار است. تبدیل به شهرستان و داشتن فرمانداری مهمترین خواسته شهر اوز بود.  گلایه داشتند که اوز با وجود داشتن جمعیت و همه ویژگی های لازم برای ارتقا به سطح شهرستان اما دهه هاست از این وضعیت محروم مانده. خواسته ای که بالاخره در سال 98 برآورده و فرمانداری اوز تاسیس شد. 


دانشکده بهداشت اوز استان فارس با کمک و هزینه خیرین ساخته شده است
دانشکده بهداشت اوز استان فارس با کمک و هزینه خیرین ساخته شده است

از دیگر گلایه ها، انتصاب مسوولان غیربومی بود. اینکه اکثر سمت های مدیریتی به استثنای شهردار که منتخب شورای شهر است و اندک مسوولان به غیربومیان سپرده شده اند. در آن زمان، فروغ هاشمی ( فرماندار جدید اوز)، از معدود مسوولان بومی، ریاست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی را برعهده داشت.

 اوز را شهری زیبا و زنده یافتم با مردمی که افق نگاه بلندی دارند. نگاه آنان نه به دست مسوولان یا به مرکز بلکه به دست و دستان خودشان بود تا هر نیازی را برآورده سازند. 

حالا در سال 1403 و پس از پیروزی پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری 8 تیر و تشکیل دولت وفاق، وعده پزشکیان به این شهرستان جدید التاسیس رسید تا فرمانداری به یک زن اهل سنت بومی سپرده شود و بیش از پیش، دولت در خط مردم قرار بگیرد. شهر و مردم اوز تاکنون با برخی کم لطفی ها و ناملایمات روبه رو شده اند اما این انتصاب می تواند هم گذشته را جبران کند هم افق و تجربه جدیدی را مقابل مردم و مسوولان باز کند.
 
به بهانه اشاره به این شهر، بخش هایی از گزارش " اینجا سوئیس نیست اِوَز است" به قلم محمد مطلق ( روزنامه ایران (منتشر شده در آبان 1397 ) را باهم می خوانیم:

- اوز 4 دانشگاه و 36 مدرسه دارد که همه آنها را خیرین شهر ساخته‌اند اما فقط مراکز آموزشی اوز نیست که ساخته خیرین است، در این شهر هرچیزی که به چشم می‌آید، از خیابان و ساختمان‌ها و مراکز دولتی و آب انبار و ایستگاه تصفیه آب و موزه و کتابخانه و در و دیوار، ساخته شهروندان است. 


آب انبارهای قدیمی و تاریخی در منطقه اوز 
آب انبارهای قدیمی و تاریخی در منطقه اوز
 
- در دانشگاه پیام نور اوز این اسامی به چشم می خورند: مجموعه فرهنگی هاشم بهروزی، خوابگاه اسفندنیا، مجموعه ورزشی محمدعلی صدیق، استادسرای شماره یک احمد هنری، استادسرای شماره دو همشهری‌های مقیم کویت، خوابگاه نامور، آزمایشگاه...
 
- این شهر، تنها شهری است که به‌عنوان یک گزارش‌نویس، در آن با ناله و ناامیدی سر و کار نداشتم.  
 
- 10 هکتار زمین دانشگاه پیام نور را فاروق ضیایی هدیه داده و آجر به آجر 26 هزار متر زیربنای آن را خیرین ساخته‌اند. دانشکده بهداشت با 3هزار و 500 متر زیربنا ساخته عبدالرزاق شرافت، هنرستان شبانه‌روزی رافعی، بیمارستان درحال ساخت محمد یوسف راهپیما و... هرطرف که نگاه می‌کنی آب انباری می‌بینی با گنبدی زیبا که در مسیر سیل و رودخانه فصلی ساخته شده و بر سردر هرکدام نام یک خیر. قدیمی‌ترین آب انبار اوز به‌نام «سلفی» 700 سال قدمت دارد.
 
- گشتی در خیابان‌ها می‌زنیم. تابلوها را یکی یکی می‌خوانم؛ سالن سرپوشیده ورزشی و زمین چمن میراحمدی، بیمارستان عبدالحمید امیدوار، هلال احمر رافعی، کانون فرهنگی راستگو ... در یکی از خیابان‌ها چند مدرسه پهلو به پهلوی هم می‌بینم؛ مدرسه افسر، مدرسه امیری‌نژاد، دبستان دخترانه زمین پیمه، مدرسه حق‌شناس، مدرسه پسرانه احمدپور، مدرسه قادری‌نژاد و در یکی از خیابان‌ها دبستان دخترانه بدری که سال ساخت آن به 1307 برمی‌گردد و می‌گویند آن موقع، بیست و نهمین مدرسه ایران بوده. هرچند مسعود کراماتی شهردار اوز می‌گوید: «ما پیش از بدری هم مدرسه داشته‌ایم.»

موزه مردم شناسی اوز
موزه مردم شناسی اوز
 
- ابراهیم احمدی روزنامه‌نگار اوزی ساختمان پاسگاه اوز را نشانم می‌دهد و می‌گوید: «اینجا مخروبه شده بود، مردم خجالت می‌کشیدند غریبه‌ای ساختمان پاسگاه را ببیند. چند وقت پیش جمع شدند و تعمیرش کردند.»
 
- شهر اوز از دانشگاه شروع می‌شود و به دانشگاه ختم می‌شود. آن طرف شهر سری می‌زنم به دانشگاه آزاد که خیر عمده‌ای نداشته و هر تکه‌اش را یک نفر ساخته. در همان ورودی ساختمان روی آسانسور نوشته‌اند خیریه حاج محمد عبدالله شمس. ... گشتی در طبقات می‌زنیم و من مثل تمام ساعاتی که در این شهر بوده‌ام، تنها به تابلوها خیره می‌شوم؛ کتابخانه مولانا خیریه حاج ابراهیم کریما، سامانه سیمرغ که با آن می‌شود به همه منابع کتابخانه‌های کشور دسترسی داشت، خیریه فریده یزدانی، سالن اجتماعات سعدی خیریه حاج محمد امین کمالی که 110 نفر ظرفیت دارد و بنا به خواست خیر باید مثل کتابخانه و سینمای دانشگاه درخدمت همه شهروندان باشد. سینمای 156 نفره دانشگاه هم با 5 هزار تومان بلیت همه فیلم‌های روز را برای شهروندان نمایش می‌دهد. 
بقیه تابلوها را بخوانید؛ سالن ویدئو کنفرانس خوارزمی خیریه حاج محمد کمالی، سالن کف تئاتر سه سو و یک سوی خیام نیشابوری خیریه محمدصدیق پیرزاد، تالار حافظ شیرازی خیریه حاج شیخ محمد رفیع فقیهی و... 
 
-   اوز علاوه بر  فصلنامه «باپیام دانش اوز» که متعلق به دانشگاه آزاد است، سه نشریه و یک سایت خبری کاملاً به روز هم دارد و همین طور پایگاه خبری دانشگاه آزاد. اگر گذرتان به پمپ‌بنزین این شهر افتاد، کنار قفسه روغن و ضد یخ، آخرین شماره‌های نشریات اوز را هم می‌توانید ببینید و بخوانید. همچنین یک بشکه تهی نفت که به شکل کتابخانه درآمده با چند جلد کتاب.
 
- اوز در سال 1328 و همزمان با یاسوج دارای بخشداری شده اما از آن زمان تاکنون همچنان بخش مانده و به درجه شهرستان نرسیده و این تنها گله مردم شهر است. آنها می‌گویند اوز لااقل در این دولت، امید دارد که شهرستان شود. آنها مثل اکثر شهرهای سنی‌نشین ایران 99 درصد به روحانی رأی داده‌اند و حالا گله دارند از اینکه وقتی داشته‌های‌شان بیش از برخی مراکز استان است، چرا نباید در جغرافیای سیاسی جایگاه بهتری داشته باشند؟
 
- اوزی‌ها از قدیم، در بندرعباس، کرمان، شیراز و یزد، پایگاه‌ها و تجارتخانه‌های بزرگی داشته‌اند و بعدها در دوره رونق آبادان، به این شهر روی آورده‌اند. آنها برای تجارت گاه تا تبریز هم پیش رفته‌اند و به همین نسبت آثار خیرشان هم در گوشه گوشه ایران پیداست. کراماتی می‌گوید: «کار خیر اینجا مختص اغنیا نیست. اگر به روستاها سر بزنید، گاه می‌بینید، کسی که 7 تا نخل خرما داشته، حاصل یکی از نخل‌ها را وقف مسجد کرده یا حتی ریزتر شده و گفته یک نخل وقف روغن چراغ مسجد.»
 
سرای بهروزیان - اوز - استان فارس
سرای بهروزیان - اوز - استان فارس
 
-   محمدحسین آتش فراز بخشدار اوز می گوید: « خیرین اوز تنها در یک زمینه فعال نیستند؛ از بهداشت گرفته تا ورزش و فرهنگ و هر حوزه دیگری آثار خیرشان دیده می‌شود. اینجا از روشنایی و آسفالت خیابان، تا هرچیز دیگری متعلق به مردم است. اوز یک الگوست. مردم اوز برای منافع عمومی ازهم سبقت می‌گیرند. اوز شهر خیرین مدرسه ساز است؛ نه تنها در اوز که در همه جای ایران خیرین اوز در مدرسه‌سازی پیشرو هستند. رئیس مجمع خیرین مدرسه ساز هرمزگان و فارس اهل اوزند. رئیس مجمع خیرین دبی بچه همین جاست و...»
 
- موزه اوز که خانه محمدسعید سوداگر از تاجران بزرگ 100 سال پیش است، در سال 97 توانست برترین موزه خصوصی ایران شود. تمامی اشیای این موزه هدیه مردم است؛ از «کمه» یا الکی که با روده میش درسته می‌شده بگیرید تا اره سنگ و سنگ آسیاب و شال و قبای لباس محلی و هرچیز دیگری. در این موزه نسخه‌هایی از کیهان قدیم به یاد دکتر مصباح‌زاده متولد اوز، تحصیلکرده سوربن فرانسه و بنیانگذار مؤسسه کیهان هم می‌بینید. می‌گویند در موزه لوور فرانسه هم نمونه‌ای از سلاح‌های ساخته اوز قدیم وجود دارد.
 
- در انجمن خیریه سلمان فارسی که ساختمان آن خیریه میراحمدی و زمینش خیریه جنیدی است، با صحنه عجیبی روبه‌رو می‌شوم؛ انباری پر از پوشینه یا پمپرز و تخت‌های مجهز بیمار و ویلچر و کپسول اکسیژن و... آجی مزرعی و سید حیدر هاشمی از مسئولان این خیریه برایم توضیح می‌دهند که در اوز هرکسی که بیماری در منزل داشته باشد برایش تخت و پوشینه می‌فرستند. یکسره باخودم کلنجار می‌روم و از خودم می‌پرسم این همه راست است؟
 
- شب در میهمانسرای آتش‌نشانی می‌خوابم و صبح می‌بینم روی دیوار نوشته خیریه حاج غلامرضا جنگجو. با خودم می‌گویم راست است؛ اینجا سوئیس نیست، اوز است.

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.